حسرت‌های ما از جام جهانی ۱۹۹۸: بهترین تیم ملی تاریخ فوتبال

آرش خوشخو، روزنامه‎نگار
۲۵ خرداد ۱۳۹۷ | ۱۰:۱۰ کد : ۶۳۳۸ دیگر رسانه‌ها
حسرت‌های ما از جام جهانی ۱۹۹۸: بهترین تیم ملی تاریخ فوتبال

جام جهانی ۱۹۹۸ را ممکن است شما با نام‌هایی مثل زیدان و رونالدو نازاریو به یاد بیاورید اما برای من همراه است با حسرت‌هایی بزرگ. حسرت‌هایی که در پژواک دریغ‌آلودشان در ذهنم نام‌هایی مثل ایویچ و عابدزاده مدام تکرار می‌شوند. 

 

چرا در این جام ایویچ روی نیمکت جام جهانی ننشست؟ او در زمستان ۷۶ بعد از حماسه ملبورن تیم را از ویرا تحویل گرفت. بیش از ۵۰ بازیکن را تست کرد و آن‌ها را در اردوی بروجرد با یک بدنسازی ترسناک آب‌دیده کرد. دقت و اصرار ایویچ به مراحل بدنسازی و آبدیده‌ کردن بدن‌ها برای حضور در میدان بزرگ جام جهانی به حدی بود که از پذیرش علی کریمی نوستاره ۱۹ ساله آن دوران تیم فتح خودداری کرد چرا که می‌دانست زمان برای بدنسازی کریمی از دست رفته است. ایویچ با تیم ملی به هنگ‌کنگ و فرانسه رفت و دست آخر به ایتالیا. بازی‌های دوستانه تیم ملی شامل دیدار با شیلی، ‌نیجریه، ‌ کویت، ‌مجارستان، ‌جامائیکا و کرواسی بود و همین‌طور ۵ بازی با تیم‌های باشگاهی فرانسوی و ایتالیایی. شامل مون‌پلیه، نانت، ‌متز، آ اس رم و اینترمیلان. 

 

فوتبال باشگاهی در آن سال، همه تحت تأثیر عزم ایویچ برای ساختن یک تیم ۲۲ نفره ورزیده قرار گرفته بود. این مربی معتبر تاریخ فوتبال بی‌سروصدا برای تقویت تیم ملی همه کار کرد. فشار او بر مساله بدنسازی و تقویت قوای بدنی داد ستاره‌ها را درآورده بود و دست آخر به بهانه شکست هفت بر یک در یک بازی دوستانه بی‌اهمیت مقابل رم، صفایی فراهانی در یک تصمیم غیرخردمندانه ایویچ بزرگ را از کادر تیم ملی اخراج کرد و تیم ورزیده و قبراق او را در اختیار جلال طالبی قرار داد. ایویچ این تاکتسین بزرگ دنیای فوتبال شگفت‌زده بود از جسارت مدیری که معلوم نیست در اثر کدام مشاوره در فضای هیجان‌آلود و مشوش سال ۷۷ حکم اخراج این مرد بزرگ دنیای فوتبال را صادر کرده بود. 

 

آخرین بازی تدارکاتی رسمی ایران، ‌تیمی که دست‌پرورده زحمات ایویچ بود و حالا زوج طالبی و ذوالفقارنسب را روی نیمکت داشت، ‌ مقابل کرواسی و در خاک این کشور بود. در این بازی تیم ایران موفق شد تیم ملی کرواسی را با تمام ستارگانش (داوور شوکر، رابرت یارنی، ‌بوبان و…) تحت تأثیر بازی هجومی و دوندگی بالای خود قرار دهد. آن بازی را کرواسی دو بر صفر برد اما بلاژویچ سرمربی کرواسی به صراحت گفت که مقابل ایران شانس آوردیم. یک ماه بعد کرواسی با شکست دادن تیم‌هایی مثل آلمان و هلند به مقام سوم جهان رسید. 

 

حسرت بعدی من به ماجرای بازی با یوگسلاوی برمی‌گردد. به فقدان عابدزاده در اولین بازی ایران در جام جهانی. تیم ایران ۳-۵-۲ به زمین آمده بود. در قلب دفاع نادر محمدخانی به همراه پاشازاده و خاکپور قلعه مستحکمی را مقابل یاران میاتوویچ نامدار و میایلوویچ ترسناک و ستاره‌هایی مثل یوگوویچ و استانکوویچ ایجاد کرده بودند. در پیستون راست جواد زرینچه قرار داشت و در چپ مهرداد میناوند. در زنجیره سه نفره میانی باقری، استیلی و مهدوی‌کیا بازی می‌کردند. (همان سه نفری که ویرا در مقابل استرالیا بازی داده بود) در خط حمله هم زوج مشهور عزیزی و دایی بودند. زوجی که مایلی‌کهن تلاش بسیار کرد که متلاشی‌اش کند و به زور از ایده دایی – مدیرروستا دفاع می‌کرد اما با آمدن ویرا، ‌خردمندی به اردوی تیم ملی فوتبال بازگشته بود و زوج بی‌نظیر فوتبال آسیا دوباره در کنار هم شکل گرفته بودند و ایویچ و بعد هم جلال طالبی قدر این دوتایی خارق‌العاده را می‌دانستند. 

 

درون دروازه این تیم هم باید عابدزاده قرار می‌گرفت اما آسیب‌دیدگی زانو، او را در بازی با یوگسلاوی به روی نیمکت رانده بود تا نیما نکیسا جای او را بگیرد. ذخیره‌های این تیم هم نام‌آشنا بودند. برومند، نعیم سعداوی، ‌اکبر استاد اسدی، ‌افشین پیروانی، ‌رضا شاهرودی، ‌علی منصوریان، ستارهمدانی، سیروس دین‌محمدی، ‌بهنام سراج و علی لطیفی. 

 

عجب تیم بی‌نظیری بود. احتمالا با فاصله بسیار بهترین تیم تاریخ فوتبال ایران. تیمی که اگر ایویچ را داشت و اگر اندکی خودباوری تیم افزایش پیدا می‌کرد به سادگی می‌توانست به دور بعد صعود کند. اما این اتفاقات نیفتاد. در بازی اول مقابل یوگسلاوی، عابدزاده جای خود را به نکیسا داده بود و خب هر وقت عابدزاده نبود دست و دل ما می‌لرزید. مثل سال ۱۹۹۳ که در فقدان عابدزاده، ‌غلامپور حیثیت دروازه ایران را بر باد داد. در آن بازی زیبا مقابل یوگسلاوی، ‌ایران نترس و شجاع بود. هر حمله حریف با یک عملیات تهاجمی از سوی ایران پاسخ داده می‌شد. یک بازی کاملا برابر را شاهد بودیم. قدرت بدنی بالای بازیکنان ایران، ‌یوگسلاوی را شگفت‌زده ساخته بود. تا اینکه دقیقه ۷۳ از راه رسید. یک شوت آزاد پشت هجده‌قدم و تحرک بیش از حد نکیسا روی خط دروازه که نشانه هیجان زیاد و کمبود اعتماد به نفس او بود و یک ضربه کاشته نه چندان خطرناک از میهایلوویچ که پیروزی بادآورده یوگسلاو‌ها را رقم زد. وای اگر عابدزاده به آن بازی می‌رسید…

 

درباره اهمیت بازی ایران مقابل یوگسلاوی همین بس که این تیم در بازی بعدی خود تا دقیقه ۷۵ دو بر صفر از آلمان جلو افتاده بود اما یک گل به خودی و یک گل دیرهنگام موجب شد تا بازی با نتیجه ۲ بر ۲ به پایان برسد. 

 

و خب در بازی مقابل آمریکا، عابدزاده رسید تا بهترین و موفق‌ترین ترکیب تیم ملی در تمام تاریخ شکل بگیرد و حاصلش‌‌ همان پیروزی بزرگ دو بر یک مقابل آمریکا بود. 

 

حالا ایران با سه امتیاز به ملاقات آلمان ۴ امتیازی رفته بود. پیروزی با هر نتیجه‌ای ایران را به دور بعد می‌رساند اما مربیان و سرپرست تیم ملی شب قبل از حرکت به سمت استادیوم بازی با آلمان سفارش خرید بلیت‌های برگشت به تهران را داده بودند! و خب با چنین دیدگاهی معلوم بود که ایران آمده بود تا بازی را آبرومندانه ببازد. بعد از یک نیمه مقاومت بالاخره زوج کلینزمان و بیرهوف در دقایق ۵۰ و ۵۷ زهر خود را ریختند تا بهترین تیم تاریخ فوتبال ایران با یک پیروزی و دو شکست به کشور بازگردد. 

 

در مرحله بعد یوگسلاوی از هلند شکست خورد و آلمان از سد مکزیک گذشت. اما آلمان در یک‌چهارم نهایی به شکلی تحقیرآمیز سه بر صفر از کرواسی شکست خورد.‌‌ همان تیمی که در بازی دوستانه قبل از جام جهانی با همه ستاره‌هایش اسیر ایران شده بود. 

 

تیم سال ۹۸ دیگر در تاریخ فوتبال ما تکرار نشد. تیمی که می‌توانست بازهم پیش برود اما مدیران محافظه‌کار چه در تهران و چه در لیون ترمز این تیم را کشیدند.

 

 

منبع: فرهنگستان فوتبال 

کلید واژه ها: فوتبال جام جهانی


نظر شما :