دلایل تاریخی دشمنی ایران و آمریکا- ابراهیم یزدی
اکنون و ۳۴ سال پس از آن مصاحبه نه بازرگان در میان ما وجود دارد، نه شاه و نه فالاچی؛ اما تداوم دشمنی ایران و آمریکا همچنان آن سوال فالاچی را زنده نگاه داشته است.
دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت بازرگان و جانشین وی در نهضت آزادی در گفتوگو با «فرارو» ضمن تشریح ریشههای دشمنی ایران و آمریکا به روابط دو کشور در زمان حال و چگونگی بهبود روابط میپردازد. وی معتقد است اصرار اوباما برای دیدار با روحانی در نیویورک به دلیل درماندگی آمریکا در بحرانهای منطقهای و نیاز آمریکا به ایران است. بخشی از گفتوگوی فرارو با دبیرکل نهضت آزادی را بخوانید.
***
جناب دکتر یزدی! درباره ریشه اصلی دشمنی ایران و آمریکا نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند مسایل تاریخی میان دو کشور علت اصلی این دشمنی است و برخی مسایل سیاسی و ایدئولوژیک و برخی دیگر رقابتهای ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه را علت اصلی دشمنی دو کشور میدانند. در این میان برخی کارشناسان نیز به علل فرهنگی و روانشناختی اشاره میکنند. به نظر جنابعالی ریشه اصلی دشمنی دو کشور ایران و آمریکا چیست؟
در این باره چند علت را میتوان بیان کرد. اول اینکه ایران به دلیل قرار گرفتن در محل تقاطع سه قاره در طول تاریخ مرتب مورد تهاجم قبایل و نیروهای خارجی قرار گرفته است. این موضوع باعث شده در فرهنگ ملی ایرانیان یک احساس شدید ضد سلطه اجنبی شکل بگیرد. آموزههای دینی ما همچون اینکه غیرمسلمان نباید بر مسلمان تسلط پیدا کند نیز این احساس را تشدید کرده است. لذا در فرهنگ ایرانی – اسلامی ما چنین احساسی نسبت به سلطه خارجی وجود دارد.
علت دوم، وقوع دو حادثه بزرگ در ایران و در طول ۶۰ سال گذشته است که بر روابط ایران و آمریکا تاثیرات بسیار عمیق گذاشته است. این تاثیرات از روابط دو دولت فراتر رفته و به روابط دو ملت تسری پیدا کرده است.
حادثه اول کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ است. کودتای ۲۸ مرداد به تعبیر من باعث شد فرایند دموکراسی در ایران در مرحله جنینی خفه شود، چون برای اولین بار در ایران دولتی کمابیش ملی روی کار آمده بود که با کودتای آمریکا و انگلیس سرنگون شد. بعد از آن آمریکا به مدت ۲۵ سال و بدون هیچ قید و شرطی از شاه حمایت کرد و به تعبیر دیگر ملت ما معتقد است آمریکا در تمام جنایات شاه شریک است.
اینجا باید نکتهای را عرض کنم. ایرانیان از قرن ۱۹ که آغاز روابط ایران و آمریکا است تا زمان وقوع کودتای ۲۸ مرداد نسبت به آمریکا نظر مثبتی داشتند. اما کودتای ۲۸ مرداد این نظر مثبت را تغییر داد. به هر حال پس از پیروزی انقلاب حادثه بزرگ دوم اتفاق افتاد که همانا گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا بود. تاثیر این اتفاق تنها بر روابط میان دو دولت نبود؛ بلکه ملت آمریکا نیز از این رویداد متاثر و به آن معترض شد. لذا در هر نقشه راهی برای بهبود روابط ایران و آمریکا باید به این دو حادثه توجه کرد. چنانکه وقتی آقای خاتمی به عنوان رئیسجمهوری که بیشترین درصد آرا را در انتخابات ریاست جمهوری ایران داشته در مصاحبهای با CNN صریحا از پیامد گروگانگیری اظهار تاسف کرد، این اقدام در افکار عمومی آمریکا تاثیر مثبت گذاشت. از آن طرف آمریکا نیز پس صحبتی که بنده با آقای کُردزمن مشاور امنیت ملی در دولت کارتر داشتم توسط خانم آلبرایت درباره ایفای نقش در کودتای ۲۸ مرداد اظهار تاسف کرد.
اما علت سوم در ایجاد دشمنی میان ایران و آمریکا مربوط به بعد از انقلاب است. آمریکاییها اشتباه بزرگی مرتکب شدند که شاه را به کشور خود راه دادند. بانی اصلی این اقدام کیسینجر، نیکسون و راکفلر بود که این اقدام را به کارتر تحمیل کردند. علت آن این بود که آقای راکفلر رئیس «چیس منهتن بانک» در زمان شاه واسطه شده بود تا جمعی از بانکداران آمریکا مبلغ ۴ میلیارد دلار به ایران وام دهند. البته این ۴ میلیارد دلار به دولت شاه داده نشده بود، بلکه به تعدادی از ایادی و عناصر دربار شاه داده شده بود.
بعد از پیروزی انقلاب در اسفند ۵۷ راکفلر گروهی از حقوقدانان آمریکایی را دعوت میکند که ببیند چطور میتوان این پول را بازستاند. در آن جمع یک حقوقدان ایرانی عنوان میکند طبق قانون اساسی ایران (در همان دوره) وامهای خارجی باید به تصویب مجلس برسد، در حالی که این وام اگرچه توسط بانک مرکزی ایران تایید شده اما به تصویب مجلس نرسیده و لذا شما نمیتوانید این پول را پس بگیرید.
لذا این سه نفر (راکفلر، کیسینجر و نیکسون) به کارتر فشار میآورند که شاه را بپذیرد. چون آنها میدانستند و گزارشات رسمی داشتند که در صورت این اتفاق دوباره سفارت اشغال خواهد شد. یعنی آنها با علم به این موضوع که با ورود شاه به آمریکا احتمال گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا وجود دارد این کار را کردند تا در واکنش، اموال ایران در آمریکا بلوکه شود و راکفلر ۴ میلیارد خود را از این طریق بازستاند.
به هر حال بقایا و رسوبات روابط گذشته همچنان دو طرف را درگیر نگاه داشته است. روابط کنونی یک روابط سالم نیست، اما این صحبتها به این معنا هم نیست که ما و آمریکا باید تا ابد روابط خصمانهای داشته باشیم. ما میتوانیم ضمن اینکه به آمریکاییها بگوییم این اشتباهات را در قبال مردم ایران مرتکب شدند راه را برای بهبود روابط باز کنیم. اکنون مردم ایران با بهبود روابط با آمریکا موافق هستند.
به نظر جنابعالی چرا علیرغم آنکه در طول تاریخ ایران از سوی کشورهای دیگری مانند روسیه و انگلیس نیز مورد آسیب واقع شده اما تنها دشمنی ایران و آمریکا تا امروز ادامه پیدا کرده است؟
چون انقلاب ایران در اوج جنگ سرد اتفاق افتاد و جنگ سرد رقابتی میان آمریکا و شوروی بود. در آن زمان آن اندازه که آمریکا مطرح بود انگلیس مطرح نبود. از سوی دیگر انقلاب ایران همزمان با اشغال افغانستان توسط شوروی رخ داد که باعث تاثیر بیشتر چپ در ایران شد. در آن برهه زمانی نیروهای چپ در ایران نقش کلیدی داشتند. اگر به نوشتههای کیانوری در آن زمان مراجعه کنید خواهید دید پس از اشغال سفارت که شعار مرگ بر آمریکا سر داده شد کیانوری عنوان میکند: «دوستان آهنگ این سرود را نگاه کنید، ما ۵۰ سال منتظر چنین سرودی بودیم.» لذا جریان چپ نیز در ایجاد فضای آمریکاستیزی نقش داشت.
آقای دکتر! به گفته آقای ظریف در جریان سفر آقای روحانی به نیویورک چندین بار از سوی آمریکاییها درخواست شد که ملاقاتی میان آقای روحانی و اوباما انجام شود که بالاخره آن تماس تلفنی صورت گرفت. به نظر جنابعالی علت درخواستهای مکرر آمریکا برای دیدار با رئیسجمهور ایران چیست؟ برخیها معتقدند درماندگی آمریکا در بحرانهای منطقهای و نیاز آنها به ایران علت این موضوع است. آیا جنابعالی با این نظر موافقید؟
من با این نظر موافق هستم. تجربه ناموفق جنگ در افغانستان و نیز در عراق باعث شده نه تنها آمریکاییها بلکه اروپاییها نیز از وقوع درگیری جدید نظامی در منطقه نگران باشند. لذا در عین حال که دولت آمریکا به سوریه هشدار میدهد اما افکار عمومی این کشورها آماده پذیرش جنگی دیگر نیست.
از سوی دیگر آمریکا میداند ایران در سوریه نفوذ دارد، همان طور که در افغانستان نفوذ داشت. اگر همکاری ایران با آمریکاییها نبود طالبان در افغانستان سقوط نمیکرد و مخالفین طالبان بر سر صدارت کرزای به توافق نمیرسیدند. بحران سوریه میتواند تمام منطقه را به آشوب بکشاند. فراموش نکنیم در پشت صحنه، اسرائیل مایل است که این جنگ توسعه پیدا کند و غرب درگیر این جنگ شود. لذا آمریکا میداند که ایران در سوریه نفوذ دارد و میتواند به حل این بحران کمک کند.
نظر شما :