کودتاهای موازی علیه مصدق
مارک گازیوروسکی، تاریخنگار
تاریخ ایرانی: در ماه ژوئن، وزارت امور خارجه آمریکا پس از تاخیری طولانی، اسناد مربوط به نقش ایالات متحده در کودتای آگوست ۱۹۵۳ ایران را منتشر کرد. این اسناد جزئیات جالبی را درباره کودتا افشا میکنند؛ کودتایی که در آن گروهی از ماموران سیا با چندین ایرانی همکاری کردند تا مصدق، نخستوزیر محبوب ایران را سرنگون کرده و ژنرال بازنشسته فضلالله زاهدی را جانشین او کنند؛ به این ترتیب یک حکومت دیکتاتوری تشکیل شد که ۲۵ سال به طول انجامید. این اسناد اطلاعات بسیار مهمی را ارائه نمیدهند. کتاب خاطرات کرمیت روزولت، رئیس عملیات سیا در ایران در سال ۱۹۷۹ به چاپ رسید و سپس اولین تاریخچه رسمی سیا از وقایع کودتا توسط دونالد ویلبر، یکی از اصلیترین طراحان کودتا با ویرایش و حذف بخشهایی از آن در سال ۲۰۰۰ در نیویورکتایمز منتشر شد. با این وجود بسیاری از سوالات مربوط به نحوه انجام کودتا بیپاسخ ماندهاند.
در مقدمه این مجلد توضیح داده شده که سیا چندین دهه پیش بسیاری از اسناد مربوط به کودتا را نابود کرده است و به این ترتیب نمیتوان تصویری کامل از این ماجرا به دست آورد. اطلاعات زیادی نیز از اسناد حذف شده است. به علاوه، ویراستاران این مجموعه تنها بخش کوتاهی از تاریخچه کودتا به نوشته ویلبر را وارد مجموعه کردهاند و هیچ بخشی از تاریخچه جلد دوم و سوم اسناد سیا در آن لحاظ نشده است؛ تنها بخشهایی از این اسناد در دسترس عموم قرار دارند. در نتیجه نمیتوان تصویر کاملی از کودتا را ترسیم کرد و جزئیات کلیدی آن همچنان در آرشیو سیا پنهان است.
این مجموعه جدید جزئیات جالبی را راجع به نحوه تصمیمگیری درباره کودتا در اختیار قرار میدهد. به نظر میرسد که آلن دالس، معاون وقت سیا که بعدها به ریاست این سازمان رسید، حامی اصلی این ایده بوده باشد. او حتی پیش از نخستوزیری مصدق خواهان مداخله آمریکا در امور ایران بود و تنها دو هفته پس از به قدرت رسیدن مصدق، سرنگونی او را در راس کار خود قرار داد. جالب اینجاست که در این مجموعه اشارهای به جان فاستر دالس، وزیر امور خارجه وقت، به عنوان یکی از کلیدیترین حامیان کودتا نشده است و از لابی بریتانیا برای انجام کودتای آمریکایی نیز نام برده نمیشود؛ در خاطرات روزولت و دیگر گزارشهای کودتا به هر دوی این موارد پرداخته شده است. مقامات وزارت امور خارجه در اواسط سال ۱۹۵۲ انجام کودتا را بررسی میکردند؛ ولی با مخالفت شدید پرزیدنت ترومن و وزیر امور خارجه اچسون مواجه شدند.
در این مجموعه نیز مشخص نشده که مقامات آمریکایی در چه تاریخی تصمیم به انجام کودتا گرفتند ولی به نظر میرسد، این تصمیمگیری در فاصله ۴ مارس تا ۲ آوریل ۱۹۵۳ انجام شده باشد. اگرچه مقدمات کودتا در دوره ریاستجمهوری آیزنهاور برنامهریزی شد؛ ولی سیا در زمان ترومن نیز چندین طرح و نقشه مختلف برای کودتا را بررسی کرده بود: نخستین طرح در آگوست ۱۹۵۲ توسط مکس تورنبرگ به سیا ارائه شد. او یکی از مدیران صنعت نفت و مشاور وزارت امور خارجه بود و سابقهای طولانی در زمینه ایران داشت. نقشه دوم یک ماه پس از آن توسط جان لویت، افسر سیا، طراحی شد. نقشه سوم در پاسخ به طرح لویت برنامهریزی شد که در آن دونالد ویلبر پیشنهاد میکرد مقامات آمریکایی اللهیار صالح، سفیر ایران در واشنگتن را که از متحدان مصدق بود برای جانشینی او بررسی کنند. پس از آنکه دولت آیزنهاور تصمیم گرفت مقدمات کودتا را فراهم کند، ویلبر یک نقشه اولیه مشابه با طرح لویت آماده کرد که تمرکزش بر جانشین کردن زاهدی بود. ویلبر و دیگران دو نسخه تجدید نظر شده از این طرح را آماده کردند که در ضمیمه A و B از تاریخچه کودتای ویلبر وجود دارد و به آنها ارجاع داده شده ولی از این مجلد به طور کامل حذف شدهاند.
اسناد جدید، اطلاعات بسیار جالبی را در مورد نقشه یک کودتای دیگر توسط ابوالقاسم امینی، وزیر دربار، برای سرنگونی مصدق و محمدرضا شاه پهلوی در بهار ۱۹۵۳ افشا میکند، در حالی که سیا نیز در حال پیشبرد نقشه کودتای خود بود تا زاهدی را بر سر قدرت بنشاند. امینی با کمک برادرش، محمود که رئیس ژاندارمری بود به طراحی این نقشه پرداختند و سران ایل قدرتمند قشقایی نیز آنها را همراهی کردند. این ایل از حامیان مصدق بود ولی از سوی دیگر با سیا نیز در ارتباط بودند. امینیها از سلسله قاجار بودند و میخواستند برادر ناتنی شاه، عبدالرضا پهلوی را جانشین او کنند؛ چراکه مادرش از نوادگان قاجار بود.
لوی هندرسون، سفیر آمریکا در ایران و راجر گویرن، رئیس عملیات سیا به طور مرتب با امینی دیدار کردند. در اوایل ماه ژوئن، هندرسون به مقامات سیا در واشنگتن پیشنهاد داد امینی را نیز به فهرست حامیان سرنگونی مصدق اضافه کنند و حتی از عبدالرضا پهلوی حمایت کنند. تاریخچه ویلبر نشان میدهد که گویرن نیز از امینی پشتیبانی میکرد. چندین هفته پیش از اینکه مصدق سرنگون شود، تیم سیا تصمیم میگیرد که گروه همکاری «قشقایی - امینی» را خنثی سازد و یا کنار بگذارد تا اگر برنامه زاهدی شکست خورد آنها را بازگرداند.
در این اسناد جزئیات جالبی از احتمال افشای نقشه اولیه کودتا که در ۱۶-۱۵ آگوست ۱۹۵۳ آغاز شد، افشا شده است. روزنامه «شجاعت» که به حزب کمونیست توده نزدیک بود، جزئیات کودتای در شرف وقوع را در ۱۳ آگوست چاپ کرد. حزب توده بعدها ادعا کرد که از نقشه کودتا باخبر شده و به مصدق هشدار دادهاند. روزولت در ۱۷ آگوست اعلام کرد که احتمالا ژنرال محمد دفتری، یکی از متحدان کلیدی زاهدی نقشه را افشا کرده است؛ اما بعدها اعلام کرد که یکی از مقامات پلیس به نام نادری این خبر را فاش کرده است. در خلاصهای که از نقش سیا در کودتا تهیه شده، آمده است که یک نفوذی در دستگاه ارتش سری که سیا برای کودتا تدارک دیده بود، این موضوع را افشا کرده است.
به جز آنچه گفته شد، جزئیات جدیدی در مورد نحوه وقوع کودتا در این مجموعه وجود ندارد. از همه مهمتر اینکه این اسناد کمکی برای یافتن پاسخ به پرسشهای بسیار مهم نمیکند؛ پرسشهایی مانند اینکه تیم سیا چه اقداماتی در هفتههای آخر پیش از کودتا انجام داد تا مصدق را تخریب کنند، چرا شاه پیش از شکست نخستین تلاش برای کودتا از ایران فرار کرد؟ چرا گویرن، رئیس عملیات سیا، کمی پیش از کودتا برکنار شد؟ چه کسی مردم را برای انجام تظاهرات ۱۹ آگوست علیه مصدق گردهم آورد و چرا طرفداران مصدق نتوانستند جمعیت زیادی را گردهم آورند تا در آن روز سرنوشتساز در دفاع از او اقداماتی انجام دهند؟ دو سند از این مجموعه، این حوادث را خلاصه کرده و به وضوح نشان میدهد که سیا در آن نقشی مهم داشته است، اما هیچگونه جزئیات مهمی از آن در تاریخچه ویلبر و منابع دیگر وجود ندارد.
در نهایت، این مجموعه جزئیات جالبی را از تلاش مقامات آمریکایی پس از به ثبات رسیدن رژیم جدید نشان میدهد و همچنین به ما یادآوری میکند که دیکتاتوری پس از کودتا نه تنها زاده کودتا بلکه وقایع پس از آن است. مقامات آمریکایی پیش از کودتا تصمیم گرفته بودند کمک ۴۵ میلیون دلاری به دولت جدید ایران انجام دهند و چندین هفته پس از کودتا این کمک را کردند. پس از درخواستهای مکرر شاه، برنامه عظیم کمک نظامی به ایران صورت گرفت تا توانایی و روحیه نیروهای مسلح را افزایش دهند.
آنها همچنین تلاش فراوان کردند تا غائله نفت خاتمه یابد و دولت زاهدی را ترغیب کردند با بریتانیا مصالحه کند. مقامات آمریکایی در ایران سران ایل قشقایی را راضی کردند تا با دولت جدید همکاری کند و تمام عواملی را که پتانسیل ایجاد درگیری داشتند پس از کودتا خنثی کردند. سیا به زاهدی کمک کرد در انتخابات ۱۹۵۴ مداخله کند؛ دخالتی که نتیجه آن ایجاد یک پارلمان رام و مطیع بود. مسئله مهمی که در این مجموعه به چشم میآید نبود اسناد مربوط به تلاش سیا برای راهاندازی نیروی پلیس مخفی و قدرتمند در ایران است. این مسئله هم بلافاصله چندین هفته پس از کودتا آغاز شد و به تشکیل نیروی بدنام ساواک انجامید.
منبع: لوبلاگ
نظر شما :