آیا انقلاب سوسیالیستی هنوز مهم است؟
نویسنده: چاینا میویل، نویسنده و فعال سیاسی انگلیسی
دیپلماسی ایرانی: قیام سوسیالیستی در اکتبر ۱۹۱۷ داستانی فوقالعاده است. همه چیز با ماه فوریه و سرنگونی ناگهانی محبوبیت تزار نیکلای دوم و رژیمش آغاز شد. داستانی سرشار از فتنه، خشونت، وفاداری، خیانت و شجاعت. اما حس غالب پس از این حوادث عظیم در دنیایی که گذشته و دورانی که سپری شده، چیست؟ آیا این عظمت فقط تبدیل به هشدارهایی غمانگیز شدهاند؟ یا چیزی دیگر؟ آیا این انقلاب هنوز هم مهم است؟ مهم است چرا که همه چیز بار دیگر متفاوت شد. چرا پس از آن همه چیز دوباره متفاوت نشد؟
حتی به عنوان کسی که مجذوب انقلاب روسیه است و از آن الهام گرفته، درصدمین سالگرد آن، هنگامی که از من خواسته شد بگویم آیا این انقلاب هنوز هم مهم است، اولین حسی که داشتم تردید بود. سکوت. اما در جهان کلمات، کلید درک اکتبر ۱۹۱۷ حالتی بیاننشدنی و خاص است.
در روسیه، دولت پوتین میداند که انقلاب مهم است. مسالهای که او را در موقعیتی عجیب قرار میدهد. تعهد به سرمایهداری (سرمایهداری گانگستری هم هنوز سرمایهداری محسوب میشود) به سختی میتواند با چیزی که او وارثش است در یک جا جمع شود. تعهد به سرمایهداری در حالی انجام میشود که همزمان تکیه رسمی و غیررسمی بر نوستالژیهای نمادین روسیه بزرگ از جمله فهرستهای استالینیستی، مانع فراموشی در حافظه بلندمدت ملت میشود.
در سفر اخیرم به سنتپترزبورگ، از دوستان روسیام پرسیدم دولت چگونه میخواهد این تعادل را برقرار کند؟ در صدمین سالگرد انقلاب جشن به پا خواهد شد یا لعن و نفرین؟ آنها گفتند که مبارزهای در کار است که در نهایت به نفع روسیه به پایان خواهد رسید.
از یک لحاظ اهمیت انقلاب ۱۹۱۷ غیرقابل بحث است. به هرحال سایه آن در تاریخ معاصر وجود دارد و هیچ عرصهای در دنیای مدرن وجود ندارد که توسط آن لمس نشده باشد. احزاب سوسیال دموکرات با رویکردهای انقلابی و مخالفان آنها را در سرتاسر جهان ببینید. اما در مقیاس بزرگ و از منظر جغرافیای سیاسی، الگوهای وفادار جهان به این انقلاب که آثار روشن انقلاب را حفظ کردهاند، در مقایسه با کشورهایی که سیستمهای دیگری دارند، دهههاست که بنبست و انحطاط را تجربه میکنند. ما میتوانیم انقلاب را در سینما، جامعهشناسی، تئاتر و الهیات، سیاست عملی و مُد ردیابی کنیم. از این منظر البته که انقلاب اهمیت دارد و همانطور که لنین گفته است: «همه چیز به هم مربوط میشود.»
دریافت مشترک در میان کسانی که با هر چیزی جز تأسف از این انقلاب مخالفت میکنند این است که اعمال استالینی و دیدگاه استالینیسم نتیجه بیچون و چرای انقلاب بود. یقیناً میشود درباره این دریافت بحث کرد: بیشتر این افراد باید این را در نظر داشته باشند که این انقلاب کم و بیش اجتنابناپذیر بود. در نظر نداشتن تراژدی ضعف حکومت و قدرت گرسنگی مردم که منجر به انقلاب شد، منحرف شدن در تاریخ است. برای کسانی که برای جشن گرفتن و یاد کردن از انقلاب دلیلی نمیبینند باید این سؤال مطرح شود که عزای ما از چه تاریخی شروع شد؟ جایی که سنت رهاییبخش شکسته شد؟ چه زمانی این اتفاق افتاد؟ ۱۹۲۱؟ ۱۹۲۴؟ ۱۹۲۸؟ ۱۹۳۰؟ چه ترکیبی از عوامل نهفته پشت این انحطاط بود؟ قتلعام جنگ داخلی؟ مداخلات اتحاد جماهیر شوروی؟ شکست انقلاب در اروپا؟
برخی میگویند که «جوانه استالینیسم از آغاز در بلشویسم وجود داشت.» این را یک بلشویک به نام ویکتور سرژ در سال ۱۹۷۳ گفته است: «خب من اعتراضی ندارم. بلشویسم حاوی جوانههای دیگری بود، جوانههایی بسیار. کسانی که در شور و شوق سالهای اول انقلاب سوسیالیسی و پیروزیهای آن زندگی کردند را فراموش نکنید. مساله این است که چه جوانهای رشد کرد.»
این نقلقول عالی که استالینیسم از آغاز در بلشویسم وجود داشت اما به کلیشهای ضد استالینی و ضد سوسیالیستی تبدیل شده است. این که در میان شور و شوق بلشویسم چگونه همه چیز به سمت استالینیسم رفت، مسئولیت همه نیست و انقلاب سوسیالیستی مسئول این تغییر نیست. به این معنی که ادامه یک سری اشتباهات خطرناک به جنگ داخلی، انزوای اجباری، قحطی، فروپاشی صنعتی و کشاورزی و اجتماعی و انحطاط سیاسی در بلشویکها منجر شد. اشتباهاتی که در ماهها و سالهای ابتدایی پس از رسیدن به قدرت وجود نداشت.
بنابراین به سؤال اول بازمیگردیم: چرا انقلاب مهم است؟ به خاطر آن چه در آن درست بود و آنچه اشتباه پیش رفت. انقلاب مهم است زیرا که نشاندهنده یک ضرورت است، نه تنها امید یا بدبینی و تقابل این دو. بدون امید، در جهانی که هزاران سال از عمر آن میگذرد همه چیز چشماندازی زشت دارد. بدون بدبینی یک ارزیابی صادقانه از مشکلات غیرممکن است. ضرورت دارد که به سادگی و فصاحت مسائل را بیان میکند. انقلاب همچنین مهم است چرا که بعد از قرنها، سوسیالیسم را به عنوان یک اندیشه بشری مسئول مستقیم حوادث میکند.
همه این دلایل مربوط و حیاتی هستند اما با این حال هنوز ناکافی به نظر میرسند. هنوز آن لحظه سکوت، یخزدگی و حالت بیاننشدنی خاص وجود دارد. آیا انقلاب هنوز مهم است؟ به قول ویرجینا وولف: «جملات اغلب ناتمام میمانند به خاطر شک از چگونه پایان دادن به آنها.» این داستانی عجیب است. کلید پاسخ به اهمیت انقلاب اینجاست که ما نمیتوانیم درباره آن صحبت کنیم. به جایش باید آن را زندگی کنیم و تجربهاش کنیم. تردید در پاسخ به این سؤال از یک آرزو میآید. نباید گفت بلکه باید انجام داد و دید. نباید درباره مبارزه اکتبر و شکست در آن توضیح داد بلکه باید بخشی از آن بود و تجربه کرد.
منبع: گاردین/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :