ما و مارادونا: پای جادوگر و دست خدا
شاملو طرفدار «شیطنتهایش» بود. محمود احمدینژاد وقتی پیراهن ملی اهدایی او را گرفت و گفت: «مارادونا از بهترینهای تاریخ است.»
ادامه مطلبشاملو طرفدار «شیطنتهایش» بود. محمود احمدینژاد وقتی پیراهن ملی اهدایی او را گرفت و گفت: «مارادونا از بهترینهای تاریخ است.»
ادامه مطلبجواد اللهوردی: همه گلها تقصیر من بود و بقیه رفته بودند گل بچینند.
ادامه مطلبتماشاچیانی که با چادر بازی فوتبال ایران و اسرائیل را تماشا کردند
ادامه مطلب۴۰ سال از اولین راهیابی ایران به جام جهانی فوتبال گذشت
ادامه مطلبنویسندگان یونان باستان مهارتهای سوارکاری اهل پرشیا را قدر گذاردهاند...خاستگاه بازی چوگان، ایران است...سال ۱۲۹۴ افسری نظامی به نام گرانمایه نرمشها و تمرینات ورزشی را در ارتش ایران باب کرد...میرمهدی ورزنده برای معرفی و باب کردن ورزش غربی در ایران تلاش کرد. ورزنده گنجاندن تربیت بدنی در برنامهٔ آموزشی مدارس را روال کرد...مهدیقلی هدایت، نخستوزیر در خاطراتش نوشت در مدارس دخترانه، زیاده از حد به تربیت بدنی توجه شده است. لباسهای ورزشی یک شکل، حس حیا را در دختران کم میکنند.
ادامه مطلبارتباطات ورزشی نمیتوانند فینفسه به روابطی بهتر منجر شوند...آشتیدهندهٔ چین و آمریکا پینگپنگبازهای دو کشور نبودند، تصمیم «رهبران» دو طرف به بهبود روابط بود...اینکه طی یک و نیم سال از بازی تیمهای ملی فوتبال ایران و آمریکا در لیون تا بازی در پاسدانا در ۲۶ دیماه ۱۳۷۸ هیچ چیزی در روابط دو کشور تغییر نکرده بود، محدودیتهای دیپلماسی ورزشی را نشان میدهد...بعید است افکار عمومی مانع برقراری مجدد روابط عادی میان دو کشور باشد.
ادامه مطلبدیپلماسی ورزشی ایران و آمریکا در دو رشته بوده: کشتی آزاد و فوتبال...کلینتون امیدوار بود بازی فوتبال «گامی به سوی پایان روابط سرد میان کشورهایمان» باشد...خاتمی تأکید را روی خصلتهای پسندیدهٔ ورزشکاری گذاشت و گفت آنچه اهمیت دارد تلاش، سختکوشی، اتحاد، زبردستی و هوشی است که جوانان ایران به نمایش گذاشتند...تیمهای ایران و آمریکا هدایایی رد و بدل کردند و عکس مشترک بیست و دو نفره گرفتند. هر دو تیم مشترکاً جایزهٔ بازی جوانمردانهٔ فیفا را گرفتند.
ادامه مطلبخاتمی در گفتوگو با کریستین امانپور، خبرنگار سیانان، پیشقدم شکستن رسم متداول بدگویی از آمریکا شد...خاتمی پیشنهاد رابطهٔ بین ملتها را داد...دیپلماسی ورزش بدل به «یکی از پرابهامترین ابزارهای کار دیپلماتیک» شده، ابهامی که مفید هم هست، چون «میتواند نشان دهد کشوری قدرتمند است و نمیشود نادیدهاش گرفت، اما ضمنا برای مذاکره منعطف و متمایل هم هست.»...برای آنکه بده بستانی ورزشی رخ بدهد، مدیران دولتی، مربیها و دیپلماتها باید در کنار همدیگر تلاش کنند.
ادامه مطلبدر ایران آدمها نه شکست آمریکا بلکه پیروزی تیم خودشان را جشن گرفتند، اما در جاهای دیگر خاورمیانه، شکست ایالات متحده را جشن گرفتند...دیپلماسی ورزش هیچ اثری در سطح روابط میان دولتهای ایران و ایالات متحده نگذاشت...تب فوتبال اواخر دههٔ ۱۳۷۰ در ایران، یکپارچگی ملی را بالا برد...متعاقب جام جهانی ۱۹۹۸، پیوستن ایران به جامعهٔ جهانی جلوهٔ نمادین پررنگتری هم یافت وقتی بسیاری از بازیکنان قدر ایرانی شروع به بازی در تیمهای فوتبال خارجی (عمدتا آلمانی) کردند.
ادامه مطلبروزنامۀ «سلام» روی فوتبال تأکید داشت اما «رسالت»، اهمیت را به کشتی میداد...اوایل دهۀ ۱۳۷۰ به ابتکار فائزه رفسنجانی ورزش زنان احیا شد...رئیس سازمان تربیت بدنی با ورود زنان به استادیوم فوتبال موافقت کرد. روز ۲۷ تیرماه حدود ۵۰۰ زن در جایگاهی ویژه در استادیوم جدای از مردان نشستند و بازی میان هند و بحرین را تماشا کردند... جشنهای راهیابی ایران به جام جهانی را باید در پرتو نتیجۀ انتخابات خرداد ۱۳۷۶ تفسیر کرد.
ادامه مطلباوایل اسبسواری و موارد مربوط به آن به دلیل تصویر اشرافیشان با اخم و تخم روبهرو بود...با توجه به وابستگی بسیاری از صاحبان باشگاههای ورزشی به حکومت پیشین، همۀ باشگاههای خصوصی ملی شدند...مقالهای در نشریۀ رسمی حزب جمهوری اسلامی، سخت گلایه میکرد که ورزشهای تماشاگرپسند میراث حکومت شاه است و انقلاب باید ورزشهایی مبتنی بر مشارکت را جایگزینشان کند. مقالهای دیگر نقش مخرب فوتبال را در کشورهای جهان سوم تحلیل میکرد.
ادامه مطلببازی ایران و اسرائیل در سال ۱۳۴۷، فوتبال را بدل به پدیدۀ تودهها در ایران کرد... تیم تاج وابسته به حکومت بود، اما شاهین آدمهای روشنفکرتری داشت. مالکش اصرار داشت بازیکنها از درس خواندن غفلت نکنند و بسیاریشان هم درس را ادامه دادند... رقابت میان تاج و شاهین بعدی سیاسی داشت و گرایش مخالفان به هواداری از شاهین بود...ولیعهد طرفدار تاج بود و همین هم تصویر تاج را بیشتر با تصویر حکومت یکی میکرد...مخالفان میگفتند حکومت فوتبال را ترویج میکند تا جماعت را غیرسیاسی نگه دارد.
ادامه مطلباواسط دهۀ ۱۳۰۰ فوتبال دیگر نماد تجدد در ایران شده بود...عیسی صدیق روایت میکند که عامۀ مردم در آغاز چنان بیاعتنا بودند که ادارۀ تربیت بدنی ناگزیر بود به دادن چای و شیرینی تا مردم را به دیدن بازیهای فوتبال اغوا کند...سال ۱۳۱۸ برای اولین بار در تاریخ ایران در تعدادی از رشتهها، از جمله فوتبال، مسابقات ملی قهرمانی برگزار شد...تا اواسط دهۀ ۱۳۱۰ ورزشهای غربی برای اقلیتی مختصر از ایرانیها جالب بودند. فوتبال عمدتاً فعالیتی خاص نخبگان و بالادستیها بود.
ادامه مطلبفوتبالیستهای ایرانی جوان بابت پوشیدن شورت ورزشی با ناملایماتی روبرو میشدند...حدود سال ۱۲۸۷ ایرانیها کمکم شروع کردند به جایگزین کردن بازیکنانی در تیمهای بریتانیایی. مشکل بزرگشان این بود که توپ سخت پیدا میشد...در جاهایی مثل اردبیل، فوتبال را جوانانی که مدتی در قفقاز زندگی کرده بودند، معرفی کردند...در اسفند ۱۳۰۳ مسابقۀ میان باشگاه تهران و تیمی ارمنی به آشوب کشیده شد. اوباش فوتبالی دستگیر و محکوم شدند به پنجاه ضربه شلاق.
ادامه مطلبهر چیزی در ایران میتواند تبدیل به بازی فوتبال سیاسی بشود، از جمله خود فوتبال... مقام اولی مسابقات جهانی سال کشتی ۱۹۹۸ که در تهران برگزار شد، شور و هیجان خیلی کمتری برانگیخت تا صرف حضور این کشور در مسابقات جام جهانی فوتبال سال ۱۹۹۸...اینکه جایگاه محبوبترین ورزش در ایران کمکم از کشتی به فوتبال منتقل شد، بازتابی است از تغییراتی اجتماعی و سیاسی که در این کشور رخ داده. تحولاتی اجتماعی که به محبوبیت فوتبال در اروپا کمک کردند، در ایران دیرتر اتفاق افتادند.
ادامه مطلبپای انواع مختلف تمرینهای بدنی مدرن به واسطۀ نظامیها به ایران باز شد...پدر ورزش مدرن در ایران، میرمهدی ورزنده بود که شروع به آموزش تربیت بدنی در مدارس ایران کرد....نخستین سابقۀ ثبت شدهای که من از یک بازی فوتبال یافتهام، مال سال ۱۲۷۷ در اصفهان است که در آن مهاجرانی از بریتانیا در قالب تیمی ارمنی بازی میکردهاند...فوتبال را سه واسطۀ تجدد به ایرانیها معرفی کردند: مدارس مذهبی میسیونری، صنعت نفت و نظامیها...در مدارس مذهبی بریتانیاییها فوتبال جزو برنامۀ تحصیلی بود.
ادامه مطلب