ابراهیم فیاض: اگر چمران زنده بود، اصلاحطلبی متدین میشد/ حاج قاسم هم سیستم فکری چمران را داشت
سعید گیتیآرا: امروز ۳۱ خردادماه، سالروز شهادت یکی از چهرههای مشهور، اما همچنان ناشناخته باقی مانده انقلاب اسلامی است. کسی که نقش پررنگی در روند مبارزه با رژیم شاه و پیروزی انقلاب ایفا کرد.
شاید برای نسل امروز «مصطفی چمران» تنها با یک فیلم یا چند مستند شناخته شود، اما با نگاهی به سابقه مبارزاتیاش میتوان به ابعاد جدیدی از شخصیت او پی بُرد و شاید تا قبل از مطالعه عمیقتر درباره شخصیت شهید چمران، چنان که یک جامعهشناس اصولگرا هم باور دارد، بتوان او را «مظلوم» دانست. کسی که از سوی برخی جریانات مصادره به مطلوب شده است.
شهید چمران برای همیشه «مظلوم» است
در همین رابطه، ابراهیم فیاض در گفتوگو با پایگاه خبری جماران گفت: شهید چمران برای همیشه «مظلوم» است. علتش هم این است که نه تنها هیچگاه به درستی شناخته نشد، بلکه مصادره به مطلوب شد. من یک ضلع شخصیتی او را «شریعتی»، ضلع دیگرش را «امام موسی صدر» و بُعد سوم شخصیتش را «تهرانی بودن» میدانم. این موارد در چمران به شدت موثر بودند.
وی افزود: به گفته مجید تهرانیان از اعضای کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، هنگامی که میان برخی اعضاء دعوایی رخ داد، شهید چمران به گریه افتاد. او میگفت تأثر و بزرگمنشی چمران بسیار تاثیرگذار بوده است. من این نکته را به برادر شهید چمران (مهدی چمران) هم گفتهام که هنوز هیچ کار مطالعاتی عمیقی درباره شخصیت چمران نشده است. آن فیلم «چ» هم که ساخته شد، دربارهاش گفتم که چگوارا کجاو چمران کجا؟ چمران هیچ گاه کُشت و کشتاری که چگوارا در کوبا انجام داد، نکرد.
نظامیگری هم هیچ گاه باعث اشباع دانش چمران نشد
ابراهیم فیاض ادامه داد: چگوارا پزشک بود، ولی چمران از دانشجویان برجسته بهترین دانشگاههای آمریکا بود. او همان زمان تحصیل را رها میکند و به مصر میرود و آموزشهای نظامی چریکی را در آنجا میبیند. انتظار این بود که او در آنجا به بحثهای علمی و روشنفکری با اخوانالمسلمین بپردازد. همان کاری که روشنفکرین ایران از شریعتی تا رهبری کنونی انقلاب اسلامی ایران به آن مبادرت میکردند و توجه ویژهای به اخوانالمسلمین و سید قطب داشتند. اما او به سراغ نظامیگری رفت. نظامیگری هم هیچ گاه باعث اشباع دانش چمران نشد.
وی بیان کرد: کسانی مانند «جلالالدین فارسی» که در ماجرای لبنان خود را در مقابل چمران قرار داده بودند، نظامی بودند اما هرگز مانند او علمی نبودند. آنها بیشتر شبیه مارکسیستهای راستگرا بودند ولی چمران اینگونه نبود. او به شدت عالمانه، انسانی، عاطفی، عرفانی و حکمتی در عین نظامیگری رفتار میکرد. بدین نحو که با اینکه به یک گل سرخ عشق میورزید، ولی یک نظامی تمامعیار هم بود.
امام موسی صدر از باب حکمت، جهانی باز دارد
فیاض گفت: چمران بعد از مصر به لبنان میرود و امام موسی صدر را همراهی میکند. متاسفانه امام موسی صدر نیز به درستی شناخته نشد. امام موسی صدر یکی از افقهای آینده تفکر است. کسی که هممباحثه آیتاللهالعظمی آقاسیدموسی شبیری زنجانی بوده است. آقا سیدموسی شبیری زنجانی با چه عظمتی از امام موسی صدر یاد میکند. امام موسی صدر کسی است که در عین باسوادی به شدت متواضع است. و این مساله در تواضع شخصی خلاصه نمیشود و تواضع فکری و علمی را هم در برمیگیرد.
این جامعهشناس اصولگرا بیان کرد: امام موسی صدر از باب حکمت، جهانی باز دارد. ایشان فقه میان فرهنگی داشت. بنیانگذار فقه میان فرهنگی چه در لبنان و چه زمانی که در ایران بوده، امام موسی صدر است. او به شدت باز نگاه میکند. همینطور که ما این نوع نگاه را در آیتالله العظمی شبیری زنجانی منتها با محوریت جغرافیای قم میبینیم. امام موسی صدر درسخوانده حوزه علمیه قم است که در نجف هم ریشه دارد. او زمانی که وارد لبنان شد، فقیهی میان فرهنگی بود.
ساختار شهید چمران و امام موسی صدر، اسلام اقناعی و دیالکتیکی بود
او افزود: امام موسی صدر وقتی به لبنان رفت، تبدیل به بازوی علمی، فکری، فلسفی و آموزشی شهید چمران شد. یعنی آن فقاهت میان فرهنگی و مدیریتی که توسط امام موسی صدر بنا میشود، به وسیله شهید چمران کاملاً ساختاری شد و تجسم پیدا کرد. ساختار آموزشی و دانشگاهی که مهمترین محورش شهید چمران و امام موسی صدر بودند. اینکه ساختار امروز حزبالله که از نظر نرمافزاری در سیاست، اقتصاد و فرهنگ به شدت جلو است، به همان آموزشها برمیگردد. امروز وقتی سیدحسن نصرالله صحبت میکند، ما به آسانی فرهیختگی را در نوع سخن گفتن او میبینیم. این فرهیختگی به امام موسی صدر و شهید چمران بازمیگردد.
وی ادامه داد: ساختار شهید چمران و امام موسی صدر، اسلام اقناعی و دیالکتیکی بود. اینکه در جهان امروز چگونه باید برخورد کرد. من مرحوم آیتالله بهشتی را بنیانگذار «کلام میان فرهنگی» میدانم اما امام موسی صدر بنیانگذار «فقه میان فرهنگی» بود. ارتباطی هم میان آنها وجود داشته و اینگونه نبوده که بیارتباط باشند. چون هر دوی آنها شاگرد مرحوم آیتالله علامه طباطبایی بودند. ایشان نیز تلاشهایی برای ایجاد کلام و فلسفه میان فرهنگی کرده بود.
حاج قاسم هم سیستم فکری چمران را داشت
این جامعهشناس اصولگرا گفت: فقه میان فرهنگی به شدت گشوده است. مثل همان ساختاری که مرحوم شهید مدرس در مجلس داشت. ایشان هم فقهی میان فرهنگی در مجلس داشت که متاسفانه وی نیز به درستی شناخته نشده است. میخواهم بگویم تنها امام موسی صدر نبوده، بلکه شهید مدرس نیز پیشتر همین کار را انجام داده است.
او گفت: در لبنان چنین ساختاری تا انقلاب اسلامی در ایران ایجاد شده بود. قبل از انقلاب، مرحوم سید احمدآقا خمینی با امام موسی صدر و شهید چمران در رفتوآمد بودند و ساختاری که امام صدر و شهید چمران ایجاد کرده بود، الگویی برای امام بود. شهید چمران یکی از بنیانگذاران نهضت آزادی بود. یعنی یک نوع ملیگرایی یا ایرانگرایی در شخصیتش بود. جالب است که من وقتی به سخنرانی شهید قاسم سلیمانی در یادواره ۸۰۰۰ هزار شهید گیلانی مربوط به سال ۹۵ نگاه میکنم، میبینم که ایشان نیز در کنار بحث امام موضوع «ایرانیت» را مطرح میکند. این نشان میدهد که حاج قاسم هم سیستم فکری اینچنینی داشته و راجع به آن بحث میکرده است.
چمران «چپ» بود
این جامعهشناس اصولگرا ادامه داد: نهضت آزادی، نهضت ملیگرایی سوسیالیستی است. یعنی مرحوم آیتالله طالقانی، مرحوم بازرگان و مرحوم سحابی همگی گرایش چپ داشتند. حتی سحابی خیلی بیشتر از مرحوم بازرگان «چپ» بود. چمران نیز چپ بود. او سوسیالیست یا به تعبیری دیگر «عدالتطلب» بود که با ملیگرایی تلفیق میشود. در مقابل آن، ملیگرایی جبهه ملی ایران قرار داشت که راست و محافظهکار بودند. از آنجا که اعضای نهضت آزادی چپ بودند، شدت مبارزهشان با شاه بیشتر بود و بیشتر هم مذهبی بودند.
وی بیان کرد: وقتی چمران از ایران رفت، از آن ساختار جدا و عضو کنفدراسیون دانشجویی چپ شد. حضور چمران در آنجا باعث کمتر شدن دعواهایی شد که در آن تشکیلات وجود داشت. اما چمران در لبنان به شدت مورد حمله باند یاسر عرفات و نماینده ایرانیاش یعنی «جلالالدین فارسی» قرار گرفت. فارسی به ظاهر ضد مارکسیست، ولی رفتارهایش به شدت مارکسیستی بود. به همین دلیل با عرفان صدر و چمران سازگاری نداشت. جلالالدین فارسی در آن مقطع با چپ داخلی هم درگیر شد. یعنی علاوه بر چپ شبهبازرگان با «بنیصدر» هم درگیری پیدا کرد.
شهید چمران راه امام را میرفت
وی بیان کرد: شهید چمران راه امام را میرفت و در همین راه نیز به شهادت رسید. او از آنجا که سعی میکرد از عرفان یا حکمت اسلامی استفاده کند، شخصیتی وسعتدار داشت و اضداد در شخصیتش جمع میشد. در اوج احساسات، قاطعیت کافی برای جنگ داشت.
فیاض درباره شباهتهای میان شهید چمران با برادرش گفت: مشکلی که مهندس مهدی چمران دارد این است که گرفتار شده و همانطور که به خودش هم گفتهام، او میخواست با ایجاد جمعیت آبادگران جریان سومی به وجود آورد. و اگر آن کار را نمیکرد احمدینژاد به قدرت نمیرسید. او توسعه شبیه دوره هاشمی را قبول نداشت و به همین دلیل هم «آبادگران» را تاسیس کرد. او به شدت به برادرش اعتقاد دارد و من کاری به راهی که میرود ندارم، اما بارها ارادت او را به برادر شهیدش دیدهام.
صداوسیما در اوج انحراف در خصوص معرفی «انقلاب اسلامی» در همه ابعادش قرار دارد
وی بیان کرد: شخصیتهای بزرگ که متعلق به آینده هستند در زمان حال خود شناخته نمیشوند و هرچه میگذرد به تدریج شناخته خواهند شد. ۳۹ سال از شهادت چمران میگذرد ولی امروز باز هم درباره او صحبت میکنیم. باید دید مشکل چه بود که چمران شناخته نشد؟ متاسفانه عرفان و حکمت که وسط میآید یک فرد را تبدیل به اسطوره میکند و روی طاقچه قرار میدهد. علاوه بر این، جریان راست سنتی زمانی که شهید چمران مقابل بنیصدر ایستاد، دوباره او را به نفع خودش مصادره کرد. گویی که انگار چمران همراه آنها بوده، در حالی که چنین نبوده است.
این جامعهشناس اصولگرا گفت: متاسفانه صداوسیما در اوج انحراف در خصوص معرفی انقلاب اسلامی در همه ابعادش قرار دارد و در قبال معرفی چمران نیز بسیار کوتاهی کرده است. من این را پیشتر در جلسهای گفتهام که اگر سازمان سیا میخواست صداوسیمایی بنیان بگذارد که نسبت به انقلاب و شخصیتهای انقلاب و مبانی آن انحراف ایجاد کند، به توفیقی دست نمییافت که صداوسیمای کنونی دست پیدا کرده است. من همچنین گفتهام نمیتوانم باور نکنم که فراماسونری در صداوسیما حاکم است. و همانطور که فراماسونری تاریخ ما را تحریف کرده و تاریخی برای ما ساخته که نسبت به آینده چنین تردید کنیم، در صداوسیما نیز همین کار در حال انجام است. از این رو میبینیم در قبال معرفی شخصیتهایی نظیر شریعتی، بازرگان و حتی مطهری این چنین عمل میشود.
اگر شهید چمران امروز حضور داشت در زمره متدینین جبهه اصلاحات قرار میگرفت
وی افزود: مصادره شخصیتها و بیمحتواسازی آنها ضمن در مقابل انقلاب قرار دادنشان در صداوسیما صورت میگیرد. متاسفانه با ادامه این روند یکی از فاسدترین کشورهای دنیا شدهایم. پرونده فساد معاون سابق قوه قضائیه را ببینید، هنوز نگفتهاند او با چه کسانی رفتوآمد داشته و کارگزار چه کسانی بوده است؟ وقتی آدمها را در برابر ارزشهای انقلاب قرار میدهیم، نتیجهاش این میشود. وقتی شخصیتهای انقلاب را طوری تعریف میکنیم که در مقابل انقلاب قرار میگیرند و نه همراه آن، همین میشود. مثلاً وقتی به شهید چمران لقب «لیبرال» یا آمریکایی داده شود، شخصیتها مصادره و بیمعنا میشوند. و کم کم نسل جوان به این نتیجه میرسد که متفکرین بزرگ کشورشان یک مشت آدم بیشخصیت بودهاند. در صورتی که آنها انسانهای بزرگی هستند.
او در پایان با بیان اینکه اگر چمران امروز زنده بود، اصلاحطلبی متدین محسوب میشد، گفت: اگر شهید چمران امروز در قید حیات بود، جزو متدینین جبهه اصلاحات محسوب میشد. متاسفانه طیف سکولار اصلاحات بلندگوی این جریان را در دست دارد. اما اصلاحطلبان متدین کسانی هستند که امام بنا داشت چارچوبهای تئوریک آنها را ایجاد کند. باز هم تکرار میکنم که شکی ندارم اگر شهید چمران امروز حضور داشت در زمره متدینین جبهه اصلاحات قرار میگرفت.
منبع: پایگاه خبری جماران
نظر شما :