احمد توکلی: بنیصدر عامل اختلاف بین سپاه و ارتش بود
بخشهایی از گفتوگوی «خبرآنلاین» با وی را در ادامه میخوانید:
آقای توکلی! شما در آغاز جنگ نماینده و عضو هیاترئیسه مجلس اول بودید و بعد هم پست وزارت را بر عهده داشتید. در آن مقطع بحثی در مورد مدیریت چندگانه جنگ و اختلاف میان سپاه و ارتش مطرح بود، روایت شما از آن اختلافات چیست؟ اساسا شما چنین اختلافی را تایید میکنید؟
این صحبت هم درست بود و هم غلط؛ درست بود از این جهت که دو دستگاه نظامی با ماموریتهای یکسان (در قبال تجاوز نظامی بیگانه) وجود داشت؛ این وضعیت مستعد رقابت و اختلاف است. غلط بود از این جهت که نتوانستند تقابل ایجاد کنند. در عرصه سیاست و دفاع دو سه دسته حضور داشتند: مجاهدین خلق که هنوز نفاقشان برای همه مردم آشکار نشده بود، از روز نخست پیروزی خواهان انحلال ارتش بودند و با ظاهری انقلابی مدعی تشکیل ارتش خلقی بودند؛ ولی مقاومت امام، حمله به این توطئه و دفاع شخصیتهای اصلی انقلاب از نظر امام مانند آیتالله خامنهای که امام ایشان را به عنوان نماینده در شورای عالی دفاع و ارتش قرار داده بودند، نقشه شوم منافقین را به شکست کشاند. جنگ که آغاز شد، منافقین طرفدار سینهچاک ارتش شدند و به سپاه حمله میکردند.
دسته دیگر، مانند نهضت آزادی و آقای بنیصدر با ارتش مسئلهای نداشتند و از آن دفاع میکردند ولی نظر خوشی به سپاه نداشتند. دسته سوم هم که امام و تمام انقلابیون را در بر میگرفت، از هر دو نهاد نظامی دفاع میکردند. دو دسته نخست خواسته یا ناخواسته باعث اختلاف و شکاف میشدند و دسته سوم تمام تلاش خود را به کار میبست تا آن اقتضا و این ضربهها را خنثی کنند. اضافه بر این دشمنان روی اختلافاتی که وجود داشت کار میکردند، به دنبال ایجاد تفرقه بودند و میخواستند به آن دامن بزنند تا استفاده خود را ببرند؛ اما به دلیل درایت امام خمینی(ره) این فضا به درستی مدیریت و خطرات احتمالی آن از سر گذرانده شد.
مدیریت چندگانهای که زمانی هم بنیصدر از آن گلایه میکرد، وجود داشت؟
آقای بنیصدر خودش یکی از عواملی بود که مدیریت چندگانه ایجاد کرد و عامل ایجاد اختلاف میان سپاه و ارتش بود. البته فعالیتهای او نمیتوانست راه به جایی ببرد؛ چراکه رهبر و کادر رهبری هوشیار و آگاه داشتیم.
برخی معتقدند با مقدسسازی دوران دفاع مقدس، دیگر امکان ارزیابی جنگ و واقعیتهای آن وجود ندارد و تاریخ تحریف میشود؟ ارزیابی شما از این نوع نگاه چیست؟
به هیچ عنوان چنین مسئلهای نیست. اولا آن ۸ سال جنگ مقدس بود و هست. وقتی یک جوان برای دفاع از دین، مردم و وطنش بدون هیچ چشمداشتی جانفشانی میکند و با استقبال از شهادت، کشور را از لوث وجود حرامیان پاک میکند، اگر این امر قدسی نیست، پس چه امری مقدس است؟ آنان که به مقدس خواندن دفاع ملت ایران در برابر صدام و آمریکا و شوروی و فرانسه و انگلیس خرده میگیرند، یا از مفاهیمی مانند شهادت، فداکاری بیتوقع، جانفشانی، آزادگی از خود و عشق به خدا و بندگان خدا غافلاند یا با آن معانی دشمناند.
حساب غافلان را جدا میکنیم؛ ولی دشمنان آن معانی بلند انسانی، غوطهوران در شهوات زندگی مادی و تنآسایی و لذایذ حیوانی نباید هم متوجه تقدس آن دفاع باشند، چون هیچ امری نزد اینان قدسی نیست. دوگانهتراشی تقدس - دفاع و عقلانیت - ارزیابی در عین آنکه دروغی بیش نیست به قصد تضعیف قدسیت شهادتطلبی و بیاهمیت ساختن رهایی از خود و دفاع از دین و مردم و وطن است تا آمریکا بیدردسر دوباره بر همه چیز این ملت مسلط شود.
به غفلتزدگان عرض میکنم مگر در همان زمان جنگ نقد جنگ نبود؟ نهضت آزادی و دستهای از روحانیون با ادامه دفاع مخالفت نمیکردند؟ مگر آیتالله آقای منتظری و برخی دیگر کم میگفتند؟ من از هیچ کس نشنیدم که گفته باشد چون دفاع مقدس است کسی حق بحث از صحتوسقم راهبرد تعقیب دشمن در خاک او و قطع خطر صدام در آینده را ندارد. البته هیچ دولت و ملت عاقلی اجازه تبلیغ علیه استراتژی رسمی دفاع را نمیدهد، رهبر ایران انقلابی و شهادتطلب و کادر رهبری از جمله عقلا بودهاند. حساب مباحث کارشناسی که همیشه بوده از اجازه دادن تبلیغ علیه استراتژی منتخب جدا است. تقابل اصل مسئله چارهجویی عقلانی با تقدس دفاع ملت ایران در آن ۸ سال، در عین مغالطه بودن، دروغ است.
نظر شما :