مطالب مرتبط با کلید واژه

هویدا


کافه‌نشینی با صادق هدایت و پرویز خانلری

کافه‌نشینی با صادق هدایت و پرویز خانلری

بعدازظهر‌ها همه دوستان را می‌شد در کافه فردوسی دید. قدری دیر‌تر همه در کافه شمشاد جمع می‌شدند...بیشتر افسرانی که در آن دوره فرماندهی ما را در دانشکده به عهده داشتند امروز بازنشسته شده‌اند و یا در گروه تیمساران هستند...دروس و تعلیمات نظامی همیشه مورد علاقه من بود و قبل از حضور در کلاس‌های درس تاکتیک و سوق‌الجیشی فرمانده جوان که مالک بود، من هم خود اطلاعاتی در این زمینه کسب کرده بودم...چون در صنف سوار برای همه کاندیدا‌ها جا نبود ناچار قرعه کشیدند و در نتیجه من وارد صنف توپخانه شدم.

ادامه مطلب
انگلیسی‌ها ارباب جنوب کشورم بودند

انگلیسی‌ها ارباب جنوب کشورم بودند

در کابینه وزیر خارجه کارآموز شدم. مرا وادار به ثبت نامه‌های خروجی کردند. می‌بایست در تمام روز، نامه‌ها را خواند، آن‌ها را خلاصه کرد، ثبت کرد و بعد آن‌ها را خلاصه و در چند کلمه در دفتر اندیکاتور روی آن‌ها نمره زد...در خوزستان دو قدرت مشخص وجود داشت، ارتش اشغالگر و شرکت نفت...یک نسل ایرانی از منابع اروپایی دانشی را آموخته بود که آن را نوعی معجزه می‌پنداشت. تصور می‌کرد که این دانش آن کلمه سحرآمیزی است که کلید باز شدن هر در بسته‌ای محسوب می‌شود.

ادامه مطلب
اگر قسمت من باشد کشته می‌شوم

اگر قسمت من باشد کشته می‌شوم

فرانسه! خاک آزادی و پناهنده فراری‌ها! تو تسلیم می‌شوی؟!...در روزنامه با خط بزرگ این جمله نوشته شده بود: امروز صبح سپاهیان انگلیس و شوروی داخل خاک ایران شدند. تهران و سایر شهرهای ایران بمباران شدند. ایران عزیز ما به جنگ عادت نداشت. چگونه ممکن بود که در این روزهای سیاه بتوانم راحت باشم...فرانسوی‌های طبقه متوسط که مخصوصا بورژوا هستند و نسبت به عقاید کمونیستی دشمنی خاصی دارند تعجب می‌کردند از اینکه روسیه توانسته است در مقابل آلمان مقاومت کند.

ادامه مطلب
در میان بزرگترین اتفاقات تاریخ زندگی می‌کنم

در میان بزرگترین اتفاقات تاریخ زندگی می‌کنم

منظره این زن و چهار چرخی که در مقابل خود می‌کشید یکی از دردناکترین تابلوهای جنگ بود و دیوانگی و سبعیت دنیای متمدن قرن بیستم! را یک بار دیگر با تمام قساوت خود متجسم می‌نمود. نزدیک بود دیوانه بشوم...هیچ‌وقت نمی‌توانستم تصور کنم این جنگ چه عائله‌ها و چه زندگی‌ها را در یک ثانیه از بین می‌برد!...معتقد شده‌ام که اگر اجل انسان آمده باشد این همه احتیاط‌ها تماما بی‌معنی است...جوانان قطعا نخواهند توانست دقایق پر اضطراب و پر امیدی را که من در آن زندگی کرده‌ام پیش خود تصور کنند.

ادامه مطلب
سفر به پاریس و زندگی در لندن

سفر به پاریس و زندگی در لندن

اروپا برای همه ما قاره‌ای بود که در آن حیات دنیا ثبات و قوام می‌گرفت. بدون شک من در آن لحظه به خود می‌بالیدم که به سوی سرزمینی می‌روم که غذای زندگی فکری من بود...امیدوارم روزی برسد که در کشور ما هم تاریخ کشورمان را که پر از وقایع معجزه‌آسا و جذاب است به جوان‌های ما آنطور که باید و شاید یاد بدهند...انگلیسی‌ها دوست ندارند کشور ما را ایران بخوانند و ترجیح می‌دهند که آن را به نام «پرشیا» بخوانند... یک شب من با عده‌ای از دوستان به شام مدعو بودیم و در آنجا برنارد شاو معروف را ملاقات کردم.

ادامه مطلب
تحصیل در لبنان، ماموریت‌‌های پدر و روحیات مادر

تحصیل در لبنان، ماموریت‌‌های پدر و روحیات مادر

پشت قرآن در صفحه سفید قبل از سوره فاتحه الکتاب، مادربزرگم یادداشت کرد که من قبل از آفتاب یک روز سرد زمستانی به دنیا آمدم...دولت ایران پدرم را مامور کرده بود که میان پادشاه یمن و عربستان سعودی میانجی‌گری کند...پدرم در ایام اقامت در سوریه با آزادیخواهان و استقلال‌طلبان این کشور رابطه داشت...در تمام این دوره سخت زندگی و بعد‌ها هم که کارمند کوچکی با حقوق ناچیز در دستگاه دولت بودم قوم و خویش‌های بسیار کم به خودم دیدم. اما امروز قوم و خویش‌های بسیار از هر طرف مرا کشف می‌کنند.

ادامه مطلب
هویدای روشنفکر؛ دوست چوبک و محرم ثابتی

هویدای روشنفکر؛ دوست چوبک و محرم ثابتی

هویدا در جوانی علاقه به رمان‌نویسانی فرانسوی چون آندره ژید و آندره مالرو داشت...میزان صلاحیت هویدا برای روشنفکر نام گرفتن هیچ رضایت‌بخش نیست. اما میلانی برهانی مهم برای قهرمان کتاب رو می‌کند: هویدا موفق شد «به حلقهٔ دوستان هدایت هم وارد شود». به رغم ادعای میلانی، هیچ سندی نیست که نشان بدهد هویدا حتی به این حلقه نزدیک شده باشد...اتهام اثبات نشدهٔ قاچاق حتی در محاکمهٔ دادگاه انقلاب هم علیه هویدا استفاده شد... شاه مسئول ساواک بود اما قانون مسئولیت اقدامات ساواک با هویدای نخست‌وزیر بود.

ادامه مطلب
شاه و هویدا؛ قصۀ ارباب مستبد و خدمتگزار لیبرال

شاه و هویدا؛ قصۀ ارباب مستبد و خدمتگزار لیبرال

میلانی در مقدمهٔ «معمای هویدا» ادعا می‌کند نوشتن این کتاب مجابش کرده که تقریباً همهٔ استنباط‌هایش در مورد هویدا اشتباه بوده، که یعنی خواننده هم احتمالاً باید منتظر تجربه‌ای مشابه باشد...میلانی هویدا و دیگر همکارانش را در طبقهٔ قدر قدرتان حاکم، مسئول جدی معایب و ناکامی‌های حکومت نمی‌داند. به‌نظر می‌آید حرفش این باشد که موانع خیلی عظیم و شاه زیادی «غیرلیبرال» بود...هویدا که تا آخرین لحظه به اربابش وفادار بود، حاضر نشد شاه را گناهکار بخواند.

ادامه مطلب
هویدای فکلی؛ محصول مشترک ایران و اروپا

هویدای فکلی؛ محصول مشترک ایران و اروپا

شخصیت هویدا دارای پیچیدگی‌ها و تضادهایی بود که در فرهنگ ایرانی نیز به چشم می‌آیند. هویدا در عین سادگی، بدگمان بود. در حالی که فرمانبردار بود، غرورش را نیز حفظ می‌کرد...شاه ایران از هویدا برای ایجاد موازنه با دیگر سیاستمداران قدرت‌طلب بهره می‌برد...او وقت زیادی صرف کرد تا حمایت روشنفکران تاثیرگذار مملکت را جلب کند ولی با شکست سنگینی در این زمینه مواجه شد...از رویکرد سیاسی هویدا می‌توان با عنوان «طعنه‌مداری» یاد کرد. او طعنه می‌زد ولی کناره‌گیری نمی‌کرد.

ادامه مطلب
شخصیت‌شناسی هویدا؛ یاغی محافظه‌کار

شخصیت‌شناسی هویدا؛ یاغی محافظه‌کار

پدربزرگ هویدا و احتمالاً پدرش بهایی بودند...هویدا عضو لژ فراماسونی فروغی بود...هویدا یک شبه‌دندی بود... رفتارهای عجیب و غریب اما کنترل شده‌ای که میلانی در کتابش از هویدا نقل می‌کند، او را یاغی محافظه‌کاری نشان می‌دهند که از شگفت زده کردن دیگران بابت کارهای غیرمنتظره‌اش لذت می‌برد...دندی گستاخ اما مطیع است، اما هویدا نهایتاً فقط مطیع بود. هیچ جور تندی و گستاخی‌ای نمی‌شود در این آدم یافت. می‌شود در این آدم نوعی تملق‌گویی فرومایه در برابر شاه دید که هیچ ربطی به سرشت و خصلت‌های دندی ندارد.

ادامه مطلب
با افکار قرون وسطایی جامعه مدرن نمی‌شود

با افکار قرون وسطایی جامعه مدرن نمی‌شود

فساد عملی یکسویه نیست و پیشنهاددهنده و دریافت‌کنندهٔ رشوه هر دو محکومند...مهارت‌ها «احتکار» می‌شوند و دستمزد‌ها و درآمد‌ها با آنچه که به «حراج» شباهت دارد، تعیین می‌شوند...بسیاری از کارآفرینان ایرانی به آنچه که به دست آورده‌اند «قانع شده‌اند» و دیگر «خسته»اند. بهره‌وری بخش خصوصی نیز کافی نیست...بخش سنتی و مدرن ایران هر دو از ساختار قانونی قدیمی و طاقت‌فرسا به تنگ آمده‌اند... هدف اصلی حفظ و غنی ساختن هویت فرهنگی‌ ماست.

ادامه مطلب
اخبار بد را به من می‌دهند و اخبار خوب را به شاه

اخبار بد را به من می‌دهند و اخبار خوب را به شاه

اگر ایران به اشغال شوروی دربیاید سیاست زمین سوخته را به کار خواهیم گرفت...پیدایش تدریجی یک طبقهٔ متوسط ثروتمند و قوی، مقداری غرولند نیز به همراه دارد و این نشانهٔ سلامت جامعه است....دولت ایران پیش‌بینی می‌کند که ۲۳ الی ۳۰ هزار مگاوات از نیروی برق تولیدی توسط انرژی هسته‌ای مورد نیاز است تا دیگر انواع انرژی را تکمیل کند...بریتانیایی‌ها می‌بایست زمان کمتری صرف نوشیدن چای بکنند...هرچه پول بیشتری از فروش نفت عاید دولت ایران شود، بیشتر صرف اقتصاد آمریکا خواهد شد.

ادامه مطلب