گزارشی از مذاکره بهشتی با مقامات آمریکایی

۲۹ شهریور ۱۴۰۰ | ۱۸:۲۲ کد : ۸۶۸۱ دیگر رسانه‌ها

فهیمه نظری: دفتر دوم جلد پنجم «شصت سال صبوری و شکوری»؛ خاطرات دکتر ابراهیم یزدی از دوران تصدی‌شان بر وزارت خارجهٔ ایران به همت نشر کویر منتشر شد. برههٔ زمانی که یزدی در این مجلد روایت می‌کند، همان دوران پرالتهابی است که با اشغال سفارت آمریکا در ایران توسط دانشجویان موسوم به پیرو خط امام به اوج بحران رسید و بلافاصله به استعفای دولت موقت به نخست‌وزیری مهندس بازرگان انجامید. در دفتر دوم از جلد پنجم خاطرات دکتر یزدی تمرکز اصلی ایشان بر روابط ایران و آمریکا در دوران وزارتشان است، به همین جهت در این جلد مخاطب با روایاتی بسیار جالب و دست‌اول از مسائل حساس ایران روبه‌روست؛ مسائلی گره‌خورده با آمریکا. در ایران انقلاب شده و باید سرنوشت قراردادهای خریدهای تسلیحاتی ایران و آمریکا که در رژیم پهلوی بسته شده و حتی پول‌هایش نیز پرداخت گردیده، مشخص شود، از این گذشته باید در مورد قطعات یدکی تسلیحات واردشده از جمله هواپیماهای اف ۱۴ که از قضا بعداً در جنگ ایران و عراق نقش بسیار موثری در قدرت هوایی ایران داشتند، نیز مذاکره شود، حجم مالی این قراردادها آن‌قدر زیاد است که از دیدگاه امروز بسیار دور از خرد می‌نماید که با حرکات نمایشی و هیجانی به نفع رقیب تمامش کرد.

دکتر یزدی در این مجلد به اشغال سفارت هم پرداخته اما پیش از آن روایت مهم دیگری دارد و آن روایت دیدار هنری پرکت مسئول میز ایران در وزارت خارجهٔ آمریکا و بروس لینگن کاردار سفارت آمریکا با دکتر بهشتی، نایب‌رئیس وقت مجلس خبرگان قانون اساسی ایران، است. این دیدار یک هفته پس از دیدار پرکت و دکتر یزدی انجام می‌گیرد، و جالب‌تر آنکه در روز ملاقات یعنی ۵ آبان ۵۸ درست یک هفته هم از ورود به شاه به آمریکا گذشته است.

در جلسهٔ دکتر یزدی با پرکت بر طبق گزارش موجود، موضوع اصلی بر سر سرنوشت قراردادهای نظامی ایران و آمریکاست، البته گریزی هم به تنش‌های کردستان ایران و مسئلهٔ فلسطین و اسرائیل و خبرنگاران خارجی در ایران زده می‌شود. در همین دیدار پرکت از یزدی می‌پرسد که برای درک بهتر شرایط ایران آیا امکان دیدار با دکتر بهشتی را دارد، و یزدی پاسخ می‌دهد که باید از ایشان سؤال کند. در نهایت دکتر بهشتی به این درخواست پاسخ مثبت می‌دهد و ملاقات بین پرکت مسئول میز ایران در وزارت خارجهٔ آمریکا و دکتر بهشتی در روز پنجم آبان ۱۳۵۸ انجام می‌شود.

دکتر یزدی سند کامل این ملاقات را [گزارش نوشتهٔ لینگن است] همچون ملاقات خودش با پرکت در این کتاب منعکس کرده است. اما نکتهٔ جالب اینکه در حالی که این دیدار درست یک هفته پس از ورود شاه به آمریکا انجام گرفته اما این موضوع در دیدار یاد شده مسئله‌ای فرعی به نظر می‌رسد؛ چون وقتی دکتر بهشتی حمایت آمریکا از شاه را به عنوان یکی از سه زمینهٔ اصلی مشکلات رژیم نوپا در ایران با آمریکا برمی‌شمرد، پرکت تنها پاسخ می‌دهد: «ما اهمیت زیادی برای تمامیت و استقلال ایران قائل هستیم و به شاه تأکید کرده‌ایم که به هنگام اقامت در آمریکا هیچ‌گونه فعالیت سیاسی نباید داشته باشد.» دکتر بهشتی هم دیگر هیچ اعتراضی نمی‌کند و بلافاصله وارد مبحث دیگری [کردستان] می‌شود. اما با وجود سندی با این طول و تفصیل از دیدار دکتر بهشتی با پرکت، گزارش این دیدار تازه بیش از سه دهه بعد در مطبوعات ایران انعکاس پیدا می‌کند!

دکتر یزدی پیش از انعکاس سندِ گزارش این دیدار دربارهٔ این تأخیر می‌نویسد: «پس از اشغال سفارت آمریکا و انتشار برخی از اسناد، این پرسش مطرح شده بود که چرا مشروح مذاکرات دکتر بهشتی با آمریکایی‌ها منتشر نمی‌شود. سال‌ها بعد به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در اردوی تابستانی آن‌ها شرکت کردم که آقای عباس عبدی هم حضور داشت و پیرامون گروگان‌گیری بحث شد. از او دربارهٔ سند گفت‌وگوی دکتر بهشتی با بروس‌لینگن و هنری پرکت پرسیدم. او گفت: گزارش این گفت‌وگو در اسناد سفارت بود؛ ما آن را به امام خمینی ارائه دادیم. ایشان گفتند چون دکتر بهشتی عضو شورای انقلاب است این سند حالا منتشر نشود. متن این گفت‌وگو ۳۴ سال بعد به شرح زیر در روزنامه‌ها چاپ شد.» (ص ۲۵۵)

جالب است که یزدی در انتهای گزارش دیدار پرکت و دکتر بهشتی تأکید دارد که این نخستین دیدار دکتر بهشتی با مقامات آمریکایی هم نبوده است: «همزمان با دیدار آیت‌الله موسوی اردبیلی و مهندس بازرگان در روزهای قبل از پیروزی انقلاب با سولیوان از جانب شورای انقلاب، ایشان به طور جداگانه با سولیوان دیدار و در دی ماه ۱۳۵۷ با اسکودرو – مسئول بخش سیاسی سفارت – همراه با تامست و مترینکو در منزلش، به اتفاق آقای مهدی روغنی دیدارهایی داشته است.» (ص ۲۶۰)

اما یزدی در اینجا دچار یک زمان‌پریشی تاریخی هم شده است و آن اینکه ظاهراً زمان ورود شاه به آمریکا را از یاد برده، چون می‌نویسد: «چند روز بعد از دیدار سی‌ام مهرماه، آقای هنری پرکت مجدداً به اتفاق لینگن – کاردار سفارت – به دیدن من آمدند و اطلاع دادند که دولت آمریکا درخواست شاه برای سفر به آمریکا، برای درمان بیماری سرطانش را تصویب کرده است و شاه به زودی به آمریکا وارد خواهد شد.» (ص ۲۵۴) این در حالی است شاه در شامگاه سی‌ام مهر ۱۳۵۸ وارد آمریکا شده بود یعنی درست در شب همان روزی که یزدی با پرکت ملاقات داشت. باز کمی جلوتر می‌نویسد: «در حالی که این دو تن [پرکت و لینگن] سرگرم دیدار و گفت‌وگو با رهبران انقلاب و دولت بودند، شاه به آمریکا وارد شد.» (ص ۲۵۴) این نیز درست نیست چون همان‌طور که اشاره شد ملاقات پرکت و بهشتی یک هفته پس از ورود شاه به آمریکا انجام گرفت.

متن مذاکرات دکتر بهشتی با هنری پرکت و بروس لینگن

در ادامه عین متن مذاکرات دکتر بهشتی را با هنری پرکت و بروس لینگن (کاردار سفارت آمریکا) به نقل از دفتر دوم جلد پنجم خاطرات دکتر یزدی (صص ۲۶۰-۲۵۵) می‌خوانید:

سند شمارهٔ ۳۵۹/ محرمانه / ۲۹ اکتبر ۱۹۷۹ (۷ آبان ۱۳۵۸)

از: سفارت آمریکا – تهران
به: وزارت خارجه – واشنگتن دی. سی
رونوشت برای سفارتخانه‌های آمریکا در آنکارا، جده، اسلام‌آباد، کابل، کویت، بغداد و دمشق
موضوع: ملاقات با بهشتی

۱- محرمانه – تمام متن

۲- خلاصه: هنری پرکت و من، ۲۷ اکتبر با دکتر محمد بهشتی، نایب‌رئیس مجلس خبرگان و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی (یک گروه سیاسی که با امام خمینی پیوستگی نزدیکی دارد) ملاقات کردیم.

بهشتی به ما یادآوری نمود که احساسات عمومی شدیدی در مورد هرگونه پشتیبانی از شاه سابق وجود دارد. او از مشکلات در حمل قطعات یدکی نظامی و قراردادهای تجاری جویا شده و به شایعات گسترده در مورد دخالت «سیا» در کردستان اشاره کرد. اظهار حمایت دولت آمریکا از انقلاب کفایت نمی‌کند؛ به جای حرف، عمل لازم است. او گفت که انقلاب، پشتوانهٔ لازم را در اکثریت مردم ایران دارد و اگر لازم باشد می‌تواند طبقهٔ متوسط و اقلیت متخصصین را نادیده بگیرد. بهشتی اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده‌ای از خود بروز می‌دهد. خصومت ظاهری نشان نمی‌دهد، ولی در امر بهبود روابط آمریکا و ایران، او بار اصلی را به دوش آمریکا می‌گذارد. پایان خلاصه.

۳- بهشتی ما را در اتاق انتظار ساختمان سنا پذیرفت. او تنها بود. رفتار او دوستانه و آرام به نظر می‌رسید، ولی از حجم زیاد کار شکایت داشت.

۴- ما سلام‌ها و آرزوهای دولت و ملت آمریکا را ابلاغ نمودیم و بر نظر خویش که پیشرفت دولت موقت در ساختن نهادهای جدید دولتی که در خدمت منافع آمریکا و همچنین ایران باشد تاکید کردیم. پرکت که دیدگاه واشنگتن را ابراز می‌داشت گفت که مشکل دوجانبه‌ای برای هر دو کشور وجود دارد که عبارت است از درک ناکافی و تا حدی نادرست از انقلاب در میان مردم آمریکا و ایران. او گفت که از دیدگاه‌های بهشتی در زمینهٔ اینکه روابطمان را چگونه می‌بیند و چه اقداماتی می‌توان در جهت بهبود آن انجام داد، استقبال می‌کند.

۵- بهشتی در پاسخ اول بر لزوم اینکه آمریکا حسن نیت خود را همراه حرف، در عمل نیز نشان دهد، تاکید نمود: اظهار حسن نیت تنها کفایت نمی‌کند. او سه زمینهٔ اصلی مشکلات را برشمرد: اول، مسئلهٔ شاه بود. او پنجاه سال تباهی را بر ملت ایران تحمیل نموده و هم‌اکنون احساسات عمومی علیه او خیلی شدید می‌باشد؛ لذا ایران نمی‌تواند تحمل کند که آمریکا و یا هر کشور دیگری از او حمایت کند (نظرات بهشتی در این مورد مانند بقیهٔ موارد گفت‌وگو صریح، کنترل‌شده و عاری از احساسات بود.)

۶- انتقاد دوم او در زمینهٔ قراردادهای تجاری بود. نظر او بر این دلالت داشت که با توجه به انقلاب، برخورد با مسائل تجاری نباید فقط در جنبه‌های عادی تجاری محدود شود، بلکه دیدگاه سیاسی نیز باید در نظر گرفته شود. او شنیده بود که مقدار زیادی از وجوه ایران در آمریکا توسط دادگاه مسدود شده‌اند. ضرورت دارد که دولت آمریکا با کمک برای حل این مشکلات، حمایت خود را از ایران نشان دهد.

۷- نگرانی سوم او در زمینهٔ قطعات یدکی نظامی و تجاری بود. واضح بود که او اطلاعات کمی در مورد جزئیات این قضیه دارد، ولی می‌دانست که قطعات یدکی به مقدار و سرعت لازم توسط آمریکا فراهم نمی‌شود.

۸- من گفتم: در مورد شاه، پاسخ خواهم گفت و از پرکت خواست تا نظرات واشنگتن را در زمینه‌های دیگر بیان دارد. من بر آنچه که به هنگام طرح مسئلهٔ سفر شاه به آمریکا به منظور انجام معالجات پزشکی برای نخست‌وزیر و یزدی گفته بودم، به عنوان موضع خودمان در قبال شاه تاکید کردم. ما شاه را به عنوان یک مقام مسئول در ایران به رسمیت نمی‌شناسیم و از دولت موقت به رهبری بازرگان حمایت می‌کنیم. ما اهمیت زیادی برای تمامیت و استقلال ایران قائل هستیم و به شاه تاکید کرده‌ایم که به هنگام اقامت در آمریکا هیچ‌گونه فعالیت سیاسی نباید داشته باشد.

۹- بهشتی اعتراضی به این مسئله نکرد، ولی بعد پرسید که پاسخ من در برابر شایعات مربوط به فعالیت سیا در کردستان و مناطق دیگر ایران چیست؟ من گفتم این شایعات مطلقاً بی‌اساس می‌باشد. نه سیا و نه هیچ نهادی از دولت آمریکا به هیچ شکلی در هیچیک از فعالیت‌هایی که به تمامیت ایران لطمه بزند شرکت نداشته‌اند. من بر اساس اطلاع کامل از فعالیت‌های دولت آمریکا در ایران چنین تضمینی به او دادم. در هر حال ایجاد آشوب در کردستان از هر طریقی که باشد کاملاً بر خلاف منافع ملی خودمان خواهد بود.

۱۰- پرکت گفت که متوجه مشکلات متعدد در زمینهٔ تجارت هستیم، ولی این مسائل به هر دو طرف قضیه مربوط می‌شوند. دولت آمریکا فعالانه در جهت حل مشکلات تلاش می‌کند و در واقع در چند مورد مطالبی در جهت حمایت از ایران به دادگاه‌ها داده است. ایران در خیلی از این موارد دادگاه موفق گشته است. ما می‌خواستیم دولت موقت بداند که دولت آمریکا هر کاری بتواند انجام خواهد داد تا این مشکلات در جهت استحکام بیشتر روابط اقتصادی – تجاری با ایران حل شود، ولی دولت موقت باید توجه داشته باشد که دولت آمریکا هم جوانب سیاسی را باید در نظر داشته باشد و محدودیت‌هایی وجود دارد: هم قانونی و هم محدودیت‌های دیگر که بر نقشی که ما می‌توانیم ایفا کنیم اثر می‌گذارد.

۱۱- در مورد قطعات نظامی، پرکت اقداماتی را که ما برای تضمین حل مسئلهٔ سپرده‌های ارزی اتخاذ نموده بودیم، برشمرد و گفت که این تضمین از ژوئیه به مورد اجرا گذاشته شده و از آن وقت هیچ مانعی از سوی دولت آمریکا بر ارسال قطعات ایجاد نشده است. موارد مجردی وجود دارد که مشکلاتی در آن بروز خواهد کرد، ولی دولت آمریکا در منافع خود می‌داند که ارسال قطعات را تسهیل نماید تا روند تامین قطعات نظامی برای ایران استمرار داشته باشد. ما همچنین می‌خواستیم در زمینهٔ قطعات یدکی و تجهیزات شرکت‌های تجاری نیز کمک کنیم. برای کمک در این امر، اطلاعات مشخصی لازم است.

۱۲- بهشتی مدتی را صرف توضیح و تاکید بر حمایت توده‌ای مردم از انقلاب ایران نمود. این حمایت هنوز کاملاً مشهود و یا از لحاظ تشکیلاتی و حزبی سازماندهی نشده است، ولی حمایت عظیمی بوده و این تودهٔ شرکت‌کننده در انقلاب، برای اثبات حقانیت و حمایت از اهداف انقلاب در ایران، کافی است. رهبری انقلاب بر چنین حمایت عظیمی اتکا دارد و این حمایت از انقلاب، قدرت و پیروزی انقلاب را علی‌رغم گزارشات و شایعات در مورد توطئه‌های وسیع – من‌جمله امکان توطئه‌هایی از جانب نظامیان – تضمین می‌کند. اقدام برای کودتا بسیار محتمل است. او گفت: اگر چنین امری پیش آید آمریکا مسئول شناخته خواهد شد؛ چون آمریکا دارای نقش گسترده‌ای در رابطه با ارتش ایران بوده است. بهشتی در رابطه با این موضوع به گونه‌ای صحبت نکرد که نشان دهد تصور می‌کند تلاش برای انجام یک کودتا موفق خواهد بود، بلکه می‌گفت چنین اقدامی به هیچ وجه موفق نخواهد شد و هرگونه اقدام مشابه، مشکلات جدی برای آمریکا در ایران ایجاد خواهد کرد. رهبری انقلاب تصمیم گرفته است با آمریکا و غرب به صورت دوستانه و مثبت برخورد کند، ولی آن‌ها عمیقاً ظنین باقی می‌ماندند.

۱۳- در پاسخ، من نکاتی – که قبلاً توسط پرکت مطرح شده بود مبنی بر ضعف در شناخت ابعاد انقلاب در آمریکا – را پیش کشیدم، ولی گفتم یک جنبهٔ انقلاب برای افکار عمومی آمریکا کاملاً روشن است و آن وسعت حمایت مردمی از انقلاب است. با توجه به روابط ما با نظامیان در ایران، من از فرصت استفاده نمودم تا بهشتی را از ترکیب و اندازهٔ واحدهای مستشاری مطلع سازم. گروه مشورتی مستشاری نظامی که از تعداد زیادی افراد متشکل شده بود، در حال حاضر به گروه شش نفری کوچکی تبدیل شده که تنها هدف آن حفظ ارتباط با طرفین ایرانی برای تسهیل دریافت تجهیزات نظامی آمریکا توسط دولت موقت ایران می‌باشد.

۱۴- پرکت گفت که در واشنگتن، ایرانیانی با دفتر او تماس می‌گیرند که از طبقات متوسط و متخصصین ایران بوده و با شاه نیز مخالفت می‌کردند، ولی اکنون از ایران فرار کرده‌اند؛ چون احساس می‌کنند برای آن‌ها در جو سیاسی جدید، جایی وجود ندارد. او از بهشتی خواست تا موضع رهبری انقلاب را در برابر این افراد و ایرانیانی که به طور فزاینده نسبت به پیشرفت انقلاب سرخورده و ناامید شده‌اند، روشن کند.

۱۵- بهشتی در پاسخ قبول کرد که انقلاب اشتباهاتی مرتکب شده است؛ اما گفت در یک انقلاب با وسعت و سرعتی که در ایران داشت، بروز اشتباهات اجتناب‌ناپذیر است. رهبری متوجه است که نمی‌تواند به دور ایران حصاری بکشد و آن را از تاثیرات خارجی و منافع تجارتی و تخصصی که به آن‌ها احتیاج دارد، منزوی سازد. رهبری انقلاب خواهان مرزهای باز با دنیای خارج می‌باشد، نه مرزهای بسته. در مورد یک میلیون اقلیتی که او مشخص نمود از انقلاب حمایت کامل نمی‌کنند هم همین موضع اتخاذ می‌شود. ولی به این اقلیت اجازه داده نخواهد شد که نظرات خود را به اکثریت ۳۵ میلیون ایرانی که از انقلاب و اهداف آن حمایت می‌کنند، دیکته کنند. اگر لازم باشد این توده‌های میلیونی جمعیت ایران، راه خود را به تنهایی طی خواهند نمود و در مدت بیست سال می‌تواند آنچه را که با رفتن این طبقه از دست داده‌اند و منافعی که این یک میلیون اقلیت برای کشور داشته، جبران کنند. در پاسخ این سؤال که آیا بهتر نیست سعی کنند حمایت این اقلیت را جلب نمایند، بهشتی تاکید کرد که هدف رهبری هم همین بوده و در جهت آن کوشش می‌کند، ولی به هیچ صورتی اکثریت به این اقلیت کوچک اجازه نخواهند داد تا اهداف انقلاب اسلامی – که ملت ایران خواهان آن هستند – را تباه سازند. همان‌طور که قبلاً گفته بود این اهداف شامل جامعه‌ای می‌شود که آزاد، مترقی و پیرو اصول اسلامی باشد.

۱۶- نظریه: بهشتی شخصیت مؤثر و گیرایی می‌باشد. مطمئناً در ظاهر – و اگر بتوان بر اساس این گفت‌وگو قضاوت کرد – از لحاظ فکری و عقلی هم مؤثر و گیرا است. او با اعتمادبه‌نفس فوق‌العاده و به طور آرام و شمرده و انگلیسی خوب، صحبت می‌کند. رفتار او در تمام مدت آرام و غیراحساسی بود. به نظر می‌رسید او سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکا بوده تا به نفع ایران. ایران انقلابی از حمایت و تفاهم آمریکا استقبال خواهد نمود، ولی به هیچ وجه به آمریکا وابسته نخواهد بود.
[امضا] لینگن.

شناسنامهٔ کتاب: ابراهیم یزدی، «شصت سال صبوری و شکوری؛ خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، جلد پنجم (دفتر دوم): روابط ایران و آمریکا»، تهران: کویر، چاپ نخست، ۱۴۰۰، بها: ۱۲۰ هزار تومان.

منبع: کتابان
 

کلید واژه ها: آیت الله بهشتی ایران و آمریکا ابراهیم یزدی


نظر شما :