روزی که زنان ایرانی ورزشگاه را پر کردند
تماشاچیانی که با چادر بازی فوتبال ایران و اسرائیل را تماشا کردند
ادامه مطلبتماشاچیانی که با چادر بازی فوتبال ایران و اسرائیل را تماشا کردند
ادامه مطلبدندیایسم واپسین جرقهٔ قهرمانی در عصر سیطرهٔ انحطاط است...زمانهٔ فعالیتهای موسی صدر توضیحدهندهٔ بخشی از روند پیدایش و تکوین این اسطوره است...قطع رابطهٔ صدر با شاه را تداوم رابطهٔ حکومت ایران با اسرائیل در دورانی تسریع کرد که اسرائیل شروع کرده بود به استفاده از بمبهای فسفری به قصد نابود کردن محصولات کشاورزی جنوب لبنان... موسی صدر بهبود وضع زندگی مردمش را میخواست و گفته، «ما نه راست و نه چپ بلکه رهروی راه عدالتیم.»...تلاشهای صدر در بهبود جایگاه شیعیان لبنان تاثیر داشت.
ادامه مطلباوایل دههٔ ۱۳۴۰ مسیحیانی بودند که به دیدشان امام موسی صدر خصایل و هیبت مسیح را داشت... کریم بقرادونی، از روشنفکران برجستهٔ حزب مسیحیان مارونی لبنان به یاد میآورد که صدر «آدم جذابی بود که به ظاهر و لباسش میرسید و در رفتار و سخنرانیهایش دقت داشت.»... در موسی صدر، گرایش به حیرتزده کردن، در هیچ موردی به اندازهٔ روشهای تلاشش برای پر کردن شکاف میان مسلمانان و مسیحیان مشهود و بارز نیست... صدر با لبنان زمان خودش هیچ پیوند اجتماعی یا ملی مستقیمی نداشت.
ادامه مطلبدر روایات شیعی در مورد هر دوازده امام آمده که قامت چشمگیر و لباس آراسته داشتهاند. در ایران، آیتالله خمینی و بهشتی، قطعاً با این تصویر آرمانی منطبق بودند...در اروپای قرن نوزدهم، پاپ لئوی سیزدهم به چشم بسیاری آدمها یک دندی بود. در دوران ما شخصیت نخستین رئیسجمهور قبرس، اسقف ماکاریوس که اتفاقاً موسی صدر را اغلب با او مقایسه میکنند، دندیطور به نظر میآید...دندی هم احترامی برای دولت قائل نیست و هم مطیع است...دندی نظم اجتماعی را دست میاندازد اما شورشی نیست.
ادامه مطلبموسی صدر شهروندی ایرانی بود که سال ۱۳۳۸ ازش خواستند برود به لبنان و رهبر جامعهٔ شیعیان شهر صور شود، چون بر سر هیچ لبنانیای برای نشستن در این جایگاه توافق نبود...موسی صدر یکی از جذابترین شخصیتهای سیاسی است که در خاورمیانهٔ مدرن ظهور کرد...جذابیت او محدود به شیعیان نمیشود...ابعاد دندیگونه وجههٔ عمومی امام موسی صدر شیفتگی برمیانگیخت...دغدغهٔ من نه شخص موسی صدر بلکه وجههٔ اوست؛ «افسانه» یا به بیان دقیقتر اسطورهٔ اوست که میکوشم تفسیرش کنم.
ادامه مطلباز بازیهای المپیک ۱۹۴۸ لندن بود که ایران شروع کرد به فرستادن تیمهایش به مسابقات بینالمللی...روشهای غربیها در ورزش شد توجیه کاهش شدید حضور ایران در مسابقههای بینالمللی...بعد از کشمکشی علنی میان مسئولان وزارت امور خارجه و سازمان تربیت بدنی به ورزشکاران ایران اجازه داده شد با آمریکاییها مسابقه بدهند اما با اسرائیلیها نه...اوایل دههٔ ۱۳۷۰ تلویزیون شروع کرد به پوشش رخدادهای ورزشی مهم، حتی بازیهای جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا...مسابقات بینالمللی به ایران امکان میدهد جزئی از جامعهٔ جهانی باشد.
ادامه مطلبآیتالله خمینی حکم داد پخش و تماشای برنامههای ورزشی مجاز است...هاشمی رفسنجانی گفت ورزش ضرورتی گریزناپذیر برای زنان است.
ادامه مطلبنخستین کسانی که تربیت بدنی را برای دختران باب کردند، میسیونرهای مسیحی سدهٔ سیزدهم شمسی بودند...در دههٔ ۱۳۱۰ تربیت بدنی در مدارس دخترانهٔ دولتی اجباری شد...سال ۱۳۱۸ در رشتههای دو و میدانی، فوتبال و شنا مسابقات ملی قهرمانی برگزار شد...اواخر دههٔ ۱۳۴۰ بود که فوتبال آرامآرام کشتی را به سایه برد...در دهۀ ۱۳۵۰ هنرهای رزمی آسیای شرقی پا به عرصهٔ ورزش ایران گذاشت. محبوبیت شگرف فیلمهای کونگفویی چینی هم در فراگیری هنرهای رزمی نقش داشت.
ادامه مطلبنویسندگان یونان باستان مهارتهای سوارکاری اهل پرشیا را قدر گذاردهاند...خاستگاه بازی چوگان، ایران است...سال ۱۲۹۴ افسری نظامی به نام گرانمایه نرمشها و تمرینات ورزشی را در ارتش ایران باب کرد...میرمهدی ورزنده برای معرفی و باب کردن ورزش غربی در ایران تلاش کرد. ورزنده گنجاندن تربیت بدنی در برنامهٔ آموزشی مدارس را روال کرد...مهدیقلی هدایت، نخستوزیر در خاطراتش نوشت در مدارس دخترانه، زیاده از حد به تربیت بدنی توجه شده است. لباسهای ورزشی یک شکل، حس حیا را در دختران کم میکنند.
ادامه مطلبارتباطات ورزشی نمیتوانند فینفسه به روابطی بهتر منجر شوند...آشتیدهندهٔ چین و آمریکا پینگپنگبازهای دو کشور نبودند، تصمیم «رهبران» دو طرف به بهبود روابط بود...اینکه طی یک و نیم سال از بازی تیمهای ملی فوتبال ایران و آمریکا در لیون تا بازی در پاسدانا در ۲۶ دیماه ۱۳۷۸ هیچ چیزی در روابط دو کشور تغییر نکرده بود، محدودیتهای دیپلماسی ورزشی را نشان میدهد...بعید است افکار عمومی مانع برقراری مجدد روابط عادی میان دو کشور باشد.
ادامه مطلبدیپلماسی ورزشی ایران و آمریکا در دو رشته بوده: کشتی آزاد و فوتبال...کلینتون امیدوار بود بازی فوتبال «گامی به سوی پایان روابط سرد میان کشورهایمان» باشد...خاتمی تأکید را روی خصلتهای پسندیدهٔ ورزشکاری گذاشت و گفت آنچه اهمیت دارد تلاش، سختکوشی، اتحاد، زبردستی و هوشی است که جوانان ایران به نمایش گذاشتند...تیمهای ایران و آمریکا هدایایی رد و بدل کردند و عکس مشترک بیست و دو نفره گرفتند. هر دو تیم مشترکاً جایزهٔ بازی جوانمردانهٔ فیفا را گرفتند.
ادامه مطلبارتباط آمریکاییها هیچ گاه به کل با ایران قطع نبوده و نشده: رابط مهم میان دو جامعه، مهاجران ایرانیاند...در همهٔ این سالها جریان تصویرسازی هیولاوار هر طرف از دیگری تا حد زیادی کماکان ادامه داشته است...روابط میان ملتها میتواند راهی برای برقراری روابطی نیمه رسمی میان دو کشور باشد...مجلهٔ «نشنال جئوگرافیک»، در کل دو دههٔ بعد انقلاب فقط یک مقاله دربارهٔ ایران داشت...ایرانیهای ساکن ایالات متحده گرایش به این داشتهاند که خودشان را پرشین بخوانند.
ادامه مطلبدر ایران آدمها نه شکست آمریکا بلکه پیروزی تیم خودشان را جشن گرفتند، اما در جاهای دیگر خاورمیانه، شکست ایالات متحده را جشن گرفتند...دیپلماسی ورزش هیچ اثری در سطح روابط میان دولتهای ایران و ایالات متحده نگذاشت...تب فوتبال اواخر دههٔ ۱۳۷۰ در ایران، یکپارچگی ملی را بالا برد...متعاقب جام جهانی ۱۹۹۸، پیوستن ایران به جامعهٔ جهانی جلوهٔ نمادین پررنگتری هم یافت وقتی بسیاری از بازیکنان قدر ایرانی شروع به بازی در تیمهای فوتبال خارجی (عمدتا آلمانی) کردند.
ادامه مطلبروزنامۀ «سلام» روی فوتبال تأکید داشت اما «رسالت»، اهمیت را به کشتی میداد...اوایل دهۀ ۱۳۷۰ به ابتکار فائزه رفسنجانی ورزش زنان احیا شد...رئیس سازمان تربیت بدنی با ورود زنان به استادیوم فوتبال موافقت کرد. روز ۲۷ تیرماه حدود ۵۰۰ زن در جایگاهی ویژه در استادیوم جدای از مردان نشستند و بازی میان هند و بحرین را تماشا کردند... جشنهای راهیابی ایران به جام جهانی را باید در پرتو نتیجۀ انتخابات خرداد ۱۳۷۶ تفسیر کرد.
ادامه مطلباوایل اسبسواری و موارد مربوط به آن به دلیل تصویر اشرافیشان با اخم و تخم روبهرو بود...با توجه به وابستگی بسیاری از صاحبان باشگاههای ورزشی به حکومت پیشین، همۀ باشگاههای خصوصی ملی شدند...مقالهای در نشریۀ رسمی حزب جمهوری اسلامی، سخت گلایه میکرد که ورزشهای تماشاگرپسند میراث حکومت شاه است و انقلاب باید ورزشهایی مبتنی بر مشارکت را جایگزینشان کند. مقالهای دیگر نقش مخرب فوتبال را در کشورهای جهان سوم تحلیل میکرد.
ادامه مطلببازی ایران و اسرائیل در سال ۱۳۴۷، فوتبال را بدل به پدیدۀ تودهها در ایران کرد... تیم تاج وابسته به حکومت بود، اما شاهین آدمهای روشنفکرتری داشت. مالکش اصرار داشت بازیکنها از درس خواندن غفلت نکنند و بسیاریشان هم درس را ادامه دادند... رقابت میان تاج و شاهین بعدی سیاسی داشت و گرایش مخالفان به هواداری از شاهین بود...ولیعهد طرفدار تاج بود و همین هم تصویر تاج را بیشتر با تصویر حکومت یکی میکرد...مخالفان میگفتند حکومت فوتبال را ترویج میکند تا جماعت را غیرسیاسی نگه دارد.
ادامه مطلباواسط دهۀ ۱۳۰۰ فوتبال دیگر نماد تجدد در ایران شده بود...عیسی صدیق روایت میکند که عامۀ مردم در آغاز چنان بیاعتنا بودند که ادارۀ تربیت بدنی ناگزیر بود به دادن چای و شیرینی تا مردم را به دیدن بازیهای فوتبال اغوا کند...سال ۱۳۱۸ برای اولین بار در تاریخ ایران در تعدادی از رشتهها، از جمله فوتبال، مسابقات ملی قهرمانی برگزار شد...تا اواسط دهۀ ۱۳۱۰ ورزشهای غربی برای اقلیتی مختصر از ایرانیها جالب بودند. فوتبال عمدتاً فعالیتی خاص نخبگان و بالادستیها بود.
ادامه مطلبفوتبالیستهای ایرانی جوان بابت پوشیدن شورت ورزشی با ناملایماتی روبرو میشدند...حدود سال ۱۲۸۷ ایرانیها کمکم شروع کردند به جایگزین کردن بازیکنانی در تیمهای بریتانیایی. مشکل بزرگشان این بود که توپ سخت پیدا میشد...در جاهایی مثل اردبیل، فوتبال را جوانانی که مدتی در قفقاز زندگی کرده بودند، معرفی کردند...در اسفند ۱۳۰۳ مسابقۀ میان باشگاه تهران و تیمی ارمنی به آشوب کشیده شد. اوباش فوتبالی دستگیر و محکوم شدند به پنجاه ضربه شلاق.
ادامه مطلبهر چیزی در ایران میتواند تبدیل به بازی فوتبال سیاسی بشود، از جمله خود فوتبال... مقام اولی مسابقات جهانی سال کشتی ۱۹۹۸ که در تهران برگزار شد، شور و هیجان خیلی کمتری برانگیخت تا صرف حضور این کشور در مسابقات جام جهانی فوتبال سال ۱۹۹۸...اینکه جایگاه محبوبترین ورزش در ایران کمکم از کشتی به فوتبال منتقل شد، بازتابی است از تغییراتی اجتماعی و سیاسی که در این کشور رخ داده. تحولاتی اجتماعی که به محبوبیت فوتبال در اروپا کمک کردند، در ایران دیرتر اتفاق افتادند.
ادامه مطلبپای انواع مختلف تمرینهای بدنی مدرن به واسطۀ نظامیها به ایران باز شد...پدر ورزش مدرن در ایران، میرمهدی ورزنده بود که شروع به آموزش تربیت بدنی در مدارس ایران کرد....نخستین سابقۀ ثبت شدهای که من از یک بازی فوتبال یافتهام، مال سال ۱۲۷۷ در اصفهان است که در آن مهاجرانی از بریتانیا در قالب تیمی ارمنی بازی میکردهاند...فوتبال را سه واسطۀ تجدد به ایرانیها معرفی کردند: مدارس مذهبی میسیونری، صنعت نفت و نظامیها...در مدارس مذهبی بریتانیاییها فوتبال جزو برنامۀ تحصیلی بود.
ادامه مطلبپدربزرگ هویدا و احتمالاً پدرش بهایی بودند...هویدا عضو لژ فراماسونی فروغی بود...هویدا یک شبهدندی بود... رفتارهای عجیب و غریب اما کنترل شدهای که میلانی در کتابش از هویدا نقل میکند، او را یاغی محافظهکاری نشان میدهند که از شگفت زده کردن دیگران بابت کارهای غیرمنتظرهاش لذت میبرد...دندی گستاخ اما مطیع است، اما هویدا نهایتاً فقط مطیع بود. هیچ جور تندی و گستاخیای نمیشود در این آدم یافت. میشود در این آدم نوعی تملقگویی فرومایه در برابر شاه دید که هیچ ربطی به سرشت و خصلتهای دندی ندارد.
ادامه مطلب