محمد توسلی: به ظریف گفتیم در راه مصدق قدم بردار
تاریخ ایرانی: نهضت آزادی ایران در ۱۸ تیر ۱۳۹۹، در نامهای به محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، ضمن تقدیر از او به دلیل نام بردن از دکتر محمد مصدق در جلسه مجازی شورای امنیت سازمان ملل نوشت: «مواضع اخیری که در شورای امنیت سازمان ملل متحد ابراز داشتید و تأسی به راه و ذکر و نام دکتر مصدق در هنگام دفاع از حقوق اساسی و حاکمیت ملی ایران مستتر در قطعنامه ۲۲۳۱، عملی شجاعانه و قابل تقدیر در راستای اقناع افکار عمومی جهان و آشنا ساختن نسل جوان با افتخارات ملت ایران به شمار میرود.»
ظریف روز دهم تیر ۹۹ در جلسه آنلاین شورای امنیت که به منظور بررسی اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ به صورت مجازی برگزار شد، گفت: «مایلم سخنرانی خود را با همان عباراتی آغاز کنم که نخستوزیر مصدق ۵۹ سال پیش در این شورا به کار برد. شورای امنیت تأسیس شد تا ملل بزرگ و کوچک به طور یکسان بتوانند دور یک میز بنشینند و برای حفظ صلح مطابق با اهداف و اصول ملل متحد همکاری کنند. شورا نمیتواند وظیفه خطیر خود را انجام دهد … مگر اینکه قدرتهای بزرگ به اصولی که شورا برای محقق کردن آنها ایجاد شده احترام بگذارند.»
او در پایان سخنرانی خود نیز با دیگر به مصدق استناد کرد: بگذارید دوباره از سخنان نخستوزیر مصدق در شورای امنیت در سال ۱۹۵۱ استفاده کنم که گفت «این شورا نخواهد توانست، در توجه به استدلالهای مستحکم ما به قانون، قصور ورزد. بااین حال، این شورا یک نهاد حقوقی نیست، بلکه در درجه اول یک نهاد سیاسی است که بالاترین مسئولیتهای سیاسی را بر عهده دارد. بنابراین بیتردید درک خواهد کرد که ما به فشار چه از جانب دولتهای خارجی و چه از جانب نهادهای بینالمللی تن در نمیدهیم.»
نهضت آزادی ایران در واکنش به این دو فراز از سخنرانی ظریف، در نامه خود نوشت: «دکتر محمد مصدق، مخالف سرسخت استعمار و استیلای خارجی بود، سیاستمداری عدالتخواه و استقلالطلب و خواهان توسعه ملی و به رسمیت شناخته شدن حقوق ملت ایران در سراسر جهان بود اما «راه مصدق» الگویی همهجانبه است که استقلال ایران و رهایی پایدار از سلطه بیگانه را در گرو تحقق کرامت بشر، ارزشهای دمکراتیک و رفع ساختارهای استبدادی میبیند و عمیقاً باور دارد که «حاکمیت ملی» و استقلال و عدالت راستین، در ادامه «حاکمیت ملت» و پذیرش «آزادیهای اساسی» به دست میآید.»
این نامه نهضت آزادی به وزیر امور خارجه واکنشهای بسیاری برانگیخت؛ احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت فهم دلایل نگارش این نامه «خارج از قدرت ادراک» اوست و افزود: «نهضت آزادی، سابقه، خاستگاه و عملکرد مشخصی در طول ۶۰ سال عمر پرفرازونشیب خود دارد که به نظرم، با سابقه، خاستگاه و عملکرد دکتر ظریف تفاوت معنادار و مرز روشنی پیدا میکند. با این حال، در بیانیه نهضت آزادی این تفاوتها به کلی نادیده گرفته شده و از وزیر خارجه به گونهای تجلیل و ستایش به عمل آمده که گویی زندهیاد دکتر محمد مصدق مورد خطاب آنان است. البته دوستان ما در نهضت آزادی ایران، حتماً تحلیل مخصوص به خود را در این زمینه دارند، اما به گمان من، این رویه با شیوه سیاستورزی زندهیاد مهندس مهدی بازرگان و حتی دکتر ابراهیم یزدی چندان همخوانی ندارد.»
به نوشته زیدآبادی «تا آنجایی که من به خاطر دارم، محمدجواد ظریف در دورهای که نمایندگی جمهوری اسلامی در مقر سازمان ملل در نیویورک را به عهده داشت، در مصاحبه با رسانهها خود را «دیپلماتی حرفهای» معرفی کرد و منظورش از این حرف آن بود که لزوماً سیاست خارجی دولت وقت را تأیید نمیکند و بلکه به عنوان یک کارگزار حرفهای در جهت اجرای آن میکوشد. ظریف ظاهراً هماکنون نیز خود را مسئول سیاستگذاری و تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی نمیداند و به عنوان مجری سیاستهای دیگران معرفی میکند. بنابراین اگر اصل آن سیاستها و تصمیمگیریها در حوزه سیاست خارجی مورد تأیید دوستان نهضت است، قاعدتاً باید از سیاستگذاران و تصمیمگیران واقعی این حوزه تقدیر و تشکر کنند و اگر نیست، تجلیل از مجری آن سیاستها نه فقط محلی از اعراب ندارد بلکه تناقضات بسیاری نیز به بار میآورد!»
حجتالاسلام علی شیرازی، نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران اما در یادداشتی که خبرگزاری فارس روز ۲۱ تیر منتشر کرد، به ظریف یادآوری کرد که «نهضت آزادی دشمن انقلاب و اسلام است» و نوشت: «بزرگترین اشتباه محمدجواد ظریف، استفاده از سخنان یک فرد غیرمسلمان منحرف، در آغاز و پایان سخنرانی در شورای امنیت است؛ آیا آقای ظریف میداند که مصدق، غیر از انحراف از اسلام، حامی مظفرالدین شاه و احمدشاه و رضاشاه و محمدرضا پهلوی بود؟!»
به نوشته او «خوب است آقای ظریف با خود فکر کند که چرا نهضت آزادی از او حمایت میکند؟ گروهکی که به یقین دوست ندارد سر به تن هیچ وزیری از وزرای جمهوری اسلامی ایران باشد. گروهکی که مصدقی است. پیشوایش مصدق است و امام مصدق را مسلمان نمیداند.»
روزنامه شرق در شماره امروز خود (۷ مرداد ۹۹) برای بررسی هدف اصلی نگارش این نامه و نیز علت انتقادهای اخیر با محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی ایران گفتوگو کرد. توسلی نقدهای انجامشده به نامه نهضت آزادی ایران را به طور کلی به سه قسمت دستهبندی کرده است: «قسمت نخست مربوط به گروههای برانداز بود و طبیعی است که این طیف با خطمشی ما موافق نباشند. بخش دیگر شامل محافظهکاران میشود که آنها نیز از بعد انقلاب به ویژه بعد از خرداد ۶۰ نه تنها در نقد نهضت آزادی بلکه در تضعیف ما به صورتهای مختلف عمل کردهاند؛ اما در نقد اخیر به نامه نهضت آزادی، بخش جدیدی وجود دارد که با نهضت ارتباط خوب داشتند و از روی دلسوزی نقدهای خود را مطرح کردند؛ بنابراین مخاطب پاسخ ما بیشتر همین گروه است. ما درباره مسائل داخلی و خارجی از ابتدای انقلاب به صورت تفصیلی در بیانیههای مختلف نقدهای اساسی خود و راهکار عبور از مشکلات را مطرح کردهایم. بارها سیاستهای منطقهای را نقد کردهایم. بارها وجود نهادهای بالادستیِ وزارت خارجه و منشأ دوگانه سیاست خارجی را نقد کردهایم اما برای انتشار این نامه و تقدیر از دکتر ظریف چند محور مورد نظر بود. در شرایط کنونی که نهادهای مختلف در تصمیمگیری نقش دارند، یک وزیر امور خارجهای در دولت حضور دارد که از نظر رشته تحصیلی مرتبط، تخصص و آشنایی با روابط بینالملل و توانمندی در ارتباطات انسانی در مقاطع حساسی چون مذاکرات برجام توانسته در راستای منافع ملی اقدام کند. سؤال اصلی این است که آیا چون در جامعه، نابرابری و فساد وجود دارد، باید به اقدامات این وزیر توانمند در حوزه به ثمر رساندن مذاکرات برجام بیتفاوت باشیم و از عملکردی که مبتنی بر الگویی صلحآمیز بود، دفاع نکنیم؟ به نظر ما یکسان دیدن همه مسئولان و یکسان دیدن تمام عملکرد هر مسئولی در این شرایط دوران گذار و با نگاه اصلاحات، مطلقنگری و سیاه و سفید دیدن واقعیتهاست. محور بعدی مورد نظر این بود که مجلس شورای اسلامی فعلی، این وزیر امور خارجه را با خدمات و اقداماتی که مستقل از نقدها در سیاست خارجی، در راستای منافع ملی انجام داده، به فحاشی گرفتند و اکنون پرسش این است که آیا احزاب و نهادهای مدنی ما، باید نسبت به این برخورد مجلس بیتفاوت باشند؟»
او در پاسخ به این نقد که بین این نامه با مواضع دبیران کل سابق نهضت آزادی - مهندس بازرگان و دکتر یزدی - تفاوت وجود دارد، گفته است: «بررسی مواضع، بیانیهها و مصاحبهها و اقدامات نهضت که در چهار سال اخیر انجام شده، در ادامه همان گفتمان پیشگامان نهضت چون مهندس بازرگان و دکتر یزدی و حتی بهروزرسانی برخی مواضع بوده است؛ همانطور که در گذشته هیچ تصمیم شخصیای در نهضت انجام ندادهاند و تمام مصوبات و بیانیهها به صورت جمعی بوده، در این چهار سال نیز همان روش ادامه داشته است. تمام بیانیهها و حتی مصاحبهها در چارچوب مواضع و مصوبات جمعی بوده است.»
توسلی گفته این روش در گذشته هم معمول بوده است: «از جمله بعد از آنکه در جنگ تحمیلی فتح خرمشهر رخ داد، ما خواهان پایان جنگ شدیم و هزینههای سنگینی نیز پرداخت کردیم تا موضع خود را به اطلاع عموم مردم و مسئولان برسانیم. سال ۶۷ که آیتالله خمینی اعلام کرد که من جام زهر را نوشیدم و قطعنامه ۵۹۸ را میپذیرم، نهضت ضمن تجلیل از همه شهیدان از این تصمیم حمایت کرد، زیرا در راستای منافع ملی بود. شاید همین منتقدان باید بگویند که نهضت در آن مقطع هم نباید موضع میگرفت.»
دبیرکل نهضت آزادی یادآور شده «نکته اصلی این نامه فقط تعریف از آقای ظریف نبود، بلکه بخش عمده آن را نقد وزیر امور خارجه و روند موجود سیاسی تشکیل میداد، اما چون عموماً مردم فقط به عنوان بیانیه توجه بیشتری دارند، به متن آن به ویژه از سوی منتقدان کمتر توجه شده است. ما به دلیل اینکه آقای ظریف بخشی از سخنرانی دکتر مصدق را مطرح کردند، از این فرصت استفاده کردیم تا این پیام را به ایشان برسانیم که در کنار استفاده از گفتار و نام مصدق باید از «راه» او نیز که به عنوان یک راهبرد برای خروج از بحرانهای کشور مطرح است، توجه کنند. دکتر مصدق چگونه با ملت خود پیوند داشت، باور به آزادی، حاکمیت ملی و حاکمیت قانون داشت که توانست نه تنها در سطح منطقهای بلکه در سطح جهانی یک گفتمان را معرفی کند. امروز کسانی که به دنبال منافع ملی هستند، اذعان میکنند که «راه مصدق» بهترین راهبرد برای خروج از بحرانهای کشور است؛ بنابراین بخش عمده این نامه جلب توجه آقای ظریف و نقد محترمانه او و مسئولان است؛ بنابراین دلایل نهضت در انتشار این نامه همزمان با تقدیر از آقای ظریف، نقد او هم بود تا به این موضوع توجه کنند که شیوههای کنونی نمیتواند ما را از بحرانهای کنونی رهایی بخشد؛ مگر اینکه تغییری مدیریتی رخ بدهد و به حقوق اساسی ملت و اصول نادیده انگاشته شده قانون اساسی برگردیم.»
محمد ایمانی، تحلیلگر سیاسی و فعال رسانهای اصولگرا در کانال تلگرامی خود به این مصاحبه توسلی واکنش نشان داده و نوشته: «تبدیل ظریف به مصدق، سناریویی بود که پس از شروع مذاکرات هستهای، از سوی نشریات زنجیرهای غربگرا دنبال شد و این در حالی بود که مشی مصدق، سزاوار عبرت گرفتن بود و نه تجربه مجدد. رویکرد مصدق، اعتماد به آمریکا بود. او در واشنگتن با «دین آچسن» وزیر خارجه و «هری ترومن» رئیسجمهور ملاقات و مذاکره کرد. اما آمریکاییها در پشت پرده، در تدارک عملیات آژاکس (کودتای ۲۸ مرداد ۳۲) با همراهی انگلیس بودند. فعالان و دلسوزان نهضت ملی کردن نفت، بارها درباره اعتماد به دشمن هشدار دادند، مصدق بیاعتنایی کرد. تا کار به کودتا و بازگشت دیکتاتوری پهلوی برای ۲۵ سال دیگر انجامید. متاسفانه در ماجرای برجام و خسارتهای آن، وقتی که کار از کار گذشت و آمریکاییها نقشه خود را پیش بردند، آقای ظریف در سخنانی تلخ گفت اعتراف میکنم اعتمادم به جان کری اشتباه بود.»
نظر شما :