درودیان: بنیصدر خیانت نکرد/ سپاه جنگ را پیشبینی کرده بود
محمد درودیان، پژوهشگر تاریخ جنگ میگوید در منابع ارتش هیچ سندی را ندیده که قبل از شهریور ۵۹ وقوع جنگ پیشبینی شده باشد. او در عین حال مدعی است «صدام پیش از ماجرای اشغال سفارت آمریکا در تهران قصد حمله به ایران داشته و این خبر را رئیس ایستگاه سیا به آقای ابراهیم یزدی میدهد و آقای یزدی تا روزی که زنده بود نتوانست از خودش دفاع کند که چرا خبر رئیس ایستگاه سیا را به هیچ کسی از جمله امام منتقل نکرده است.»
درودیان کارشناسی تاریخ از دانشگاه شهید بهشتی دارد. پیش از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ فعالیتهای سیاسی خود را علیه رژیم پهلوی با مشارکت محسن رشید آغاز کرده و با آغاز جنگ ایران و عراق به همراه محسن رشید، ابراهیم محمدزاده و هادی نخعی، اقدام به ایجاد تشکیلاتی برای ثبت و حفظ اطلاعات تاریخی جنگ کرد. این فعالیتها منجر به تاسیس مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ شد که البته این مرکز بعدها به نام مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تغییر نام یافت. این مورخِ تاریخ جنگ چندین دوره مسئولیت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ را بر عهده داشته و تاکنون پانزده جلد کتاب درباره تاریخ جنگ از ایشان به چاپ رسیده است. درودیان جزو برگزیدگان سیویکمین دوره جایزه کتاب سال (۱۳۹۱) و برنده جایزه کتاب سال دفاع مقدس است.
گزیدهای از گفتوگوی ویدئویی درودیان با مجتبی حسینی در «اعتمادآنلاین» را در ادامه میخوانید:
* این را خود مرحوم آقای یزدی در یک ملاقاتی که برای پرسشهایم داشتم به من گفت و هیچ جا هم این را نگفت که ضبط و پخش شود. من هم از این جهت تعجب میکنم. ایشان به من گفت من چند سال بعد از جنگ یا وسط جنگ از ایران رفته بودم بیرون که یکی از اعضای غیرمتعهدها را ملاقات کردم. بعد او به من گفت. گفت ما در یکی از ملاقاتهایی که با امام داشتیم، رفتیم به امام گفتیم تصمیم بگیرید جنگ را تمام کنید. امام گفت، من یک شرط دارم شما انجام دهید، من تصمیم میگیرم و اعلام میکنم جنگ را تمام کنیم. گفتیم آن شرط چیست؟ گفت شما از اتاق من بیرون بروید پشت در و اینجا اعلام کنید صدام متجاوز است. همین که شما اعلام کردید، من اعلام میکنم آتشبس و جنگ تمام میشود.
* صدام را یک شخص آمریکایی میدانست و معتقد بود که صدام با اشاره آمریکا به ایران حمله کرده است. من به ۲ ادله معتقدم که این تحلیل غلط است و همان زمان هم معتقد بودم صدام آمریکایی، به معنیای که حاکمان بعضی از کشورهای عربی را میگویند، اینطور نبود.
* صدام قبل از تصرف سفارت آمریکا میخواسته به ایران حمله کند و این جزو اخباری است که رئیس ایستگاه سیا در ایران - جورج کیو - میآید با ابراهیم یزدی ملاقات میکند و این خبر را به او میدهد. من با آقای یزدی ملاقات کردم، گفتم، چنین خبری هست و تایید کرد و بعداً هم آقای مارک گازیوروسکی، که به ایران آمد و من با او ملاقات کردم، کتاب منتشر کرد و این را توضیح داد.
* من معتقدم بین ما و عراق به دلیل اختلافات تاریخیای که وجود دارد همواره در آینده احتمال جنگ وجود دارد، [اما] مشروط به این است که ساختار سیاسی در ایران یا عراق تغییر کند…
* من برخلاف بعضیها معتقدم شوروی واقعاً مخالف جنگ بود. بعضیها میگویند نه. من، به دلایلی، از نظر خودم شوروی مخالف جنگ بود. تا فتح خرمشهر شوروی سلاح نداد، اگر هم دادند متحدین دادند، حال با چراغ سبز یا بدون چراغ سبز. به هر جهت نگذاشتند ساختار ارتش عراق یا ساختار آمریکایی بشود. ما قبل از حمله عراق هم تمام منابعی که نشان میداد موضع شوروی چیست بخشی از آن خطی بود که در روزنامه مردم حزب توده بود - این خط شوروی هم بود - حزب توده معتقد بود یک جریان آمریکایی در عراق حاکم میشود.
* استارت گرفتن سلاحهای فرانسوی و نقش فرانسه در جنگ با این سفر طارق عزیز زده شد و حتی فرانسویها منافقین را به صدام وصل کردند.
* من معتقدم اسرائیل در این مرحله مایل به حمله عراق به ایران نبود و مساله اصلی عراق بود نه ایران، آن خبری [است] که [جورج] کِیو میآید و به آقای ابراهیم یزدی میدهد، این خبر را منابع اسرائیل از عراق استخراج میکنند که عراق میخواهد به ایران حمله کند و به کارتر میدهند و در عالیترین سطح آمریکا بحث میشود که این خبر را به ایران بگویند که آماده باشد عراق حمله نکند.
* اگر ما رفته بودیم با صدام قرارداد ۷۵ را لغو کرده بودیم، همین نسل نمیگفت عرضه نداشتید از قراردادی که شاه بسته بود و صدام را سر جایش نشانده بود، دفاع کنید و رفتید این را دادید؟
* سپاه مدعی است که ما جنگ را پیشبینی میکردیم و به بنیصدر هم گفتیم. این را آقای رحیم صفوی میگوید، آقای رضایی، مسئول اطلاعات سپاه میگوید، آقای شمخانی میگوید، از شهید بروجردی نقل میکنند. میگویند ما در خوزستان و در غرب شواهد و قرائنی میدیدیم دال بر جنگ، بنیصدر نمیپذیرفت. یعنی میگویند این مساله را فهمیده بودیم و به بنیصدر منتقل میکنند. در ارتش هم تقریباً شبیه این بحث را میگویند که ما پیشبینی کرده بودیم که جنگ میشود، مسئولین سیاسی نمیپذیرفتند. در منابع ارتش من هیچ سندی را ندیدم که قبل از شهریور وقوع جنگ را پیشبینی کرده باشد. در صورتی که از اول شهریور جنگ در خوزستان شروع شده بود. سپاه زمانی که میگوید قبل از شهریور است.
* یک دعوایی بوده که الان در اسناد کمرنگ شده بین نیروهای انقلابی و دولت موقت و نهضت آزادی که میگفتند چه کسی موجب جنگ شد؟ بیکفایتی دولت موقت که کشور را آماده جنگ نکرد. حالا خود نهضت آزادی چه جوابی میدهد؟ اتفاقاً نهضت آزادی تنها موضعی که در این مورد میگیرد و از خود دفاع میکند درست بعد از فتح خرمشهر است؛ یعنی تا فتح خرمشهر نهضت آزادی هیچ پاسخی به این سؤال نمیدهد که تقصیری که داشته؛ یعنی در زمان دولت موقت عراق داشته آماده میشده چه کاری کرده برای آمادگی ارتش.
* من معتقدم بنیصدر با محاسباتی که داشت تصور میکرد - با اسنادی که من خواندم - جنگ نمیشود. آن کسانی که در مورد حمله و خطر جنگ بحث میکنند، اینها بیشتر اهداف سیاسی دارند؛ یعنی در چارچوب دعوای سیاسی با رقیب میبینند. این بزرگترین اشتباهش بود که در این مساله صورت میگرفت. نظام محاسباتیاش نظامی نبود که این بشود. حالا بنیصدر این بود. آیا کس دیگری غیر از بنیصدر در این کشور بود که محاسباتش درست بود. شما وقتی بنیصدر را میگویید مگر دیگران هم بودند؟ چه کسی پیشبینی کرده بود جنگ میشود؟ بنابراین حالا که بنیصدر نیست نباید ما همه چیز را به گردن او بیندازیم. من معتقدم که بنیصدر در فهمش اشتباه کرد و خیانت نکرد به این معنی که مایل باشد عراق به ایران حمله کند. در آزادسازی مناطق اشغالی، بنیصدر واقعاً مایل بود که دشمن از سرزمین ما بیرون برود و واقعاً در این زمینه خیانت نکرد.
* لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، تجزیه خوزستان و سقوط نظام از اهداف صدام برای حمله به ایران بود. منتها من در مورد سقوط نظام معتقدم که از نظر نظامی امکانپذیر نبود و عراق از نظر نظامی هیچ طرح نظامی برای ساقط کردن نظام با هدف نظامی نداشت.
* بدون مشارکت ارتش امکان دفاع نبود. دفاع بدون تجیهزات، بدون سازماندهی نمیشود. تنها نیروی دفاعی و سازماندهیشده در آن زمان، ارتش بوده و ارتش با همه ظرفیتهایش آمده.
* آنچه که ارتش عراق را شکست داد ترکیب این سه بود؛ یعنی محاسباتی که عراق نداشت و با حمله عراق به ایران، قدرت جدیدی در ایران ظهور کرد که حاصل ترکیب حضور مردم، روحیه شهادتطلبی و ساختار نظامی ارتش و ارادهای بود که در ارتش شکل گرفت و اینها قبلش شاید قابل محاسبه و مشاهده نبود و عراقیها اینها را نمیدیدند و از طرفی اشتباهات صدام برای استفاده از ارتشی که هنوز آماده جنگ نبود، صدام هیچ جنگ بزرگی نکرده بود و محاسبات سیاسی کرد. لذا آنهایی که در مورد صدام حرف میزنند، میگویند صدام یک استراتژیست نبود. یک فرد سیاسی بود، به لحاظ نظامی اشتباه کرد در این کاری که کرد.
نظر شما :