تلاش اسرائیل برای رابطه نظامی با ایران

سودی که تل‌آویو از فروش سلاح به تهران می‌برد
۱۳ آبان ۱۳۹۴ | ۱۶:۵۲ کد : ۷۹۵۶ اسرار ماجرای مک‌ فارلین
با توجه به ارقام سی‌آی‌ای، تا پایان سال ۱۹۸۱، اسرائیل دست‌کم ۲۸ میلیون دلار تجهیزات به تهران فروخت.
تلاش اسرائیل برای رابطه نظامی با ایران

شیدا قماشچی

 

تاریخ ایرانی: «ایران - کنترا: رسوایی ریگان و سوءاستفاده از مقام ریاست جمهوری» جدیدترین کتاب مالکوم برن، معاون آرشیو امینت ملی ایالات متحده است که در اکتبر ۲۰۱۴ منتشر شد. این کتاب با بهره‌گیری از هزاران سندی که پیش از این محرمانه محسوب می‌شدند، نشان می‌دهد که چگونه رونالد ریگان، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا و اعضای ارشد دولتش، قانون کشورشان را زیر پا گذاشتند و با ترغیب دلالان اسلحه و رهبران اسرائیل، به ایران سلاح فروختند تا هم گروگان‌های آمریکایی در لبنان را با کمک تهران آزاد کنند و هم عواید حاصل از آن را در اختیار ضد انقلابیون نیکاراگوئه موسوم به کنترا قرار دهند. افشای سفر رابرت مک‌فارلین، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا به تهران در ۱۳ آبان ۱۳۶۵ که به ماجرای ایران - کنترا یا ایران گیت معروف شد، یک رسوایی سیاسی در آمریکا ایجاد کرد.

«تاریخ ایرانی» فصل‌هایی از کتاب «ایران - کنترا» را ترجمه و منتشر می‌کند که پس از سه دهه ناگفته‌هایی را از جزئیات سفر مک‌فارلین و هیات همراهش به تهران افشا کرده است.

 

***

 

به غیر از انگیزه‌های سیاسی که سیاستگذاری دولت را در قبال ایران تغییر دادند، حوادثی که در طول نخستین دورهٔ ریاست جمهوری ریگان در خاورمیانه اتفاق افتاد نیز تأثیر بسزایی در تصمیمات واشنگتن داشت. سه عامل مهم به میان آمدند که زمینه را برای معاملهٔ سلاح در برابر گروگان‌ها فراهم ساختند.


از همه مهم‌تر ادامه جنگ خونین ایران و عراق بود. صدام حسین در آغاز حملاتش در سپتامبر ۱۹۸۰ به درستی محاسبه کرده بود که ارتش ایران، که زمانی قوی‌ترین ارتش خاورمیانه محسوب می‌شد، تضعیف شده است. اما او به شدت انگیزش ایرانیان برای مبارزه و توانایی رهبرانشان در بهره‌گیری از منابع تاریخی و مذهبی به منظور ایجاد انگیزه در نظامیان برای جانفشانی در راه اسلام و وطن را دست‌کم گرفته بود. یکی از تلخ‌ترین تصاویر، اعزام «امواجی» از سربازان ناآزموده و کودکان به میادین جنگ عراق هستند تا به این وسیله عراقیان از هدفگیری خسته شوند. این تاکتیک تأثیرگذار بود ولی هزینهٔ سنگین انسانی به همراه داشت.(۱)

با ادامه جنگ، ایران بیش از پیش به تسلیحات و قطعات یدکی برای تجهیز انبار مهماتش - که ساخت آمریکا بود - نیاز یافت. از مهم‌ترین دلایل عملیات استانچ بود؛ پروژه‌ای که توسط وزارت امور خارجه در سال ۱۹۸۳ آغاز شده بود و به واسطهٔ آن دیگر کشورها از فروش سلاح به جمهوری اسلامی منع می‌شدند. اکثر موارد تهران مجبور بود تا تجهیزاتش را به صورت مخفیانه از دیگر کشورها و یا از بازار سیاه جهانی خریداری کند. سازمان اطلاعاتی آمریکا خرید سالیانهٔ تسلیحات توسط ایران را در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ رقمی معادل ۲ میلیارد دلار تخمین می‌زند. حدود ۳۰ کشور به صورت مستقیم یا از طریق واسطه‌هایشان در این معاملات دست داشتند.(۲) دلالان خصوصی نیز سعی کردند از موقعیت سوءاستفاده کنند. در دههٔ ۱۹۸۰ سازمان قضایی آمریکا چندین نفر را به جرم اقدام برای معامله با ایران مجرم شناخت.

دولت‌های اروپای غربی همچون فرانسه و ایتالیا به همراه پارلمان اروپا، فقط تمایل اندکی نشان دادند تا جلوی جریان فروش اسلحه به ایران (و همچنین عراق) را بگیرند و تا سال ۱۹۸۷ هیچ اقدام جدی انجام نداند.(۳) رقم متصور شده برای برخی از این معاملات هنگفت بود. یک گزارش مطبوعاتی در سال ۱۹۸۴ اعلام کرد که ۲۵ جت اف-۵ آمریکایی که رسماً برای ترکیه در نظر گرفته شده بودند در حقیقت مقصدشان تهران بود و کمپانی لوید لندن نیز ارسال این محموله را بیمه کرده بود.(۴)

دومین مساله‌ای که راه را برای معاملهٔ سلاح در برابر آزادی گروگان‌ها هموار کرد مسالهٔ اسرائیل بود. اسرائیلی‌ها نخستین تهیهٔ کنندهٔ سلاح برای ایران در جنگ با عراق بودند، امری که برای برخی از ناظران سؤال‌برانگیز بود. رهبران مذهبی ایران، اسرائیل را در ملأعام «رژیم نامشروع صهیونیستی» می‌خواندند ولی بقای رژیم ایران در خطر بود و اسرائیل در وضعیتی قرار داشت که می‌توانست تجهیزات حیاتی در اختیارشان قرار دهد. برای اسرائیل، این برنامهٔ مخفیانه فراتر از یک فرصت تجاری بود. از زمان شاه و از دورهٔ تأسیس اسرائیل، تل‌آویو ایران را به عنوان بخشی از استراتژی «محیطی» خود قرار داده بود تا با برقراری روابط با کشورهای غیرعربی منطقه همچون ایران، ترکیه و اتیوپی موازنه‌ای در برابر تهدید کشورهای عربی در منطقه ایجاد کند. (شاه یکبار به سفیر آمریکا گفته بود که ایران و اسرائیل مایل نیستند در دریای عرب تنها باشند).(۵) توافق همکاری‌های اطلاعاتی و حتی مسائل هسته‌ای از منافع این رابطه به شمار می‌رفت.(۶)


ایران به دلایل استراتژیک برای اسرائیل اهمیت داشت فارغ از اینکه چه کسی در تهران در رأس قدرت است. حمایت از ایران منافع دیگری نیز برای تل‌آویو داشت از جمله اینکه دشمن سرسخت اسرائیل – عراق - منابع با ارزشش را در این جنگ از دست می‌داد. به گفتهٔ جورج کِیو متخصص امور ایران در سی‌آی‌ای «آخرین چیزی که تل‌آویو می‌خواست پیروزی عراق در این جنگ بود زیرا این پیروزی به اعراب قدرت می‌بخشید.»(۷) به گفتهٔ یک فرماندهٔ بازنشسته اسرائیلی: «خمینی دوست ما نبود ولی صدام حسین دشمن ما بود!»(۸)


با فروش مخفیانهٔ سلاح به ایران، اسرائیل منافع دیگری نیز به دست می‌آورد همچون بهبود شرایط ۶۰ هزار یهودی ساکن ایران (یا دریافت مجوز برای مهاجرت آن‌ها) و دریافت ارز احتیاطی قابل تبدیل که از این معاملات سودآور به دست می‌آورد.(۹) همهٔ این موارد باعث شدند تا اسرائیل از بدو شکل‌گیری جمهوری اسلامی هرچه در توان دارد انجام دهد تا روابط نظامی با ایران را تحکیم کند. اسحاق رابین به طور «مداوم» با توماس پیکرینگ، سفیر اسبق ایالات متحده تماس می‌گرفت و «تلاش می‌کرد تا راهی برای گفت‌وگو با ایران بیابد».(۱۰)

پیش از رابین، موشه آرنس نیز همین تلاش‌ها را انجام داده بود. پس از تسخیر سفارت آمریکا در پایان سال ۱۹۷۹ کارتر هرگونه معاملهٔ تسلیحاتی با ایران را مادامی که شهروندان آمریکایی گروگان بودند، دور از ذهن خواند. حتی درخواست شخصی نخست‌وزیر مناخیم بگین را که در دیدارش از آمریکا در آوریل سال ۱۹۸۰ ارائه شد، بی‌درنگ رد کرد.(۱۱) به گفتهٔ یکی از مقامات ارشد نظامی اسرائیل، این کشور به ارسال سلاح و قطعات - از خمپاره گرفته تا تجهیزات جت فانتوم- به ایران ادامه داد.(۱۲)

در اکتبر ۱۹۸۰، یکی از این معاملات شامل فروش ۲۵۰ چرخ جت جنگندهٔ اف- ۴ ساخت آمریکا می‌شد. تا پایان دورهٔ ریاست کارتر، تل‌آویو این دولت را دائما تحت فشار قرار داد تا تسلیحات بیشتری ارسال شود و دائما سود چنین معاملاتی را برای ایالات متحده و اسرائیل خاطرنشان می‌کرد.


اسرائیل امیدوار بود که با پیروزی ریگان در انتخابات این قوانین تغییر یابند. در دسامبر ۱۹۸۰، موریس امیتای مدیر اجرایی اسبق کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل (آیپک)، مهم‌ترین سازمان لابی اسرائیل در آمریکا، ملاقاتی با ریچارد وی. آلن رئیس دولت انتقالی ریگان که بعدها مشاور امنیت ملی شد، ترتیب داد. آمیتای این ملاقات را به درخواست ژنرال مناخیم مرون، وابستهٔ نظامی سفارت اسرائیل در واشنگتن دی‌سی ترتیب داد؛ او می‌خواست بداند که دولت جدید دربارهٔ ارسال قطعات یدکی از اسرائیل به ایران چه فکر می‌کند. آمیتای گفت که پاسخ آلن پس از اندکی تأمل این بوده است: «به دوستانتان بگویید که متوجه حرفتان شدم.» اسرائیلی‌ها این جمله را به عنوان تأیید ضمنی شناختند، اگرچه آلن بعدها این موضوع را انکار کرد.(۱۳)


پس از آنکه ریگان قدرت را در دست گرفت، اسرائیل نشانه‌های مثبت دیگری را دریافت کرد. از همه مهم‌تر آنکه ۵۲ گروگان آمریکایی در روز تحلیف ریگان آزاد شدند و به این ترتیب مانع مهمی از سر راه موافقت با ارسال سلاح به ایران برداشته شد. دو ماه بعد الکساندر هیگ وزیر امور خارجه وعده داد تا «توافق استراتژیک» با تل‌آویو را توسعه ببخشد و از احساسات گرم رئیس‌جمهور به اسرائیل یاد کرد. درست یک هفته پس از آزادی گروگان‌ها سام لوییس سفیر ایالات متحده، درخواست جدیدی مبنی بر اجازهٔ ارسال تسلیحات به ایران دریافت کرد. اگرچه این بار نیز پاسخ آمریکا منفی بود. علیرغم افزایش امیدواری‌ها در اسرائیل، دولت جدید همچنان بابت ماجرای گروگانگیری خشمگین بود و با هرگونه معاملهٔ تسلیحاتی به ایران مخالفت می‌کرد و ارسال تجهیزات «تحت کنترل ایالات متحده» را نمی‌پذیرفت.(۱۴)


بگین وزیر امور خارجه اسحاق شامیر را به ملاقات هیگ فرستاد تا بر این موضوع پافشاری کند. پس از آن شامیر به بگین گزارش داد که او «با ارسال تجهیزات اسرائیلی مخالفتی نکرده است».(۱۵) اما این دو نفر بعدها بر سر آنچه که پاسخ هیگ بود دچار اختلاف نظر شدند. هرچه که پاسخ هیگ بوده باشد، واضح است که او مخالفت جدی نشان نداده است. از نقطه نظر اسرائیل او «چراغ نارنجی» نشان داده است و تل‌آویو به سرعت از این موقعیت سوءاستفاده کرده است.


در اواسط جولای ۱۹۸۱، سقوط هواپیمای باری آرژانتین سی آل -۴۴ در خاک شوروی در نزدیکی مرز ترکیه باعث شد تا عملیات مهمی افشا شود. به گزارش سی‌آی‌ای این هواپیما تحت قرارداد با اسرائیل، تسلیحات و قطعات یدکی برای نیروی هوایی ایران را حمل می‌کرده است. این هواپیما سومین پرواز از ۲۲ پرواز به مقصد تهران بوده که هدفشان ارسال حدود ۵۰۰۰ تن تسلیحات و ۳۰۰ هزار تن تجهیزات پزشکی به ایران بوده است.(۱۶)

در پایان آن سال، تل‌آویو موفق شد برای ارسال یک دوره از قطعات آمریکایی اف-۴ به ایران لابی کند. بگین و همکارانش با ارائهٔ چندین دلیل منافع واشنگتن را توجیه کردند. یکی از دلایل این بود که به این وسیله روابط با «عناصر میانه‌رو» در ایران بهبود می‌یابد و همزمان رابطه با رژیم نیز به دلیل تدارک تجهیزات حیاتی در زمان جنگ تحکیم می‌شود. اسرائیلی‌ها همچنین متعهد شدند که هرگونه اطلاعاتی که از راه این روابط به دست آورند را با واشنگتن در میان بگذارند. در آخر تل‌آویو این بحث را مطرح کرد که نیروی نظامی ایران نیاز به پشتیبانی دارد زیرا تنها سنگر در برابر اشغال کمونیست است. در ماه دسامبر هیگ رضایتش را اعلام کرد ولی این معامله هرگز صورت نگرفت.(۱۷)


وزارت امور خارجه متوجه شد که اسرائیل با رضایت یا عدم رضایت صریح واشنگتن، خودسرانه وارد عمل شده و قطعات آمریکایی را به ایران فروخته است.(۱۸) با توجه به ارقام سی‌آی‌ای، تا پایان سال ۱۹۸۱، اسرائیل «دست‌کم ۲۸ میلیون دلار تجهیزات به تهران فروخته است».(۱۹)


دو سال بعد اسرائیل همچنان در تلاش برای انجام معامله بود. حتی زمانی که مقامات ارشد آمریکایی همچون لارنس ایگلبرگر، معاون وزیر امور خارجه مخالفت خود را ابراز کردند، اسرائیل برای توقف فروش اسلحه به جمهوری اسلامی «هیچگونه تضمین قطعی» نداد.(۲۰) این معاملات که پنهان از چشم مردم صورت می‌گرفتند زمینهٔ مناسبی برای برنامه‌های بعدی تسلیحاتی مورد تأیید آمریکا فراهم کردند. به طور خاص، دلایل اسرائیل برای انجام معاملهٔ اف- ۴ و آنچه بعدها در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۸۶-۱۹۸۵ برای توجیه معاملات در دولت ریگان صورت گرفت همخوانی و تطابق دارند. اسرائیلی‌ها دست بر نقطهٔ حساس گذاشته بودند: توهم کمونیسم و وعدهٔ نفوذ دوباره بر ایران. در حقیقت این نقشه به خوبی در چارچوب تقویت همکاری استراتژیک جای می‌گرفت. با تمام این‌ها در اوایل دههٔ ۱۹۸۰، هنوز دلایل کافی تشویق واشنگتن به همکاری با تل‌آویو در این زمینه به وجود نیامده بود.

 

پی‌نوشت‌ها:

 

۱. تلفات جنگ از ۲۰۰ هزار ایرانی و ۲۵۰ تا ۵۰۰ هزار عراقی تخمین زده می‌شود.

۲. ر. ک به گزارش نیروهای ویژه در ماه اکتبر، فصل ۱۰، ص ۲۲۵؛ ص ۲۲۸، پانویس ۱۰۹. در این پانویس فهرستی از نام ۲۹ کشور ذکر شده است اما ویتنام از قلم افتاده است، اما در پانویس ۱۰۵ آمده است.

۳. اتهامات جدی و تحقیقات رسمی در سال ۱۹۸۶ در ایتالیا و فرانسه آغاز شد، هر دوی این کشورها ایران را تحریم کرده بودند. پارلمان اروپا در دسامبر ۱۹۸۶ قطعنامه‌ای را تصویب کرد که در آن معامله با هر دو کشور متخاصم محکوم می‌شد. برای نقل قول‌ها، اسناد رسمی و گزارش‌های مطبوعاتی ر. ک به کلودیا کاستیلیونی، «اروپای غربی و ایران در دوران طلایی دههٔ ۱۹۷۰ تا جنگ با عراق»، مقالهٔ منتشرنشده، نوامبر ۲۰۱۲.

۴. کریستین ساینس مانیتور، ۲۳ جولای ۱۹۸۴.

 

۵. این سفیر ریچارد هلمز بود که از سال ۱۹۷۶-۱۹۷۳ در این مقام باقی ماند و از آن پس به ریاست سی‌آی‌ای رسید. نقل قول از واشنگتن پست، ۱۶ آگوست ۱۹۸۷.

۶. بنا به گفتهٔ جورج کیو مأمور سابق سی‌آی‌ای، اسرائیل به توافق اطلاعاتی با ایران و ترکیه دست یافته بود که «توافق سه شاخه» نام داشت و همچنین سازش هسته‌ای با ایران و آفریقای جنوبی. رونوشت «دربارهٔ تاریخ بین‌المللی جنگ ایران و عراق، ۱۹۸۸-۱۹۸۰: کارگاه نقد تاریخ شفاهی»، مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون و آرشیو امنیت ملی برگزارکنندگان این کارگاه بودند. ۱۹ جولای ۲۰۰۴، ص۴۵.

۷. جورج کیو، استشهاد کمیتهٔ ویژه، جلد بی-۳. ص۵۸۶.

۸. ژنرال رافائل واردی، مصاحبه با نگارنده، ۱۹ نوامبر ۲۰۰۷.

۹. در سال ۱۹۸۰، درآمد اسرائیل از فروش بین‌المللی اسلحه ۱.۲۵ میلیارد دلار بود. ر. ک به فایننشال تایمز.، ۱۸ آگوست ۱۹۸۱. تعداد یهودیان ساکن ایران در روزنامهٔ نیویورک‌تایمز، ۱۸ آگوست ۱۹۸۱ منتشر شده است. الیور نورث، گزارش به جان پویندکستر، «پروژهٔ مخصوص مربوط به ایران»، ۵ دسامبر ۱۹۸۵.

۱۰. توماس پیکرینگ، نقل قول در بلایت، آغاز خصومت، فصل ۴.

۱۱. گزارش نیروی ویژهٔ اکتبر، صص. ۲۰۱-۲۰۰، ۲۲۶، پانویس ۱۷.

۱۲. مصاحبه با واردی.

۱۳. Philadelhphia Inquirer، آگوست ۱۹۸۷.

۱۴. وزارت امور خارجهٔ ایالات متحده به سفارت آمریکا در تل‌آویو، تلگرام ۲۸۴۶۷، ۴ فوریه ۱۹۸۱. نقل قول از گزارش نیروی ویژهٔ اکتبر، ص ۲۰۷.

۱۵. گزارش دولت اسرائیل از اظهارات نیروی ویژهٔ اکتبر، نقل شده در گزارش نیروی ویژهٔ اکتبر، ص ۲۰۷.

۱۶. سازمان مرکزی اطلاعات، «اتحاد جماهیر شوروی – ایران - اسرائیل: سقوط ناوگان هوایی»، ۲۳ جولای ۱۹۸۱.

۱۷. برای بررسی دقیق‌تر از وقایع مربوط به این بحث، ر. ک به گزارش نیروی ویژهٔ اکتبر، صص ۲۱۴-۲۰۹.

۱۸. میزان تخمینی تسلیحات فراهم شده توسط اسرائیل برای ایران، نزد مقامات اسبق اسرائیلی اختلاف زیادی دارد. برخی می‌گویند که این میزان اندک بوده است. مشاور وزارت امور خارجه نیکولاس ولیوتس به یاد می‌آورد که فهرست تهیهٔ شده توسط آمریکا در جمع «حدود ۴۰ صفحه» می‌شد. کارگاه ایران -عراق. ۲۰۰۴، ص ۴۳.

۱۹. سازمان مرکزی اطلاعات، «انتقال سلاح به خلیج فارس»، پیوست سی (واشنگتن دی سی: آرشیو ملی و پایگاه داده‌ها CREST، آگوست ۱۹۸۲)، صص ۱۹-۱۸.

۲۰. وزارت امور خارجه، تلگرام بغداد ۲۷۴۵، «دیدگاه عراقی‌ها از جنگ ایران-عراق و لبنان»، ۹ نوامبر ۱۹۸۳. این تلگرام محرمانه گزارش گفت‌وگوی دیپلمات آمریکایی رابین رافائل و مقام ارشد وزارت امور خارجهٔ عراق است که در آن رافائل تاکید می‌کند که ایالات متحده «اکیداً اسرائیل را از فروش سلاح به ایران منع کرده است». رافائل به عراقی‌ها گفت: «ما در فرصت‌های مختلف، همچون در سفر اخیر لارنس ایگلبرگر به اسرائیل، این پیام را به اسرائیلی‌ها منتقل کردیم.»

کلید واژه ها: ایران و اسرائیل مک فارلین ریگان مالکوم برن


نظر شما :