رقابت منتظری و رفسنجانی در ماههای پایانی عمر امام
بازخوانی گزارش تحلیلی اشپیگل درباره جانشین بنیانگذار انقلاب
تاریخ ایرانی: آیتالله خمینی از مدتها پیش رنجور و بیمار است و چه بسا آخرین روزهای زندگی را میگذراند؛ اما رهبر انقلاب اسلامی ایران به تازگی وصیتنامه سیاسی خود را تغییر داده است. اگرچه از محتوای آن اطلاع دقیقی در دست نیست اما گفته میشود که بر اساس وصیتنامه جدید، جانشین منتخب رهبر ایران یعنی آیتالله منتظری در آینده باید قدرت را با دیگر روحانیون تقسیم کند. از قرار معلوم بحث و گمانهزنیها برای انتخاب رهبر آینده ایران و دوران پس از آیتالله خمینی آغاز شده است.
آخرین بار در اواسط نوامبر، صدای رهبر انقلاب اسلامی ایران به گوش رسید. او در پیامی رادیویی از مردم خواست «بالاترین اولویت» را برای جنگ قائل شوند و پیروزی نهایی را «هرچه زودتر» رقم زنند.
آیتالله خمینی ۸۷ ساله از ماهها پیش تقریبا حضور عمومی ندارد و هر زمان که تلویزیون دولتی ایران فیلمی ضبطشده از وی نشان میدهد، او را در میان حلقه محافظان میبینیم و البته هواداران و مردم مشتاق، برای رهبر خود در همان حال ابراز احساسات میکنند. رهبر انقلاب با چشمانی خونسرد و البته خسته و مانند قبل نافذ و تاثیرگذار به جمعیت مشتاق نگاه میکند و گاه در مقایسه با قبل، به زحمت، دست راست خود را بلند کرده و به علامت سلام به ابراز احساسات مردم پاسخ میدهد. کاملا مشخص است که آیتالله خمینی از بیماری رنج میبرد و نسبت به گذشته به شدت ضعیف شده است.
اینک اما رهبر شیعیان جهان یک بار دیگر و البته برای لحظاتی کوتاه در تلویزیون ظاهر شده و خود را به مردمش نشان میدهد. این بار خبر مهمی در راه است مبنی بر اینکه آیتالله خمینی وصیتنامه سیاسی خود را تغییر داده است؛ همان وصیتی که پنج سال پیش نوشته شده بود. از قرار معلوم نکته اصلی و مهم وصیتنامه این است که رهبر ایران جانشین خود را مشخص کرده است.
یک کارمند دولت در تهران میگوید: «این تصمیم شخصی برای آینده کشور و ملت و دین ما بسیار اهمیت دارد.» با این حال آیتالله خمینی حتی برای ۱۰ نفر از نزدیکترین کسان خود نیز که به صورت ناگهانی به اقامتگاه رهبر انقلاب در شمال پایتخت ایران احضار شده بودند، فاش نکرد که چه کسی پس از وی قدرت سیاسی و معنوی کشور را به دست خواهد گرفت.
این امام هوشمند و ثابتقدم که با وجود ضعف بدنی همچنان طراوت معنوی خود را دارد، به مدت یک ساعت با نزدیکترین یاران خود در مورد مسائل فرعی صحبت کرد و مثلا در این باره گفت که باید از هر دو نسخه وصیتنامه که همانجا بر روی فرش قرار داشت به خوبی مراقبت شود. رهبر انقلاب ایران در همان جلسه شخصا پیشنهاد کرد که یک کپی از این سند مهم به قم و یک کپی به شهر مشهد ارسال شود. این دو شهر ایرانی در واقع شهرهای مقدس شیعیان محسوب میشوند. به گفته آیتالله خمینی، پاسداران انقلاب موظفاند که از این دو نسخه به خوبی محافظت کنند و اجازه ندهند دستهای ناپاک به آن دسترسی پیدا کند. با این حال مشخص نیست در ایرانی که هنوز هم درگیر جنگی هشت ساله با عراق است چه اتفاقی خواهد افتاد و در مشهد و قم چه پیش خواهد آمد. به همین خاطر پس از بحث و جدلهای زیاد قرار بر این شد که پارلمان ایران یا همان مجلس در مورد نحوه نگهداری و مراقبت از این سند مهم تصمیم بگیرد.
هنگامی که آیتالله خمینی بالاخره میهمانان خود را مرخص کرد، تنها از یک نفر خواست که بماند: حسینعلی منتظری. این آیتالله کمی چاق و ۶۴ ساله، از سال ۱۹۸۵ به عنوان جانشین ولی فقیه (بالاترین رهبر مذهبی) مشخص و به افکار عمومی اعلام شده است. این نشست دو نفره تازه به پایان رسیده بود که شایعههای مربوط به آن در بازار تهران یا همان بورس ایرانی سنتی منتشر شد. شایعه در ایران یکی از مهمترین ابزار خبررسانی به شمار میآید: آیا آیتالله خمینی تصمیم شخصی خود را تغییر داده و منتظری را عزل کرده است؟ چه کسی بعد از خمینی به رهبری خواهد رسید؟ به چه دلیل خبرگزاری جمهوری اسلامی یا همان ایرنا در بیانیه کوتاه خود گفت که این دو نفر تنها در مورد «منافع ملی» گفتوگو کردهاند؟ و مهمتر از هر چیز دیگر اینکه وضعیت سلامتی امام چگونه است؟ به گفته یکی از دستفروشهای متدین بازار: شاید «از غیب به او خبر رسیده که به پایان عمر خود رسیده است.»
چند روز پس از خبر تغییر وصیتنامه آیتالله خمینی، بار دیگر در غرب نیز گمانهزنیها درباره سرنوشت رهبر شیعیان بالا گرفت. نشریه «تایمز» چاپ لندن گزارش داد که آیتالله در بیمارستانی در تهران به کما رفته است. بر اساس این گزارش سه متخصص قلب، یک بریتانیایی و دو اتریشی به تهران رفتهاند و «دولت ایران به دلیل بحران ناگهانی وضعیت سلامت رهبر انقلاب فلج شده است.» البته تایمز در همین گزارش به نقل از یک جراح اعصاب اهل لندن نوشت که با وجود این، شانس بازگشت سلامتی رهبر ایران زیاد است.
روزنامه «الدستور» چاپ بیروت نیز با علم به مشکل فعلی قلب رهبر ایران از افسردگیها و فراموشی ناشی از این بیماری خبر داد. البته به گزارشهای این نشریه لبنانی نمیتوان اعتماد کرد؛ زیرا تا امروز بارها از درگذشت قریبالوقوع آیتالله خمینی خبر داده است. این واقعیت را نیز نباید نادیده گرفت که «الدستور» از نظر مالی از سه سال پیش به نوعی تحتالحمایه دشمن بزرگ ایران یعنی صدام حسین، رئیسجمهور عراق است. به همین خاطر احتمالا با انتشار این پیشبینیهای عجیبوغریب قصد دارد آرزوهای خود را منطبق بر واقعیت نشان دهد.
از زمان بازگشت طوفانی آیتالله خمینی به ایران در فوریه سال ۱۹۷۹، همواره شایعات مختلفی در مورد وضعیت سلامتی وی در جریان بوده است. البته با توجه به گزارشهای پزشکی، در اینکه آیتالله به ضعف قلب و مشکل پروستات مبتلا است، تردیدی وجود ندارد؛ اما ابتلا به این بیماریها در سن و سال بالا امری کاملا رایج است. افزون بر آن امام خمینی از یک سال پیش به دلیل مشکلات کلیوی به طور مرتب دیالیز شده است.
هیچ خبری در مورد زندگی و حوزه شخصی آیتالله از اقامتگاهش در جماران واقع در شمال شهر به بیرون درز نمیکند. این در حالی است که هنوز هم برخی طرفداران شاه سابق در همان منطقه زندگی میکنند. شخص آیتالله خمینی ترجیح میدهد که همان تصویر یک اندیشمند اسلامی را داشته باشد که از آلودگیهای سیاست و قدرت به دور است و تنها برای حل مشکلات بزرگ ملت و اسلام تلاش میکند. البته ملت نیز به او عشق میورزد و او را ستایش میکند.
آیتالله خمینی همواره میدانست که جانشینش، هر کس که باشد همیشه تحت سایه قدرتمند او قرار خواهد داشت. او چهره درخشان انقلابی اسلامی و قائم به شخص بود، چهرهای که از شاه نفرت داشت و او را از کشور بیرون کرد. همو بود که بارها شیطان بزرگ یعنی آمریکا را تحقیر کرد و «پوزهاش را به خاک مالید.» آیتالله خمینی بود که هویت و غرور یکصد میلیون شیعه را بازگرداند.
افزون بر آن، نباید این نکته را از نظر دور داشت که شهرت آیتالله خمینی به عنوان رهبر انقلاب و مقام معنوی وی به عنوان یک رهبر مذهبی به هیچ عنوان به خاطر مشکلات و خطاهای دولتمردان حکومت خدشهدار نشده است. یک دیپلمات غربی مقیم تهران میگوید: «اگرچه مردم، دولت را مسئول مشکلات و نارساییهای موجود میدانند اما حساب خمینی را از این مسائل جدا کردهاند و کسی به وی انتقاد نمیکند.»
یکی بسیجی ۱۷ ساله، یعنی یکی از همان نیروهای شبهنظامی و جوانی که پس از یک دوره کوتاه آموزشی و به صورت داوطلب راهی جبههها میشوند و مخالفان نظام از آنان با عنوان «گوشت دم توپ» یاد میکنند، در پاسخ به این پرسش که واقعا به خاطر چه کسی و چه چیزی به جبهه میرود، میگوید: «در درجه اول برای امام خمینی و بعد از آن برای میهنم میجنگم.» پرسش بعدی مرتبط با پرسش نخست: «آیا حاضری برای یک امام دیگر جانت را فدا کنی؟» و پاسخ: «پس از خمینی برای من دیگر امامی وجود نخواهد داشت.»
و البته آیتالله خمینی با آگاهی از میزان محبوبیت و احترام خود در میان بخشهای بزرگی از مردم بود که هفته گذشته دست به اقدامی تازه زد و بار دیگر نکتهای مهم و کلیدی را در وصیتنامه خود تغییر داد. بر اساس شنیدهها، ظاهرا جانشین منتخب آیتالله خمینی یعنی آیتالله منتظری پس از رسیدن به قدرت نه تنها از اختیارات ویژه رهبر فعلی برخوردار نخواهد بود، بلکه به باور کارشناسان، وی تنها یک عضو از شورای چهار یا پنج نفره رهبری خواهد بود؛ شورایی که سکان سرنوشت کشور را در دوران پس از آیتالله خمینی بر عهده خواهد گرفت.
شکست منتظری بلندپرواز و نه چندان محبوب در میان مردم، در واقع به معنی پیروزی خطرناکترین رقیب او در میان هیات حاکمه است. این رقیب در واقع رئیس ۵۳ ساله پارلمان یعنی هاشمی رفسنجانی است. از مدتها قبل نیز میان طرفداران این دو روحانی رقابت و نزاع سختی جریان دارد.
با این حال رفسنجانی نیز که از جمله اعضای یکی از خانوادههای بزرگ مالک باغهای پسته است و به عنوان امامجمعه تهران محبوبیت قابل توجهی در میان نمازگزاران دارد، از تابستان گذشته تا اندازه زیادی بازی قدرت را به رقبای خود واگذار کرده است. بیش از همه این بنیادگرایان متعصب و جنگطلبان دوآتشه در سلسله مراتب روحانیت هستند که به این سیاستمدار انعطافپذیر، بیاعتمادی نشان میدهند؛ همان سیاستمداری که میهمانان غربی به غلط از وی به عنوان فردی «روشنبین» و یا حتی لیبرال یاد میکنند.
با این حال رفسنجانی در مقایسه با منتظری که هنوز با کلاشینکف در برابر دوربینها ظاهر میشود، بهتر میتواند به اصطلاح متاع خود را عرضه کند. رئیس مجلس ایران از آغاز انقلاب در حلقه نزدیکترین یاران امام حضور داشته و همواره از پیگرد و زندان مخالفان رژیم با همه وجود دفاع کرده است. اما رفسنجانی از زمانی که آن هم به صورت تلویحی و با اشاره و کنایه از لزوم پایان دادن جنگ با عراق یعنی همان جنگی که ادامه آن به نابودی نیروهای انسانی و مادی ایران منجر میشود سخن گفت، از سوی بسیاری از نیروهای متعصب شیعه به «خیانت» متهم شده است.
روزنامه «جمهوری اسلامی» چاپ تهران بدون نام بردن از رفسنجانی (به دلیل آنکه جرات این کار را ندارد) خطاب به خوانندگان خود نوشته است: «جبههها را پاکسازی کنید!» و رادیوی دولتی نیز که مانند آن روزنامه توسط طرفداران منتظری اداره میشود، گفت: «ما باید به دشمن داخلی اعلان جنگ دهیم. باید عناصر سستاراده را ریشهکن کنیم.»
رفسنجانی که به عنوان عامل اصلی و زیرک به اصطلاح تجارت و معامله گروگان در برابر سلاح شهرت دارد، به دلیل زمزمههای بسیار نرم صلحطلبانهاش، به ویژه خشم یکی از بانفوذترین گاردهای آیتالله خمینی را برانگیخته است؛ محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران از مدتها پیش هر زمان که با رئیس مجلس روبهرو میشود از دست دادن با او خودداری میکند و رفیقدوست، وزیر سپاه، نیز که زمانی روابطی بسیار نزدیک و صمیمی با رفسنجانی داشت به تازگی از رئیس مجلس و بالاترین مقام شورای عالی دفاع و فرمانده جنگ خلیج [فارس] به شدت انتقاد و او را به «رفتار دوپهلو و منافقانه» متهم و از وی به عنوان یکی از مسئولان مرگ هزاران جهادی شجاع یاد کرده است.
رفسنجانی به تازگی از نزدیک شاهد خشم محافل ارتدکس و متعصب علیه خودش بود و این خشم را با همه وجود حس کرد. در جریان کنگره «انجمنهای اسلامی دانشجویان»، وی آماج انتقادهای خشمگینانه نهادهای پرنفوذ دانشجویی قرار گرفت. از جمله شرکتکنندگان در این کنگره دانشجویانی بودند که در سال ۱۹۷۹ سفارت آمریکا را در تهران اشغال و ۵۲ آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز به گروگان گرفته بودند.
مجری برنامه خطاب به رفسنجانی گفت: «تو انقلاب ما را فریب میدهی و سیاستهای پنهان خودت را با آمریکاییها به پیش میبری» و هنگامی که رفسنجانی قصد داشت در برابر این اتهامات از خود دفاع کند و از ضرورت «ارتباط تاکتیکی با دشمنانمان» بگوید، دانشجویان به سمت تریبون حمله کردند و او را از پشت تریبون پایین کشیدند؛ اما رفسنجانی در برابر همه این هجمههای احساساتی در درون و بیرون از پارلمان ایستادگی میکند.
آیتالله خمینی نیز ماه پیش و در طی نطق رادیویی خود بار دیگر خواهان پیروزی نهایی شد. کوتاه سخن آنکه بر اساس برآورد کارشناسان نظامی غربی، در جبهه ۱۲۰۰ کیلومتری جنگ با عراق، نزدیک به ۳۰۰ هزار سرباز ایرانی در انتظار فرمان حمله به سر میبرند؛ اما به عقیده رفسنجانی این حمله بزرگ میتواند اقتصاد فلاکتزده ایران را به ورشکستگی بکشاند. یکی از افسران نیروی هوایی ایران که به تازگی به ترکیه گریخته است میگوید: «رفسنجانی و طرفدارانش قصد دارند از جنگ تمامعیار و نابودی ما جلوگیری کنند.»
با این وجود اما اقدامات اقتصادی پر از تخیل رهبران تهران حد و مرز نمیشناسد. اخیرا اعلام شد آن دسته از ایرانیانی که به دلیل کبر سن و دیگر مشکلات جسمی و غیره نمیتوانند به جبهه بروند، میتوانند خدمت نظام وظیفه خود را بخرند. در این طرح آمده است که هر نفر موظف است، هزینه حداقل یک نیروی بسیجی را برای سه ماه به صندوق جنگ واریز کند. این هزینه ۲۰ هزار تومان، معادل تقریبا دو هزار مارک آلمان تعیین شده است.
سپاه پاسداران نیز با ارائه طرحی دیگر قصد دارد منبع درآمدی تازه برای جنگ ایجاد کند. کارگزاران بلندپایه سپاه به تازگی طی فراخوانی از مردم خواستهاند که یک حساب بانکی به عنوان «ذخیرهای برای آن دنیا» افتتاح کنند. البته این حساب نه تنها اجر اخروی بلکه اجر دنیوی نیز دارد و جوایزی نقدی و همینطور سفر حج را نصیب مومنان میکند.
منبع: مجله اشپیگل، شماره ۵۲، سال ۱۹۸۷
نظر شما :