ناگفتههای دیدار هاشمی رفسنجانی و گورباچف در اندیشه پویا
ناصر نوبری، سفیر ایران در شوروی در سالهای ۶۹-۱۳۶۵ که عامل اصلی فروپاشی شوروی را عزرائیل و به نوعی فروپاشی از بالا میداند، ناگفتههای دیداری میان هاشمی و گورباچف را نیز چنین بازگو کرده است: «در جلسه خصوصی بین گورباچف و هاشمی که من هم حضور داشتم، گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم. ورقه سفیدی را نشان داد که پائین آن امضای تمام ۱۳ عضو پولیتبورو بود؛ گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط در جای خالی بالا بنویسید چه چیزی میخواهید؟ من و آقای هاشمی به هم نگاه کردیم، هاشمی گفت چی بگوییم، گفتم وقت بگیرید تا فردا جواب بدهیم. شب هیات ایرانی ریخته بود بهم، حتی اعضای هیات نظامی هم نمیدانستند چه اقلام روسی سفارش بدهند. طوری شد که فردا وقتی با گورباچف جلسه خصوصی گذاشتیم، لیست درخواستهای ما را که می دید میگفت اینکه قدیمی است، الان نام آخرین مدل این است و... لیست را اصلاح میکرد. بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ ایران با رقمی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار در این سفر امضا شد. ما توانستیم آخرین تکنولوژی روسی مثل سوخوی ۲۴، میگ ۲۹ و... برای اولین بار برای کشور زیردریایی بگیریم.»
دیدار هیات اعزامی ایران با گورباچف برای ابلاغ پیام امام درباره فروپاشی کمونیسم و سفر ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجه شوروی به تهران برای دیدار با امام در جماران و ناگفتههای این دیدارها از دیگر خاطراتی است که در این گفتوگو شرح داده شده است. به گفته نوبری: «شواردنادزه نیم ساعت زودتر از دیدار با امام رسید. اضطراب شدیدی داشت. دستش چنان میلرزید که صدای استکان چای و نعلبکی که در دستش بود را میشنیدم. شواردنادزه گفت من مامورم این دیدار را به خوبی انجام بدهم و میترسم بحرانی اتفاق بیفتد. من به شواردنادزه گفتم هر کاری که امام کرد، شما تبعیت کنید. حتی به او گفتم جلو نرود تا با امام دست بدهد. ببیند امام چکار میکند، او هم همان کار را تکرار کند. شواردنادزه همین کار را کرد.»
نعمتالله ایزدی، آخرین سفیر ایران در شوروی که شاهد فروپاشی بوده نیز در گزارش- گفتوگویی که از او منتشر شده، روایت کرده که در روزهای پس از کودتای نافرجام کمونیستهای افراطی علیه میخائیل گورباچف رهبر شوروی، در ۲۸ مرداد ۱۳۷۰ تلکسی به تهران ارسال و پیشبینی کرده بود که بوریس یلتسین با بازگرداندن گورباچف به کاخ کرملین درصدد اجرای برنامه دیگری است و آن کنار زدن خود گورباچف پس از حذف تندروها به کمک اوست و شعر سعدی را در انتهای تلکس نوشته: «که از چنگال گرگم در ربودی/چو دیدم عاقبت گرگم تو بودی.» ایزدی به مصائب دیدار ولایتی با یلتسین پیش از فروپاشی شوروی نیز اشاره کرده و گفته برخلاف اینکه گورباچف ظاهرا در قدرت بود و یلتسین نفر اول نبود، دفتر یلتسین پروتکل سختی برای دیدار علیاکبر ولایتی و یلتسین گذاشت و علاقهای به انجام این ملاقات نشان نمیداد. به گفته ایزدی: «در نهایت صرفا با ملاقاتی ۲۰ دقیقهای و با حضور هیاتی سه نفره از ایران با یلتسین موافقت شد. حال آنکه دیدار با گورباچف بسیار پرتعداد و طولانی تر بود و به راحتی قرارش گذاشته شد. ملاقات با یلتسین پروتکلی متفاوت با گورباچف داشت و آنها با این کار به ما نشان دادند که عملا با غربیها حشر و نشر دارند.»
اولین نشانههای فروپاشی شوروی و تحلیلی که سفارت ایران در این باره به تهران فرستاد، چگونگی تاسیس سفارتخانههای ایران در جمهوریهای تازه استقلال یافته، دلیل سفر نکردن یلتسین به تهران پس از فروپاشی شوروی و اطلاعاتی که هاشمی رفسنجانی از زخم معده یلتسین داشت، از دیگر بخشهای خواندنی این گزارش- گفتوگو است که دربردارنده فرازهایی ناگفته از روابط تهران- مسکو در آستانه فروپاشی شوروی و آغازین روزهای تشکیل فدراسیون روسیه است.
نظر شما :