آیا بنیصدر در جنگ خیانت کرد؟
محمد درودیان، پژوهشگر جنگ ایران و عراق
تاریخ ایرانی: اظهارات اخیر آقای احمد توکلی نماینده محترم مجلس، در مصاحبه با خبرگزاری فارس، مبنی بر اینکه «بنیصدر خائن بود»، موجب نگارش این یادداشت شده است که در ادامه به برخی نکات قابل ملاحظه اشاره خواهد شد.
الف) سابقه
ایشان در این مصاحبه برای توضیح درباره خائن بودن بنیصدر، به ملاقات با امام اشاره میکند و میگوید: «یک روز آقایان خامنهای، هاشمی، یزدی، رجایی، پرورش، بنده و مرحوم محمد منتظری خدمت امام رفتیم. نوبت به من رسید، به امام گفتم بنیصدر نوار پر میکند، نامه سرگشاده علیه مجلس مینویسد و در میتینگهایش مثل میدان آزادی علیه مجلس حرف میزند اما نوبت به ما که میرسد شما میفرمایید هیچی نگویید. امام گفت: شماها هم میگویید! ما تعجب کردیم و گفتیم ما که خفه شدیم از بس هیچ چیز نگفتیم. امام فرمود آن نامهای که آشیخ محمد (منتظری) نوشته است خوب بود؟ روز قبل محمد منتظری یک نامه محرمانهای نوشته بود (از این نامههای محرمانه که منتشر هم میکرد) و در آن یک کیسه حسابی از بالا تا پایین بنیصدر را کشیده بود. برای ما تعجبآور بود که امام آن نامه را خوانده بود و در جریان آن قرار داشت و آن را هم به حساب همه ما گذاشت. به اینجا که رسید، محمد منتظری خندید و گفت حالا ١٠٠ تا او گفته یکی هم ما گفتیم. بعد امام شروع به نصیحت کرد و گفت که جنگ است، بچسبید به جنگ، از این حرفها کوتاه بیایید، نباید اختلافی شکل بگیرد. ما هم دست از پا درازتر از این جلسه بیرون آمدیم.» (روزنامه اعتماد - ۱۳۹۴.۲.۴)
ب) نقد و بررسی
۱- بنیصدر در بهمن سال ۱۳۵۸ بهعنوان رئیسجمهور ایران انتخاب و درگیر مسائل اداره کشور و بعدها جنگ شد. نظر به جهتگیری فکری و مناسبات بنیصدر با گروههای سیاسی، همچنین روش مواجهه وی با تهدیدات نظامی عراق و پس از آن تحولات سیاسی و امنیتی کشور، موضوع خیانت بنیصدر به یکی از مباحث مناقشهآمیز تبدیل شد و به نظر میرسد، این بحث همچنان ادامه خواهد یافت. نظر به طرح «عدم کفایت سیاسی بنیصدر برای اداره کشور و ناتوانی وی برای اداره جنگ»، همچنین نحوه خروج وی از کشور و فرار به فرانسه به همراه مسعود رجوی، شاید موجب این پرسش شود که طرح بحث درباره این موضوع که بنیصدر خائن بود یا خیر، چه ضرورتی دارد؟ به عبارت دیگر با توجه به وضعیت سیاسی و امنیتی که بنیصدر در سن ۸۲ سالگی گرفتار آن است و همچنان با پناهندگی سیاسی به فرانسه درگیر آن میباشد، علت طرح موضوع درباره خائن یا خادم بودن وی چه موضوعیتی دارد؟
۲- یادداشت حاضر با این فرض نوشته شده است که؛ بحث درباره خیانت بنیصدر بیش از آنکه سیاسی باشد، تاریخی - راهبردی است، زیرا بازخوانی بخش مهمی از رخدادهای جنگ و انقلاب، در سالهای ۵۹ و ۶۰، شامل وقوع جنگ و اشغال بخش مهمی از شهرها و مناطق مرزی ایران، علاوه بر این بحران سیاسی – امنیتی در سال ۶۰، بدون بررسی نقش و جایگاه بنیصدر در تحولات سیاسی، نظامی و امنیتی کشور، امکانپذیر نخواهد بود. با وجود اهمیت این موضوع و ضرورت این بحث که باید از منظر تاریخی - راهبردی مورد مطالعه قرار بگیرد، تاکنون در این زمینه هیچگونه اثر پژوهشی کامل و درخور اعتناء منتشر نشده است. آقای توکلی نماینده محترم مجلس، چنانکه اشاره شد در گفتوگو با خبرگزاری فارس به موضوع خائن بودن بنیصدر اشاره و خاطرهای از ملاقات با امام خمینی نقل کرده است که در عین اهمیت سیاسی آن، نه تنها ارتباط چندانی به تأیید خائن بودن بنیصدر در جنگ ندارد، بلکه بیانگر دیدگاه امام درباره ضرورت اجتناب از اختلافات سیاسی و تمرکز بر حل مسئله جنگ است. در حالیکه در این جلسه موضوع مورد بحث از منظر سیاسی طرح شده است، امام نه تنها موضوع سیاسی طرح شده درباره بنیصدر را نمیپذیرد، بلکه با تاکید بر اصلی بودن جنگ، دعوت به رفع اختلاف میکند. آقای توکلی همچنین در این مصاحبه میگوید: «امام به خاطر مصالح کشور خیلی از بنیصدر حمایت میکرد.» (روزنامه اعتماد - ۱۳۹۴.۲.۴) نظر به اینکه در دوره استقرار نظام و دفاع در برابر متجاوز، هیچ مصلحتی در کشور وجود ندارد که موجب ترجیح آن بر پذیرش خیانت و خائن در رأس هرم سیاسی و نظامی کشور شود، بنابراین باید موضوع یاد شده مورد بازبینی و تفسیر مجدد قرار بگیرد.
۳- موضوع خائن نبودن بنیصدر در جنگ را، برای نخستین بار امیر شمخانی در بازبینی و تحلیل تحولات دهه ۶۰، با جسارت در یک برنامه تلویزیونی، در سال ۱۳۸۸ اعلام کرد که بازتاب نسبتاً گستردهای داشت و مواضع وی مورد انتقاد قرار گرفت. موضوع قابل توجه این است که امیر شمخانی همین موضع را پیش از این و بلافاصله پس از فرار بنیصدر، در سال ۶۰ طرح کرده بود. موضوع اصلی در بحث خائن بودن بنیصدر با نظر به رخدادهای نظامی و سیاسی - امنیتی، همچنین نحوه خروج وی از کشور، منجر به قضاوت کلی درباره دوره حضور وی در رأس قدرت سیاسی و مسئولیت فرماندهی کل قوا در جنگ شده است. در حالیکه موضوع مورد بحث درباره خائن نبودن وی که از سوی امیر شمخانی مطرح شد، در ارتباط با نقش وی در جنگ، به عنوان فرمانده کل قواست.
۴- بر پایه توضیح یاد شده، موضوع این است که؛ آیا بنیصدر در جنگ به دنبال خیانت بود؟ امیر شمخانی به درستی بر این باور بوده و هست که بنیصدر از نظر سیاسی - اجتماعی به دنبال پیروزی در جنگ بود، زیرا تنها از این طریق موقعیت سیاسی وی تحکیم میشد، اما به دلایل قابل توجهی که نیاز به بررسی دارد، از انجام آن ناتوان بود و شکست خورد. بنابراین بنیصدر با هدف خیانت و شکست، جنگ را فرماندهی نمیکرد، زیرا از نظر سیاسی، به سود وی بود که در جنگ پیروز شود. در واقع بنیصدر مایل بود با پیروزی در جنگ، موقعیت سیاسی خود را در کشور تحکیم کند. با این توضیح، اتهام خیانت به بنیصدر در موضوع جنگ، صحیح به نظر نمیرسد و تاکنون نیز با توجه به سقوط صدام، هیچ سندی که دلالت بر همکاری وی با عراق و یا تلاش هدفمند برای شکست در جنگ بوده باشد، منتشر نشده است. حتی مواردی که از بنیصدر نقل و قول و مورد استناد قرار میگیرد، بیشتر ناظر بر شیوه تفکر وی برای اداره جنگ است و این موضوع با وجود نتایج نامطلوبی که به دنبال داشته است باید مورد نقد قرار بگیرد، ولی به این معنا نیست که وی به صورت هدفمند، به دنبال خیانت در جنگ بوده است. نظر به اینکه امام مسئولیت فرماندهی کل قوا را به بنیصدر تفویض و چنانکه دکتر توکلی گفته است، از وی حمایت کرد، در نتیجه پذیرش اتهام خیانت به بنیصدر، نه تنها تبیین رفتار امام را در انتصاب وی به عنوان فرمانده کل قوا، همچنین حمایت از وی دشوار و با چالش همراه خواهد کرد، بلکه عملکرد ارتش که تحت فرماندهی بنیصدر بود و یا تلاش شهید چمران و بسیاری از نیروهای دیگر که در این سلسله مراتب قرار داشتند نیز زیر سؤال خواهد رفت.
نتیجهگیری
نظر به اینکه موضوع خیانت بنیصدر در جنگ، با حمله عراق و اشغال کشور، همچنین ناتوانی در آزادسازی مناطق اشغالی نسبت دارد، بنابراین اگر تحولات یاد شده با تاکید بر خائن بودن بنیصدر در پیوند قرار بگیرد، در واقع یکی از موضوعات اساسی و تاریخی کشور با نگرش سیاسی و امنیتی و ارجاع به شخص حل و فصل شده است، حال آنکه درباره این موضوع باید روندها، همچنین ساختار قدرت نظامی پس از پیروزی انقلاب و شیوه تفکر در اداره جنگ، مورد بحث قرار بگیرد تا مشخص شود که چرا ایران از نظر قدرت نظامی و سیاسی برای جلوگیری از حمله عراق ناتوان بود؟ همچنین چرا بیش از ۲۰ هزار کیلومتر از شهرها و مناطق مرزی ایران به مدت ۲۰ ماه در اشغال نیروهای متجاوز قرار گرفت؟ نظر امیر شمخانی و دفاع از این موضوع که بنیصدر در جنگ خائن نبود، این فرصت را فراهم کرده است تا یکی از مهمترین مسائل اساسی کشور، مورد پژوهش و نقد و بررسی قرار گیرد، در حالیکه پذیرش اتهام خیانت به بنیصدر در جنگ، با ارجاع شکستهای نظامی در جنگ به وی، مانع از تأمل و بازاندیشی یک مسئله اساسی تاریخی و راهبردی خواهد شد که امکان تکرار آن در آینده وجود دارد.
نظر شما :