رفیق دوست: ما ۶ سال جنگ را ادامه دادیم
وقتی به حاج محسن رفیقدوست میگویم میز کارتان خیلی شلوغ است میگوید «میز بازاریها همین است دیگر ما که میز مدیریتی نداریم.» وقتی از او درباره آرایش سیاسی کشور تا یکسال مانده به انتخابات میپرسم میگوید در انتخابات آینده هم اصلاحطلبان میآیند و هم اصولگرایان» گلایههایش را هم از دولت در این گفتوگو مطرح میکند و از اینکه دولت در برخی مواقع مطالبات فراتر از قانون اساسی دارد انتقاد میکند. او که این روزها مشغول تدوین خاطراتش از دوران جنگ است معتقد است هر چه او و محسن رضایی درباره پایان جنگ بگویند هاشمی رفسنجانی آن را رد نمیکند.
***
اگر موافق باشید سوال اول را درباره یکی از خبرهایی که در هفتههای اخیر درباره شما منتشر شد بپرسم در برخی سایتهای خبری آمده بود شما در جمع فرماندهان دفاع مقدس سخنرانی داشتید و در این سخنرانی انتقادات تندی علیه دولت مطرح کردید، این خبر صحت دارد؟
بله، در آن جلسه که عده زیادی از پیشکسوتان سپاه بودند من نسبت به بخشی از عملکردهای دولت که بیشتر عملکردهای اقتصادی بود انتقاد داشتم و از جمعی که در آنجا بود فقط یک نفر مخالفت داشت که دیگران به او پاسخ دادند و جلسه هم خیلی خوب برگزار شد و مثل همیشه هم سوالهایی را مطرح کردم، نه اینکه انتقادی بکنم که منطق پشت آن نباشد بالاخره انتقاد سازنده را همه حق دارند مطرح کنند، اگر توقع دارند هیچکس حرفی نزند که این میشود زمان رضا شاه، ما انقلاب کردیم که اوضاع رضا شاهی نباشد.
به چه مواردی انتقاد داشتید؟
مثلا به بحث واردات بیرویه انتقاداتی داشتم، وارداتی که اکنون از چین به صورت فراوان میشود خیلی از تولیدات داخلی را تهدید میکند. من از سال 1360 یکی از طرفداران پر و پا قرص هدفمندکردن یارانهها هستم، اما در روش اجرای آن یک سری انتقاداتی دارم چون در این روش اجرایی سرانجام خوبی نمیبینم.
حاج آقا شما مصاحبهای قبلا درباره پایان جنگ داشتید و اشاره کردید که نامه آقای رضایی در آن زمان برای فتح بغداد بود. میتوانید در این زمینه بیشتر توضیح بدهید؟
ببینید، جنگ به یک مرحلهای رسیده بود که ادامه جنگ مشخص نبود. من همیشه وقتی این سوال میشود میگویم جنگ 6 ساله، چون 2 سال اول را میگذاریم تا فتح خرمشهر. ما 6 سال این جنگ را ادامه دادیم. دلیل ما در این جنگ 6 ساله تحقق شعار امام(ره) بود به نام رفع فتنه و من معتقدم که با آن 6 سال جنگ، فتنه را دفع کردیم. درباره پایان جنگ، آقای هاشمی در یک تاریخی تصمیم گرفتند که تحولی در جنگ ایجاد کنند و بالاخره مشخص شود که تکلیف چیست؟ لذا آمدند ستاد جدیدی برای جنگ ایجاد کردند من که وزیر سپاه بودم زمانی که رفتم جبهه و مسوول لجستیک سپاه در جنگ شدم و همه بچهها با من همکاری میکردند آقای موسوی را گذاشتند رییس ستاد، آقای بهزاد نبوی را گذاشتند معاون لجستیک و آقای خاتمی را هم گذاشتند مسوول تبلیغات. به ما هم دستور دادند که شما اصلا نیایید در این تشکیلات. آنها از آقای رضایی سوال میکنند که آقای رضایی اگر جنگ بخواهد تمام شود باید تا کجا برویم؟ ایشان میگوید باید بغداد را بگیریم. آنها میگویند برای اینکه بغداد را بگیرید چه میخواهید؟ آقای رضایی میگوید این امکانات را میخواهیم که اگر این امکانات را در اختیار من بگذارید من میروم و بغداد را میگیرم و جنگ هم تمام میشود. آن نامه خدمت حضرت امام(ره) میرود که این امکانات را میخواهند ما هم نمیتوانیم بدهیم و این مساله میشود علت پذیرش قطعنامه وگرنه هیچوقت سپاهیها خود به خود مایل به تمام شدن جنگ نبودند. آقای هاشمی در خاطراتشان گفتند که دولت شعار جنگ میدهد اما کامل در جنگ شرکت نمیکند و راست هم میگفتند. سپاه یا ارتش جنگ را تمام نکرد، دولت وقت جنگ را تمام کرد.
یعنی دولت وقت امکانات در اختیار داشت اما تمایلش به ادامه جنگ نبود؟
یک بخش از دولت نمیتوانستند و یک بخش از دولت هم نمیخواستند یکی از سوالهایی که ما هر وقت میرفتیم در دولت و آنها میپرسیدند این بود که «آقا کی جنگ را تمام میکنید» یعنی با اصل جنگ مخالف بودند. خب وقتی مخالف باشند که همکاری کامل نمیکنند.
قصد انتشار خاطرات و مسائل مربوط به جنگ و پایان آن را ندارید؟
من و آقامحسن (رضایی) مشغولیم و داریم ضبط میکنیم، آقایهاشمی هم قرار است درباره پایان جنگ مطالبی را از خاطرات خودش منتشر کند.
در این میان اختلافی نیست؟
نه. ما هرچه میگوییم آقای هاشمی آن را رد نمیکند. من نشنیدم که ایشان تا حالا رد کرده باشند چون ما واقعیتها را میگوییم من اصرار دارم مخصوصا حالا که دیگر کنار هستم هرچه که از تاریخ دیدم را عینا بگویم حالا میخواهد به خیلیها بربخورد یا خیلیها خوششان بیاید یا بدشان بیاید برای نخستین بار باید واقعیت تاریخ را بگوییم که یکجا نوشته شود.
گفتید کنار هستید این کنار بودنتان به خواست خودتان است یا تحمیلی است؟
واقعا پست و سمت را دوست ندارم، اینها دیگر مال جوانهاست ما در دههیی از عمر خویش هستیم که باید فرصت را برای جوانها بگذاریم اصلا رغبتی به اینکار ندارم چون 20 سال از بهترین سالهای عمرم را در سختترین شرایط صرف کردم و از همه کارهایی که در سپاه و بنیاد کردم راضی هم هستم، چقدر آدم باید در پست و مقام باشد؟ خوب 20 سال بس است دیگر. بیشتر از 20 سال که به آدم سهمی نمیرسد.
مشاوره هم میدهید؟
بله. الان هرکسی که مشاوره بخواهد ما به او مشاوره میدهیم در خدمتشان هستیم خیلیها هستند که مراجعه میکنند.
دولت هم از شما مشاوره میخواهد؟
نه. دولتیها مراجعه نمیکنند ولی افراد زیادی مانند برادر رضایی با من مشورت میکنند، بعضی از نمایندهها میآیند زیاد هم میآیند، ما هم بیشتر برایشان تاریخ را میگوییم برای آنکه اکثرا از نظر علم و فضل بالاتر از من هستند. من باید تاریخ را بگویم.
منبع: روزنامه ملت ما
نظر شما :