سوغات انگلیسی‌ها و مبلغین مسیحی

۲- فوتبال چگونه به ایران آمد؟
۲۶ خرداد ۱۳۹۳ | ۱۶:۴۰ کد : ۷۷۹۴ تاریخ سیاسی فوتبال در ایران
پای انواع مختلف تمرین‌های بدنی مدرن به واسطۀ نظامی‌ها به ایران باز شد...پدر ورزش مدرن در ایران، میرمهدی ورزنده بود که شروع به آموزش تربیت بدنی در مدارس ایران کرد....نخستین سابقۀ ثبت شده‌ای که من از یک بازی فوتبال یافته‌ام، مال سال ۱۲۷۷ در اصفهان است که در آن مهاجرانی از بریتانیا در قالب تیمی ارمنی بازی می‌کرده‌اند...فوتبال را سه واسطۀ تجدد به ایرانی‌ها معرفی کردند: مدارس مذهبی میسیونری، صنعت نفت و نظامی‌ها...در مدارس مذهبی بریتانیایی‌ها فوتبال جزو برنامۀ تحصیلی بود.
سوغات انگلیسی‌ها و مبلغین مسیحی
ترجمه: بهرنگ رجبی

 

تاریخ ایرانی: هوشنگ شهابی، استاد روابط بین‌الملل و تاریخ دانشگاه بوستون آمریکا، در این مقاله به تاریخ سیاسی فوتبال در ایران پرداخته و اثرات متقابل محبوب شدن این ورزش و تغییرات اجتماعی، جهت‌گیری‌های دولتی و سیاست را تحلیل کرده است که در این روزها که روح فوتبال در جان همه حلول کرده، خواندنشان در «تاریخ ایرانی» لذتی مضاعف دارد.

 

***

 

ورود ورزش غربی به ایران

 

ورود ورزش‌های غربی به ایران خیلی ثبت و مستند نشده. در دارالفنون، نخستین مدرسۀ مدرن ایران که سال ۱۲۳۰ در تهران تأسیس شد، متصدیان اروپایی بخش آموزش مرتباً دانش‌آموزان ایرانی‌شان را نرمش می‌دادند. برای این منظور، تالار مدرسه که هیچ وقت برای اجرای تئاتر استفاده نشده بود بدل شد به باشگاه ورزش. همچون بسیاری بدعت‌های فرهنگی دیگر، پای انواع مختلف تمرین‌های بدنی مدرن هم به واسطۀ نظامی‌ها به ایران باز شد. افسری تحصیلکردۀ آلمان به اسم گرانمایه در مدرسۀ نظام نرمش‌های سبک فردریش لودویک جان را تعلیم می‌داد،(۱) در ژاندارمری افسران سوئدی روش سوئدی پر هنریک لینگ را تعلیم می‌دادند،(۲) و در مدرسۀ قشون قزاق نرمش‌های روسی تعلیم داده می‌شد.(۳)

 

بعد از انقلاب مشروطۀ سال ۱۲۸۵، فایدۀ ورزش و نرمش‌های بدنی برای پیشرفت کشور بدل شد به موضوع بحث عموم. در نشریات ایرانی داخل و خارج ایران، روی اهمیت ورزش و نرمش بدنی برای رسیدن به ملتی سالم که بتواند شکوه و جلال ایران باستان را احیا کند، تأکید می‌شد.(۴) سال ۱۲۹۵ مردی که می‌توان او را پدر ورزش مدرن در ایران خواند، میرمهدی ورزنده، از اقامتی طولانی مدت در بلژیک و ترکیه به ایران برگشت و شروع به آموزش تربیت بدنی در مدارس ایران کرد. ابتدا در برابرش مقاومت‌هایی شد، اما سال ۱۲۹۸ وزیر معارف، نصیرالدوله، رسماً تربیت بدنی را جزئی از برنامۀ تحصیلی مدارس ایران کرد.(۵) در دی ماه ۱۲۹۰ «کاوه»، نشریۀ اثرگذار و پرنفوذی که در برلین منتشر می‌شد، نوشت: «به عقیدۀ آنان که در فلسفۀ ترقی ملل و اسرار آن غور کامل کرده‌اند، [ورزش] از اولین اسباب قوت ملی و ترقی و استقلال و تمدن و بقای ملت و مخصوصاً عفت اخلاقی و جدیت بوده. منشأ اخلاق فاضلۀ فردی و اجتماعی می‌باشد. توپ بازی با دست و مخصوصاً با پا و اسب‌سواری و قایقرانی و شکار دریا و کوه و شمشیربازی و گوی و چوگان‌بازی و سرسره‌بازی معمولی و یا سر خوردن از تپه به پایین در روی برف و صدها انواع دیگر بازی‌ها تأثیر مهم و درجه اول در زندگی و ترقی و اخلاق و تمدن آن ملت دارند. بیجا نیست که خیلی از حکما گفته‌اند سر عظمت و قوت و قدرت و ترقی و صفات ملی انگلیسی‌ در «فوتبال» یعنی بازی با پا است.»(۶)

 

به رغم جایگاه خاصی که فوتبال در تصویر ایرانی‌ها از تجدد داشت، سال ۱۳۰۶ که مجلس شورا قانون اعطای اختیار به وزارت معارف برای گنجاندن تربیت بدنی روزانه به برنامۀ اجباری مدارس عمومی ایران را تصویب کرد،(۷) سیستم انتخابی وزارتخانه ورزش‌های سبک سوئدی‌ای بود که پر هنریک لینگ پایه‌شان را گذاشته بود و در ایران معروف شدند به «ورزش سوئدی». اندکی بعدتر تحت مدیریت ورزنده دانشکدۀ تربیت معلم تربیت بدنی تأسیس شد، دانشکده‌ای که تا سال ۱۳۱۳ کماکان برقرار بود و فعالیت می‌کرد.(۸) به نظر می‌آید روحانیان و علما مخالف اقدام سال ۱۳۰۶ مجلس بودند چون به دید آدم‌های سنتی، تمرین‌های ورزشی چنان جلف و سبک بودند که آدم را یاد رقص می‌انداختند.(۹)

 

پای بازی‌های ورزشی رقابتی غربی را ایرانیان برگشته از اروپا و اروپایی‌های ساکن ایران به ایران باز کردند. همچون جاهای دیگر دنیا، مهاجران بریتانیایی نقشی عمده در ورود فوتبال به ایران بازی کردند.(۱۰) در امپراتوری عثمانی نخستین فوتبال‌ها را ساکنان بریتانیایی و غیرمسلمانان بازی کردند،(۱۱) و در ایران هم نخستین سابقۀ ثبت شده‌ای که من از یک بازی فوتبال یافته‌ام، مال سال ۱۲۷۷ در اصفهان است که در آن مهاجرانی از بریتانیا در قالب تیمی ارمنی بازی می‌کرده‌اند. پسران شاهزاده / فرماندار اصفهان، ظل‌السلطان، بازی را تماشا کردند و بعد خوش‌شان آمد، چون به نظرشان لذت‌بخش‌تر از کریکت رسید.(۱۲) اما تا جایی که به عامۀ مردم مربوط است، فوتبال را سه واسطۀ تجدد به ایرانی‌ها معرفی کردند: مدارس مذهبی میسیونری، صنعت نفت و نظامی‌ها.

 

در مدارس مذهبی بریتانیایی‌ها، بازی‌هایی از جمله فوتبال جزو برنامۀ تحصیلی بود.(۱۳) در مدرسۀ سن‌لوئیس هم که روحانیونی از کلیسای سن‌لازار اداره‌اش می‌کردند، روال همین بود؛ این مدرسه یکی از نخستین تیم‌های فوتبال مدارس را هم داشت.(۱۴) و اگرچه امروز دیگر کسی فوتبال را به ایالت متحده مربوط نمی‌داند اما میسیونرهای آمریکایی هم آن را به فوتبال آمریکایی ترجیح می‌دادند.(۱۵) تربیت ‌بدنی جزئی مهم از برنامۀ تحصیلی مدرسۀ آمریکایی‌ها (بعدتر دبیرستان البرز) بود که میسیونرهای پرسبیتری پایه‌ گذاشتند.(۱۶)

 

 

 

 

 

پینوشت‌ها:

 

۱ـ دربارۀ جان، نگاه کنید به:

Horst Überhorst, Zurück zu Jahn (Bochum, 1969

 

۲ـ دربارۀ لینگ، نگاه کنید به:

Carl Diem, Weltgeschichte des Sports und der Leibeserziehungen (Stuttgart, 1967), 793-795 and Jan Lindroth, “The History of Ling Gymnastics in Sweden. A Research Survey,” Stadion 19-220 (1993-94).

 

۳ـ ابوالفضل صدری، تاریخ ورزش (تهران، ۱۳۴۰)، ۱۳۹ـ‌۱۲۸. صدری به روش روسی می‌گوید «زاکولسکی» که به احتمال زیاد منظور همان نرمش‌های سُکُل است.

 

۴ـ نگاه کنید به:

Cyrus Schayegh, “Sport, health, and the Iranian middle class in the 1920s and 1930s,” Iranian Studies, volume 35, number 4, Fall 2002.

 

۵ـ صدری، تاریخ ورزش، ۱۳۹‌ـ‌۱۳۸.

 

۶ـ «خیالات»، کاوه (۲۸ دی ماه ۱۲۹۰)»۱. ایران البته تنها کشوری نبود که در آن اصلاح‌خواهان سستی و فتور ملت را با نداشتن علاقه به ورزش بدنی مرتبط می‌دانستند. برای مورد فرانسه نگاه کنید به:

Eugen Weber, “Faster, Higher, Stronger,” chap. 11 in France, Fin de Siécle (Cambridge, 1986).

برای مورد هند نگاه کنید به:

John Rosselli, “The Self-Image of Effeteness: Physical Education and Nationalism in 19th Century Bengal,” Past and Present 86 (1980): 121-48

 

۷ـ برای متن این قانون، نگاه کنید به: تعلیم و تربیت، ۳ (۱۳۰۶):۱، یا صدری، تاریخ ورزش، ۱۳۹. برای جلوه‌ای از پذیرش لینگ در ایران، نگاه کنید به: م. م. ط. ط. [محمد محیط طباطبایی]، «لینگ: شاعر و ورزشکار، ۱۸۳۹‌ـ‌۱۷۷۶»، آموزش و پرورش، ۱۰ (۱۳۱۹):۱۶‌ـ‌۱۵، ۵۸.

 

۸ـ صدری، تاریخ ورزش، ۱۴۰، ۱۴۲.

 

۹ـ صدری، تاریخ ورزش، ۱۳۹؛ دانش ورزش، ۲ (۱۳۶۷): ۴۳.

 

۱۰ـ دربارۀ صدور فوتبال از طرف بریتانیا به باقی دنیا، نگاه کنید به:

Allen Guttmann, Games & Empires: Modern Sports and Cultural Imperialism (New York, 1994), 41-70; James Walvin, “Britain’s Most Durable Export,” chap. 2 in The People’s Game: The History of Football Revisited (Edinburgh and London, 1994), 96-117; and Tony Mason, “English Lessons,” chap. 2 in Passion of the people, 15-26.

 

11-Kurthan Fişek, “The genesis of sports administration in Turkey,” in Horst Ueberhorst, ed., Geschichte der Leibesübungen (Berlin, 1989), 6: 262.

 

12- Wilfrid Sparroy, Persian Children of the Royal Family: The Narrative of on English Tutor at the Court of H. I. H. Zillu’s – Sultán, G. C. S. I. (London, 1902), 255-56.

 

۱۳ـ مثلاً نگاه کنید به:

R. W. Howard, A Merry Mountaineer: The Story of Clifford Harris of Persian (London, 1935), 82-83.

 

۱۴ـ سپهبد احمد وثوق، داستان زندگی: خاطراتی از پنجاه سال تاریخ معاصر، ۱۳۴۰‌ـ‌۱۲۹۰ (تهران، بی‌تا)، ۱۵.

 

۱۵ـ مثلاً در دهۀ ۱۹۳۰ [دهۀ ۱۳۱۰] فوتبال ورزشی مهم در دانشکدۀ پروتستان سوری‌ها بود که بعدها اسمش عوض شد به دانشگاه آمریکایی بیروت. نگاه کنید به:

B. L. Penrose, Jr., That They May Have Life: The Story of the American university in Beirut (New York, 1941), 286.

 

۱۶ـ نگاه کنید به:

J. Armajani, “Alborz College,” EIr s.v. 

 

کلید واژه ها: فوتبال هوشنگ شهابی


نظر شما :