شمخانی: باید در مقابل قرائت‌های سلیقه‌ای از جنگ ایستاد

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۳:۱۸ کد : ۷۲۰ از دیگر رسانه‌ها
امیر دریابان شمخانی رئیس مرکز مطالعات راهبردی نیروهای مسلح و از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس بر این باور است که در جنگ هشت ساله رژیم بعثی عراق با ایران در عصر امام خمینی(ره) لیستی واقعی از رزمندگان وجود دارد که این لیست مشخص می‌کند برخی‌ها شرایط جنگ داشته‌اند و خود انتخاب کرده‌اند و به جنگ آمده‌اند اما بعضی‌ها شرایط را داشته‌اند و انتخاب نکرده‌اند و به جنگ نیامده‌اند. حالا هر کس که به نوعی در این لیست حضور دارد، یک سرمایه اجتماعی بزرگ دارد، چه شهید شده و چه در قید حیات باشد.

 

دریابان شمخانی ضمن بر شمردن موارد مختلف آسیب‌شناسی جنگ تحمیلی و وظیفه پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت تاکید کرد ما باید با شناسایی راهکار‌ها و مسیرهای مشخص، به پاسخگویی به سوالات بی‌شمار در مورد دفاع مقدس پرداخته و آن را از تحریف باز داریم.

 

رئیس مرکز مطالعات راهبردی نیروهای مسلح در گفت‌و‌گوی اختصاصی با سایت "پیشکسوت" با برشمردن قرائت‌های گوناگون از جنگ هشت ساله، تاکید کرد باید در مقابل قرائت‌های سلیقه‌ای از جنگ ایستاد و این وظیفه کسانی است که قرائت جبهه‌ای از جنگ دارند.

 

آنچه در پی می‌آید مصاحبه شمخانی به مناسبت راه‌اندازی پایگاه اطلاع رسانی پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت است.

 

***

 

در حوزه دفاع مقدس چه کار‌هایی باید کنیم که میراث آن را حفظ کنیم؟

 

اگر روایت ما از جنگ صاف، شفاف، صادقانه، هنرمندانه و صد البته واقع‌بینانه و در زمان مناسب باشد، مخاطب مخالف خود را هم مجاب خواهد کرد. در صورتی که ما نتوانیم روایتی شفاف و صادقانه در مورد جنگ تحمیلی ارائه کنیم و آن را به انواع غرض‌ورزی‌های مقطعی، شخصی و جناحی آلوده کنیم، و غیرهنرمندانه باشد و در زمان مناسب هم بروز پیدا نکند، مخاطبان اصلی جنگ را هم دچار سردرگمی خواهد کرد. باید توجه داشته باشیم که یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های حفظ و پاسداری از ارزش‌های جنگ، پاسداری از ارزش‌های رزمندگان جنگ است.

 

 

امروز خیلی از افراد هستند که دنبال این ارزش‌ها هستند، اما انگار آدرس را گم کرده‌اند و تنها ظاهر را یافته‌اند...

 

شاید افرادی بتوانند‌‌ همان چفیه و لباس و ظاهر یک رزمنده دوران جنگ را برای خود رقم بزنند، اما تا زمانی که این ظاهر با خصلت‌ها، اعتقادات و روحیات یک رزمنده همراه نباشد، بی‌معنی خواهد بود. این سربند نبود که برای بسیجی‌ها و رزمندگان دفاع مقدس هویت می‌آوردند، بلکه این بسیجیان و رزمندگان بودند که به این سربند و لباس‌ها معنویت و هویت و هیبت می‌دادند؛ تقوای بسیجی، معنویت و نورانیت بسیجی بود که به ظواهر بار معنایی می‌داد و به آن بار ارزشی می‌داد و بنابراین امروز هم باید از این داشته‌ها و میراثی که از رزمندگان واقعی جبهه و جنگ باقی مانده دفاع شود و از مهجور ماندن آن جلوگیری کرد.

 

 

بسیاری از خود می‌پرسند چرا امروز مانند گذشته نیست، چرا دیگر کسی این‌گونه فکر نمی‌کند، و این دست سوالات. در صورتی که نتوان پاسخ قانع‌کننده و روشنی به آن داد می‌تواند ذهن مخاطبان موافق را هم منحرف کند، دیدگاه شما در این مورد چیست؟

 

برای پاسخ به این سوال باید به روایت‌های مختلفی که از جنگ داریم اشاره کنم. ما در این حوزه سه روایت داریم که شناخت آن‌ها می‌تواند پاسخی باشد به سوال شما. یک روایت، روایت جبهه‌ای است؛ روایت دوم ناراست و سلیقه‌ای است و سومین روایت نیز ناراست است و نشان دشمنی. روایت سوم مربوط به دشمنان خارجی است که گاه و بی‌گاه با وارد شدن به مساله جنگ، تلاش دارند آن را تحریف و تخطئه کنند، آن دو روایت دیگر را مربوط به داخل کشور است. متاسفانه امروز روایت نوع دوم در حال غلبه کردن است و این مهم‌ترین تهدیدی است که دامن جنگ را گرفته است.

 

 

دلیل این غلبه چیست؟

 

دلیل غلبه روایت نوع دوم، ورود افرادی که نه جنگ را دیده‌اند و نه درک کرده‌اند به عرصه ادبیات جنگ است. من در این مورد بسیار نگران هستم. باید با آسیب‌شناسی، یافتن پاسخ‌های صحیح به سوالات موجود و کالبدشکافی واقع‌بینانه رویدادهای جنگ نه تنها مانع از غلبه این روایت بر جنگ شویم، از تحریف واقعیت‌های جنگ نیز جلوگیری به عمل آورد. امروز نادیده‌ها دارند برای نادیده‌ها جنگ را روایت می‌کنند، اما این روایت به شدت غلط و آغشته به انحرافات تاریخی و غیرواقعی است که باید در مقابل آن ایستاد. اگر امروز بعد از ۱۴۰۰ سال از واقعه کربلا ما روایت‌های متعددی از آن داریم نباید زیاد تعجب کنیم، چرا که امروز با وجود زنده بودن بسیاری از رزمندگان دوران جنگ، انحرافاتی در این زمینه روی می‌دهد.

 

ما باید از روایت‌هایی که گاهی اوقات با انحراف همراه است و متاسفانه عده‌ای هم عامدانه آن را به انحراف می‌کشند، مقابله کنیم. اگر در مقابل چنین تحریفاتی ایستادگی نشود، بدون شک جنگ مقدس تحمیلی بسیاری از داشته‌های خود را از دست می‌دهد.

 

 

برای مقابله با چنین معضلاتی چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟

 

نگاه کنید، ابتدا باید ببینیم که جنگ چه نبود؛ در جنگ دروغ نبود، صداقت بود، از خودگذشتگی بود، منطق بر آن حاکم بود، استراتژی بر آن حاکم بود، چه در درون جبهه و چه پشت جبهه، افراد میان خودشان، خودشان و دشمنشان و خودشان و خدایشان یک اصولی داشتند.

 

 

حالا با توجه به سه قرائتی که شما از جنگ بیان کردید، دشمنان اصلی جنگ را چه کسانی ارزیابی می‌کنید؟

 

به عنوان یک پیشکسوت جنگ بر این باور هستم که جنگ تحمیلی مقدس هشت ساله دارای یک منطق است. این منطق هم انسجام دارد که هم کل جنگ و هم هر محله‌ای از جنگ را پوشش می‌دهد. ظرافت دارد و این ظرافت نیازمند آن است که در آن دقت شود و اگر این ظرافت و دقت وجود نداشته باشد برخی از موضع دلسوزی منطقی را بر آن حاکم می‌کنند که یا جزئی از جنگ را دچار مشکل می‌کند یا همه آن را.

 

 

در داخل چه نوع نگاهی به جنگ حاکم است؟

 

یک نگاه بر این باور است که جنگ دارای یک منطق است، در هر مرحله و در کلیاتش. یک نگاه دیگر می‌گوید جنگ دو مرحله دارد، مرحله قبل از آزادسازی خرمشهر و بعد از آزادسازی که این مرحله دوم را فاقد منطق می‌داند. یک نظری هم که جنگ را از ابتدا فاقد منطق می‌داند، بر این تفکر خود ایستاده است و آن را تغییر هم نمی‌دهد. نظر چهارمی هم هست که جنگ را دارای منطق می‌داند اما برای تامین نگاه جناحی خود، مقاطعی از جنگ را در نظر می‌گیرد و اهداف جناحی خود را تامین می‌کند، مانند بحث‌هایی که چه کسی جام زهر را به امام داد. نگاه پنجمی هم وجود دارد که جنگ را دارای منطق می‌داند اما این منطق را به نفع شخص یا جناحی و با باورهای امروز و متناسب با اهداف خودش قرائت می‌کند، مانند روایت‌هایی که در مورد بعضی از آزادسازی‌ها شد که اصولاً اشغالی نبود.

 

 

آیا ممکن است قرائت دیگری خارج از این پنج موردی که برشمردید، وجود داشته باشد؟

 

بعید می‌دانم. همه‌اش در این پنج دیدگاه می‌‌گنجد.


 

کلید واژه ها: شمخانی جنگ تحمیلی


نظر شما :