حسن روحانی: بدون هاشمی بسیاری از پیروزیهای جنگ حاصل نمیشد
تاریخ ایرانی: برگرفته از روزنامه «رسالت» - ۴ مهر ۱۳۷۳
چرا و چگونه جنگ تحمیلی هشت ساله به نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد؟
نگرانی و ترس استکبار از انقلاب اسلامی ایران و وحشت کشورهای منطقه از گسترش انقلاب اسلامی موجب شد که آنها توطئههای مختلفی را علیه نظام جمهوری اسلامی طراحی و اجرا نمایند. یکی از این توطئههای مهم جنگ تحمیلی بود. مردم به یاد دارند که از همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا غائله کردستان و سپس در خوزستان، ترکمنصحرا و سایر نقاط کشور توطئههای گوناگونی توسط گروهکهای ضدانقلاب به اجرا درآمد. دشمنان جمهوری اسلامی که تصور میکردند با یک حمله وسیع نظامی میتوانند این نظام را ساقط کنند و هم در پی یافتن مناسبترین کشور برای انجام این تهاجم بودند، که در نهایت عراق را انتخاب کردند، زیرا در عراق یک حکومت فاسد و ضد اسلامی بر سر کار بود که کینه دیرینهای با تحرکات اسلامی داشت. حکومت عراق از زمانی که مرحوم آیتاللهالعظمی حکیم حزب بعث را کافر اعلام کرد شروع به مبارزه با علمای اسلامی و مذهبیون کرد و این حزب با مبارزه با علما، اندیشمندان اسلامی و تحرکات اسلامی توانست خود را بر مردم عراق تحمیل کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چون ۶۰ درصد مردم عراق شیعه مذهب میباشند شور و نشاط بسیاری مردم این کشور را فرا گرفت و مردم و انقلابیون مسلمان بر گرد وجود آیتالله محمدباقر صدر گرد آمدند؛ لذا رژیم عراق این عالم بزرگ را به همراه خواهر بزرگوارش شهید کرد.
عراق در گذشته نیز با ایران درگیری داشت. چنانچه در سال ۱۳۵۰ روابط دو کشور قطع شد و در نهایت در سال ۵۴ قراردادی بین ایران و عراق در الجزایر به امضا رسید. بنابراین همهگونه بهانه برای رژیم عراق فراهم بود که با تحریک استکبار و کشورهای منطقه جنگ را آغاز کند.
در آن زمان ایران به خاطر اشغال لانه جاسوسی آمریکا با این کشور قطع ارتباط کرده و به دلیل حمله شوروی به افغانستان، روابط ایران با این ابرقدرت نیز در وضعیت مناسبی نبود. کشورهای منطقه نیز از سرایت انقلاب اسلامی به آن کشورها نگران بودند. بنابراین همه این زمینهها دست به دست هم داد و در اجلاس طائف عربستان سایر کشورهای منطقه هم وعده پشتیبانی به صدام دادند و رژیم عراق تجاوزات مرزی خود را بر ایران آغاز کرده اگر چه قبل از آغاز جنگ حدود ۶۳۶ مورد تجاوز مرزی از سوی عراق علیه ایران وجود داشت، اما حملات نظامی و قابل توجه از فروردین سال ۵۹ شروع شد که طی آن شهرهای مهران و قصرشیرین گلولهباران شد و حمله وسیع نظامی هوایی، دریایی و زمینی از بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۵۹ آغاز شد.
ارزیابی شما از دستاوردهای سالهای دفاع مقدس چیست؟ پیام مقاومت ملت مسلمان ایران برای جهانیان چه میباشد؟
ما در اوایل جنگ هیچ آمادگی برای برخورد نظامی نداشتیم. اما چون جنگ به ما تحمیل شد و هزاران کیلومتر از سرزمینها و صدها روستا و تعدادی از شهرها به اشغال متجاوزین عراقی درآمد، وظیفه شرعی و انقلابی مردم بود که از میهن اسلامی خود دفاع کنند. پیام حضرت امام خمینی(ره) در غروب روز ۳۱ شهریور آغازی بود که مردم وظیفه شرعی خود را برای دفاع بدانند. آن شب امام فرمودند که ما باید خود را برای دفاع آماده کنیم.
ساعت پنج صبح اول مهرماه ۱۴۰ فروند هواپیماهای جنگی ایران به سراسر خاک عراق حمله کردند. این اولین پاسخ قاطع ایران بود. همان روز ساعت ۹ صبح حضرت آیتالله خامنهای که آن زمان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، رئیس کمیسیون دفاع و نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع بودند، این بشارت را به نمایندگان دادند که ۱۴۰ فروند هواپیما به عراق حمله کرده و همه سالم به پایگاههای خود بازگشتند. پس از آن مردم حزباللهی و مخلص و نیروهای کمیته، سپاه و ارتش به سوی جبههها حرکت کردند و از همان روزهای اولیه مقابله در برابر این تهاجم آغاز شد و در سوم خرداد ۶۱ بزرگترین پیروزی که آزادی خرمشهر بود به دست آمد و در پی آن ترس و وحشت کشورهای منطقه و استکبار را فرا گرفت.
در مجموع این جنگ ارزشهای زیادی برای ملت ما به ارمغان آورد و مهمترین پیام این بود که به دنیا و استکبار ثابت کرد که هیچ کس نمیتواند چشم طمع به جمهوری اسلامی ایران داشته باشد، مردم ایران با همه وجود در برابر استکبار میایستند و از کشور و نظام خود دفاع میکنند و هر کس قصد تجاوز داشته باشد، ملت ایران دست تجاوزگر را قطع میکند. این مهمترین پیام و دستاورد جنگ تحمیلی بود. ملت ایران با دفاع هشت ساله خود کشور، نظام و انقلاب را تضمین کرد. علاوه بر این جنگ دستاوردهای دیگری هم داشت. جنگ واقعاً برای ما یک دانشگاه بود، نیروهای جوان ما را ساخت و فرهنگ جهاد و ایثار و روحیه مقامت را برای مردم به ارمغان آورد، به مردم ثابت کرد که با ایستادگی میتوان در برابر استکبار جهانی به پیروزی رسید. چون همه میدانند که این جنگ فقط از سوی عراق نبود، بلکه جنگ کل استکبار با جمهوری اسلامی ایران بود. امروز حضور مجروحین، معلولین، رزمندگان و سرداران عزیز در میان مردم که شاهد ایثار و فداکاری هستند، جامعه را عطرآگین کرده است و یاد شهدا و خاطرههای جنگ نیز میتواند روحیه جهاد و استقامت را در جامعه زنده کند.
حماسههای سالهای دفاع مقدس ارزشهای فراوانی را برای جامعه به همراه داشت. برای گسترش و تقویت این ارزشها چه باید کرد؟
جنگ با پیروزی رزمندگان اسلام پایان یافت؛ اما روحیه جنگ و جهاد را باید همواره زنده نگه داشت و دستگاههای تبلیغاتی ما رسالت سنگینی در این زمینه بر دوش دارند. البته در سالهای اخیر قدمهای خوبی برداشته شده است، فیلمها و سریالهای فراوانی ساخته شده و کتابها و مجلات زیادی در این زمینه نوشته شده است اما کافی نیست. باید بیش از این تلاش شود تا خاطرات جنگ زنده بماند و باید در همه شهرهای بزرگ یک موزه جنگ به وجود آید و دانشآموزان و مردم با بازدید از آن صحنههای جنگ و خاطرات آن را مشاهده و به یاد آورند. مخصوصاً در استانهای مرزی که بیشتر با صحنه جنگ در تماس بودند، باید این خاطرات حفظ گردد و خرمشهر از نمونههایی است که باید به موزه بزرگ جنگ تبدیل شود. ما با وسایل و ابزار گوناگون نباید بگذاریم خاطرات جنگ فراموش شود. قبور شهدای جنگ و خانوادههای آنان باید همیشه معزز و محترم باشند. باید احترام به جنگ، دفاع، جهاد و رزمندگان در سراسر کشور مشهود باشد، باید تجلیل از جنگ و دفاع را در قوانین کشور مشاهده کرد. رزمندگان، ایثارگران و خانوادهها باید جایگاه خاصی در جامعه داشته باشند و در این صورت میتوان گفت که جنگ و جهاد یک ارزش است.
هر چه زمان بیشتری از جنگ میگذرد، باید به زنده نگهداشتن این خاطرهها بیشتر توجه شود، زیرا افرادی وارد جامعه میشوند که جنگ را ندیدهاند و خاطرات جنگ را به یاد ندارند. پس مسئولیت ما در حفظ خاطرات جنگ بسیار زیاد است و ما هر چه بتوانیم ارزشهای دفاع مقدس را زنده نگه داریم، بهتر میتوانیم انقلاب و نظام را در برابر توطئههای بیگانگان تضمین کنیم و این یک رسالت اسلامی، ملی و انقلابی است.
به منظور تجلیل و قدردانی از رزمندگان، مجلس سهمیه ویژهای برای شرکت رزمندگان در دانشگاهها به تصویب رسانده است. آیا در مورد اعطای تسهیلات محدودیتی از سوی مجلس اعمال خواهد شد یا خیر؟
مجلس هیچ تصمیمی برای بازپسگیری این امتیازات ندارد. حتی در این زمینه مجلس چهارم یک قدم فراتر رفته و علاوه بر قرار دادن سهمیه برای دوره لیسانس، برای دوره فوقلیسانس نیز پیشبینی لازم را نموده و تصویب کرده است و تصمیم دارد در این زمینه قدمهای موثری بردارد. همچنین اخیراً در قانون فروش سهام کارخانههای دولتی، سهمیه و تسهیلاتی برای ایثارگران در نظر گرفت. این موارد نشان میدهد که مجلس نه تنها حاضر نیست در این زمینه از راهی که انتخاب کرده بازگردد، بلکه میخواهد با توسعه آن حمایت بیشتری از رزمندگان و ایثارگران به عمل آورد. مخصوصاً در مورد بسیج همه باید تلاش کنیم که این نهاد مردمی توسعه یابد، چون بسیج تضمینکننده انقلاب و نظام است. بسیج در جنگ بار سنگینی بر دوش گرفت و سهم بزرگی در پیروزی داشت. امروز باید بسیجیان در همه ارگانها و سازمانهای کشور نهادینه شوند. بدون تردید اگر حضور بسیج روز به روز بیشتر شود، در حفظ و نگهداری انقلاب بسیار موثر خواهد بود. خوشبختانه به موجب قانونی که در مجلس به تصویب رسید، بسیج به عنوان ضابط قوه قضائیه شناخته شد و این نشان میدهد که مجلس همواره در فکر حمایت از رزمندگان و ایثارگران است.
جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس فراز و نشیبهای گوناگونی به خود دیده، خواهشمند است در مورد عملیات نظامی و فرماندهی جنگ توضیحاتی بفرمایید.
در آغاز جنگ همه تلاش رزمندگان این بود که جلوی هجوم دشمن را سد کنند و مانع پیشروی دشمن شوند و این از ساعات اولیه جنگ آغاز شد. اما پس از جنگ روز عملیات چریکی آغاز شد که در اینجا لازم است از شهید عزیز دکتر چمران و مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای یاد کرد که این دو بزرگوار از روزهای اول جنگ در اهواز مستقر شدند و عملیات چریکی علیه دشمن را رهبری کردند. این بزرگواران، نمایندگان حضرت امام در شورای عالی دفاع بودند و حضرت آیتالله خامنهای در برخی عملیات شخصاً شرکت میکردند.
مرحله دوم عملیات، بازپسگیری سرزمینها بود که عمده این عملیات از سال ۶۰ و با عملیات شکستن حصر آبادان و عملیات بستان آغاز شد و در سال ۶۱ عملیات بزرگ فتحالمبین و عملیات بزرگ بیتالمقدس منجر به آزادی خرمشهر گردید. پس از آن مرحله سوم جنگ که انهدام ماشین جنگی دشمن بود، آغاز شد. در این زمینه عملیات رمضان در تابستان سال ۶۱، والفجر مقدماتی و عملیات خیبر با تصرف جزایر مجنون، عملیات بدر در سال ۶۳ و عملیات والفجر ۸ در سال ۶۴ با تصرف فاو و آخرین آن عملیات آزادسازی حلبچه در فروردین سال ۶۷ بود که هدف عمده این عملیات انهدام ماشین جنگی عراق و تنبیه متجاوز بود.
البته جنگ در سال ۶۶ و ۶۷ مرحلهای داشت که باعث توسعه جنگ شد و آن جنگ دریایی در خلیج فارس بود که به جنگ نفتکشها معروف شد و در این مرحله رزمندگان اسلام با نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس به طور مستقیم درگیر شدند.
در سالهای جنگ تحمیلی نیز مقطعی به نام جنگ شهرها داشتیم. در این زمینه عراق با حمله به شهر مسکونی دزفول این کار را آغاز کرد و با حمله به سایر شهرهای کشور به آن توسعه بخشید. ایران در این زمینه سه سال صبر کرد، چون هرگز نمیخواست به مردم بیگناه صدمهای وارد کند ولی وقتی جنگ شهرها تهدید شد، ایران شروع به پاسخ کرد و برای این منظور طبق دستور حضرت امام ۴۸ ساعت قبل از حمله از طریق رادیو عربی به مردم آن شهرها اعلام میشد زیرا ما بدون اعلام قبلی حاضر به حمله نبودیم.
یک نکته هم در مورد فرماندهی جنگ بگویم؛ در ابتدای جنگ، مسئولیت نیروهای مسلح بر عهده بنیصدر بود که رئیسجمهور بود. در این مرحله دچار مشکلات فراوانی بودیم چون در قسمت فرماندهی فرد نالایقی همچون بنیصدر وجود داشت که مسائل نظامی را نمیفهمید و تصمیمات غلطی میگرفت که با همان تصمیمات غلط خرمشهر به دست دشمن افتاد. مردم در خرمشهر ۴۰ روز مقاومت کردند و در آخر کار بنیصدر دستور عقبنشینی داد! در این مرحله مشکلات فراوانی وجود داشت و بنیصدر حاضر نبود به سپاه و بسیج میدان بدهد و اسلحه در اختیار آنها بگذارد، در امور جنگ دخالتهای بیجا میکرد، چون خود را متخصص در همه امور عالم منجمله جنگ میدانست. تا اینکه در خرداد سال ۶۰ حضرت امام وی را از فرماندهی نیروهای مسلح عزل کرد. پس از عزل بنیصدر مرحله حضور نیروهای حزباللهی در فرماندهی جنگ آغاز شد. در تیرماه سال ۶۰ بسیاری از جوانان حزباللهی و مخلص در ردههای مختلف فرماندهی جنگ در ارتش و سپاه قرار گرفتند و افرادی که شایستگی دینی و انقلابی نداشتند، کنار گذاشته شدند و این گام بزرگی بود که برداشته شد. قرارگاه مشترک سپاه و ارتش، جنگ را اداره میکرد و در تهران شورای عالی دفاع به ریاست حضرت آیتالله خامنهای تصمیمات اصلی جنگ را اتخاذ میکرد. این وضع همچنان ادامه داشت تا بعد از والفجر مقدماتی در سال ۶۲ حضرت امام آقای هاشمی رفسنجانی را به عنوان فرمانده جنگ انتخاب کردند و ارتش و سپاه تحت فرماندهی ایشان قرار گرفت. آقای هاشمی از طریق قرارگاه خاتمالانبیا عملیات نظامی را هدایت میکرد. این روند ادامه داشت تا اینکه در اوایل سال ۶۷ حضرت امام طی حکمی رسمی آقای هاشمی رفسنجانی را به عنوان جانشین فرمانده کل قوا معرفی کردند. در سال ۶۵ نیز برای پشتیبانی رزمندگان تصمیم به تشکیل شورای عالی پشتیبانی جنگ گرفته شد. این شورا رزمندگان را از لحاظ تدارکاتی و مقررات پشتیبانی میکرد و با اختیاری که حضرت امام به این شورا داده بودند، قوانینی را هم میگذراند.
در طول جنگ قطعنامههای مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شد. چرا آنها پذیرفته نشدند و به چه علت قطعنامه ۵۹۸ مورد پذیرش قرار گرفت؟
ایران قطعنامههای سازمان ملل به جز قطعنامه ۵۹۸ را به دو علت نپذیرفت، نخست اینکه این قطعنامهها زمانی صادر میشد که عراق در خاک ما بود و در آنجا گفته میشد اول آتشبس و سپس انجام مذاکره! در حالی که ما میخواستیم ابتدا آتشبس و عقبنشینی فوری انجام گرفته و سپس مذاکره به عمل آید، زیرا وقتی که دشمن در خاک ما باشد چگونه میتوان مذاکره کرد و این به معنی تسلیم در برابر دشمن بود. لذا قطعنامهها را ایران نمیپذیرفت. از سوی دیگر در آن قطعنامهها به تعیین مسئول آغازگر جنگ توجه نشده بود؛ در حالی که این خواست ما بود تا برای مردم دنیا معلوم شود که آغازگر جنگ کیست.
نکته مهمتر این بود که قطعنامههای قبلی هیچکدام الزامآور نبود. یعنی هر کشوری میتوانست آن را بپذیرد و یا نپذیرد، ولی قطعنامه ۵۹۸ اولین موردی بود که برای طرفین الزامآور بود و اگر کسی آن را رد میکرد شورای امنیت میتوانست علیه آن کشور مجازاتهایی را پیشبینی کند. علاوه بر این قطعنامهای بود که ایران در تنظیم آن مشارکت داشت و عمده نظرات ایران در آن رعایت شده بود و نکتهای که ایران بر آن اصرار داشت یعنی عقبنشینی، در این قطعنامه گنجانده شده بود و برای تعیین آغازگر جنگ، بندی قرار داده بودند که به دبیرکل سازمان ملل ماموریت میداد که با یک هیات بیطرف عامل اصلی آغاز جنگ را معلوم کند.
ایران زمانی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت که جنگ در مقطع خاصی قرار داشت. استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی به حداکثر رسیده بود و عراق در همه جبههها از انواع بمب، خمپاره و انواع گلولههای توپ شیمیایی چند پایه استفاده میکرد که حتی ماسکهای ضد شیمیایی در برابر آن موثر نبود. به عبارت دیگر جنگ در مرحلهای بود که یا باید ما هم از سلاحهای شیمیایی استفاده میکردیم که آن هم با معیارهای اخلاقی و دینی و انسانی ما سازگار نبود و یا باید تلفات زیادی میدادیم تا به اهداف خود برسیم. علاوه بر این ایران به اکثر اهداف خود در آن مرحله رسیده بود یعنی در آن زمان ایران همه سرزمینهای خود را باز پس گرفته بود، ماشین جنگی عراق صدمه جدی دیده و صدام تنبیه شده بود تا دیگر به فکر تجاوز نباشد. برای آزادسازی عراق نیز باید سالیان زیادی جنگ ادامه مییافت و نکته مهمتر اینکه جنگ توسعه یافته و به صورت بینالمللی درآمده و از محدوده ایران و عراق خارج شده بود و آمریکاییها در خلیج فارس حضور یافته و با ما میجنگیدند. به اسکلههای نفتی ما حمله میکردند و هواپیمای مسافربری ما را مورد حمله قرار دادند.
مجموعه این عوامل موجب شد تا حضرت امام در اواخر تیرماه جمعی را که حدود ۴۰ نفر بودند مسئول نمودند تا در مورد جنگ همه مسائل را مورد بررسی قرار دهند. این جلسه در محضر حضرت آیتالله خامنهای تشکیل شد و ۴۰ نفر از فرماندهان نظامی، عدهای از ائمه جمعه و جمعی از شخصیتهای مهم کشور از صبح تا غروب در این جلسه به بحث و بررسی پرداختند و نظر خود را به امام عرضه کردند و امام شخصا در مورد جنگ تصمیم نهایی را اتخاذ کردند و همان شب مساله پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران به سازمان ملل اعلام شد و فردای آن روز موضوع به اطلاع مردم ایران رسانده شد.
پس از پذیرش قطعنامه، عراق که فکر میکرد چون ایران ضعیف شده قطعنامه را پذیرفته است، اقدام به یک حمله نظامی وسیع در جنوب و غرب نمود که رزمندگان با مقاومت دلیرانه سیلی محکمی به صدام زدند. حضرت آیتالله خامنهای به جنوب کشور عزیمت کردند و در قرارگاه جنوب مستقر شدند. آقای هاشمی رفسنجانی در قرارگاه میانی و غرب حضور داشتند و عملیات مرصاد در این مرحله انجام شد و عراق که فکر میکرد با این حمله کار را یکسره خواهد کرد، با مقاومت دلیرانه رزمندگان مواجه شد و پس از شکست در ۲۹ مرداد سال ۶۷ عقبنشینی کرد و با برقراری آتشبس، مذاکرات صلح از شهریورماه آغاز شد.
چه تعداد از بندهای قطعنامه ۵۹۸ اجرا شده و تکلیف چیست؟
بعضی از مواد قطعنامه اجرا شده و بعضی از موارد تاکنون به اجرا در نیامده است. مثلاً مساله بازگشت اسرا به طور کامل اجرا نشده و هنوز تعدادی اسیر عراقی در ایران و تعدادی از اسرای ما در عراق هستند. عراق مدعی است که همه اسرای را تحویل داده اما طبق اسناد و مدارکی که ما در دست داریم و این اسناد فیلمهای تلویزیونی، ضبط صدا از طریق رادیو، تصویر روزنامهها و اسامی افراد در تلکس خبرگزاری عراق است، مدعی هستیم که حدود ۵۰۰۰ نفر از اسرای ایران بازنگشتهاند و ما خواستار این هستیم که عراقیها در این مورد پاسخ قانعکنندهای بدهند تا ما هم اسرای عراقی را آزاد کنیم.
همچنین یک بخش این قطعنامه مربوط به تعیین نقاط مرزی و تشکیل کمیتههای فنی است که اجرا نشده است. بند ۶ قطعنامه که به موجب آن باید سازمان ملل متجاوز و آغازگر را معرفی کند به اجرا درآمد و در آذرماه سال ۷۰ متجاوز رسماً معرفی شد و دبیرکل با مشورت گروه بیطرف، عراق را مسئول آغاز جنگ معرفی کرد.
بند ۷ قطعنامه که سازمان ملل را موظف میکند که برای بازسازی خرابیهای دو کشور تلاش کند، اجرا نشده است. برای بازسازی، دبیرکل سازمان ملل باید کنفرانسی تشکیل دهد و از دولتهایی که میتوانند کمک مالی کنند استفاده کند. بند ۸ این قطعنامه مربوط به امنیت منطقه است که به خاطر وضعیت عراق اجرا نشده است. برای امنیت خلیج فارس باید کنفرانسی با حضور ۸ کشور ایران، عراق و شش کشور جنوب خلیج فارس تشکیل شود و طرحی را برای امنیت منطقه به اجرا در آورند.
در قطعنامه ۵۹۸ بندی در مورد پرداخت خسارت پیشبینی نشده است و فقط در قطعنامه آمد که مسئول جنگ باید تعیین شود. البته از لحاظ حقوقی وقتی مسئول جنگ تعیین شد به طور طبیعی کسی که جنگ را آغاز کرده باید خسارت آن را هم بپردازد و چون عراق به عنوان آغازگر جنگ معرفی شده است، بنابراین باید خسارت جنگ را هم بپردازد و خسارات مستقیم و غیرمستقیم جنگ هم طبق برآورد سازمان برنامه و بودجه حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار است.
موقعیت سیاسی و نظامی ایران را در منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟
جمهوری اسلامی ایران چون بیشترین ثبات را دارد لذا در موقعیت برتری نسبت به همسایگان خود میباشد و هیچ یک از کشورهای همجوار ما در وضعیت باثبات ایران نیستند. علاوه بر این خلیج فارس آبراه بسیار مهمی است و مهمترین و قدرتمندترین کشور که دارای بیشترین ساحل در کنار این آبراه میباشد، ایران است. بدون تردید حضور قدرتهای خارجی در این منطقه برای برقراری امنیت نیست، بلکه برای بردن نفت ارزان، سلطه بیشتر بر این کشورها و فروش سلاح میباشد. جمهوری اسلامی در مقطع حاضر به خاطر استقلال و ایستادگی، مهمترین نقش را در ایجاد امنیت منطقه دارد و علیرغم تلاشهای آمریکا برای انزوای جمهوری اسلامی ایران، روز به روز حضور ایران در مجامع مختلف جهانی بیشتر میشود که نمونه بارز آن حضور ایران در کنفرانس قاهره بود. ایران در اجلاس کشورهای اسلامی حضور فعال و برجسته داشته و در میان کشورهای منطقه و همسایه از تحرک وسیع سیاسی برخوردار است و نقش ایران در ثبات و امنیت منطقه بر همگان معلوم شده است.
آقای دکتر روحانی، مسئولیت شما در طول دفاع مقدس چه بود؟
در طول سالهای جنگ هر چه در توان داشتم در خدمت جنگ قرار میدادم و در این سالها به عنوان رئیس کمیسیون دفاع مجلس در جلسات شورای عالی دفاع شرکت میکردم و از زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده جنگ تعیین شدند همواره در کنار ایشان و در قرارگاهها و جبههها بودم. در سال ۶۴ که پدافند هوایی کشور دچار مشکل شده بود، مسئول پدافند هوایی بودم و از سال ۶۳ تا سال ۶۷ در سمت رئیس قرارگاه خاتمالانبیا خدمت میکردم.
حماسه سالهای دفاع مقدس سراسر خاطره است، نمونهای از خاطراتی را که به یاد دارید بیان کنید.
خاطرات دوران دفاع مقدس فراوان است. نمونهای که جالب است یاد کنم مربوط به زمانی است که میخواستند کنفرانس غیرمتعهدها را در بغداد برگزار کنند. ما از نظر سیاسی هر چه تلاش میکردیم که عراق ناامن است، قبول نمیکردند. لذا نیروی هوایی به عهده گرفت که بغداد را بمباران کند چون عراق اعلام کرده بود که بغداد غیرقابل نفوذ است. برای این منظور هدفی در بغداد برای حمله در نظر گرفته شد و خلبان پس از بمباران هدف، به هنگام بازگشت با فشنگ خود بدون اطلاع قبلی به یک ساختمان بلند شلیک کرده اتفاقاً این ساختمان برای کنفرانس غیرمتعهدها در نظر گرفته شده بود و نمایندگان کشورهای مختلف در آن ساختمان مقدمات اجلاس را فراهم میکردند که با به رگبار بسته شدن این ساختمان، غیرمتعهدها تصمیم گرفتند اجلاس را از عراق به هند تغییر دهند و این عنایت خداوند بود.
خاطره دیگر مربوط به عملیات والفجر ۸ میباشد. برای انجام این عملیات میخواستیم ابزار و وسائل جنگی را از نقاط مختلف به نزدیکی اروندرود ببریم. قدری از وسائل را شب منتقل کردیم و بخشی از آنها باقی مانده و زمان عملیات هم نزدیک شده بود. تنها راه این بود که چند روز هوا ابری باشد تا بتوانیم وسائل را در روز منتقل کنیم. اتفاقاً همان روزها که نیاز به هوای ابری داشتیم، هوای خوزستان ابری شد و چون هواپیماهای عراقی نمیتوانستند فیلمبرداری کنند، موفق شدیم وسایل را در روز به اروندرود برسانیم و با یک غافلگیری عملیات را انجام بدهیم.
خاطره اخلاص و صفای بسیجیان هرگز فراموششدنی نیست. به خاطر دارم در عملیات خیبر حدود ساعت یک نیمه شب به اتفاق آقای هاشمی رفسنجانی از محل تجمع نیروهای بسیجی بازدید میکردیم. با ماشین به محل رسیدیم، هر دو لباس نظامی به تن داشتیم، نور چراغ روی چهره بسیجیان افتاد که با شور و شوق عجیبی به هلیکوپتر سوار میشدند و به خط مقدم عزیمت میکردند. گرد و خاک فراوانی محل را فرا گرفته بود. آقای هاشمی چند دقیقه برای حاضرین صحبت کردند. وقتی افراد از روی تن صدا آقای هاشمی را شناختند، دچار شعف و شوق فوقالعادهای شدند و این شور و شوق و علاقه به جهاد و شهادت در آن نیمهشب هرگز فراموش نمیشود که به ما هم روحیه میداد.
در مورد نقش آقای هاشمی رفسنجانی در جنگ توضیحی بفرمایید.
یکی از افرادی که در طی سالهای دفاع مقدس بار سنگینی را متحمل شد، آقای هاشمی رفسنجانی بود. البته ایشان معمولاً تلاش میکردند که حضورشان در جبهه خیلی آشکار نباشد، زیرا وقتی دشمن میدید که ایشان در تهران نیست، متوجه میشد که برنامه مهمی در جبهه پیش خواهد آمد. لذا ایشان در وقت عملیات به جبهه میآمد و این کار هم با دقت خاصی انجام میشد. به عنوان مثال سعی میشد که آقای هاشمی اول صبح در مجلس حضور یابد و چند دقیقه صحبت کند و سپس به جبهه عزیمت نماید و برای فردای آن روز که ایشان در تهران نبودند معمولاً مصاحبهای کوتاه تنظیم میشد که پخش شود تا دشمن متوجه عدم حضور ایشان در تهران نشود. آقای هاشمی در جبهه زیاد حضور پیدا میکرد و تا نزدیکیهای میدان نبرد هم پیش میرفت. یک شب برای انجام یکی از عملیات به سوی قرارگاه رفتیم، ایشان میخواست عملیات را از نزدیک نظارت کند، محل قرارگاه تا خطوط نبرد چند کیلومتر بیشتر فاصله نداشت، در مقابل قرارگاه ایشان از ماشین پیاده شدند و چند دقیقه با فرماندهان صحبت کردند و سپس وارد قرارگاه شدند، چند ثانیه بعد یک گلوله توپ به همان نقطه اصابت کرد و بدون تردید اگر چند دقیقه زودتر ایشان محل را ترک نکرده بود، خطر جدی برای آقای هاشمی رفسنجانی و دیگر همراهان به وجود میآمد. وقتی این خبر به حضرت امام رسید پیغام دادند و آقای هاشمی را از این کار نهی کردند و فرمودند بر شما حرام است که در قسمتهایی که خطر دارد حضور پیدا کنید. قبل از این پیام آقای هاشمی در قرارگاههای مقدم زیاد حضور پیدا میکرد اما بعد از این پیام امام، مراعات میکردند. ولی در مجموع بار سنگینی را آقای هاشمی در طول دفاع مقدس بر عهده داشتند و مخصوصاً ایشان برای ایجاد هماهنگی نزدیک بین ارتش و سپاه نقش اساسی ایفا میکردند. از سوی دیگر برای ایجاد هماهنگی پشتیبانی کل کشور از جبهه، نقش آقای هاشمی اساسی بود و میتوان گفت اگر آقای هاشمی در جبهه حضور نداشت قطعاً بسیاری از پیروزیهایی که در سالهای طولانی جنگ به دست آمد حاصل نمیشد. به طول کلی پشتیبانی و حضور فعال در جبهه و ایجاد هماهنگی بین رزمندگان اسلام که توسط آقای هاشمی رفسنجانی انجام میشد، نقش بسیار اساسی در پیروزیهای ما در آن سالها داشت.
نظر شما :