نامهنگاریهای پسران هاشمی و کروبی/ از تصمیم خبرگان تا رد صلاحیت نمایندگان
محسن هاشمی در گفتوگو با ایرنا افزود: «بر اساس نظر شخص ایشان، ما اصولا اینها را با ۲۰ تا ۲۲ سال تاخیر منتشر میکردیم. در گذشته هم همینطور منتشر میکردیم و علتش هم این است که اگر بخواهید به سرعت منتشر کنید و به حال معاصر برسانید، خود به خود یکسری مواردی است که مجبور میشوید فعلا حذف کنید و سانسورش زیاد میشد، ولی وقتی ۲۰ سال فاصله میاندازید، خود به خود مقدار سانسور این مطالب بسیار کم میشود. همین خاطرات اخیر که به نام «مرد بحرانها» چاپ شد برای سال ۷۴ بود و تقریبا یک هزارم هم سانسور و ممیزی نداشتیم و هیچ کس از ما نخواست، به جز این که خود من به این نتیجه برسم یک موضوعی یا رازی درباره فردی باشد که صلاح نباشد منتشر شود.»
هاشمی ادامه داد: «در گذشته ایشان قبل از انتشار نسخهای را میبردند خدمت مقام معظم رهبری و به ایشان میدادند و نظرات ایشان را میگرفتند که من هم این روند را باز ادامه میدهم و به ایشان دادم و ایشان حتی یک جا هم نگفتند که جایی از کتاب حذف شود. در گذشته هم معمولا وقتی داده میشد، تمام و کمال تائید میکردند و اصلا نظری نمیدادند که جایی باید حذف شود. این بار هم همین اتفاق افتاد. دو سال از خاطرات پدرم را بعد فوتشان با نظر رهبری چاپ کردیم.»
وی در پاسخ به این سؤال که «خودتان در کجا بیشترین ممیزی را داشتید؟»، گفت: «خیلی کم؛ فقط ما به شوخی میگوییم «عفتهایش» را کم کردهایم!»
انتظار داشتید آیتالله هاشمی رفسنجانی چه کند؟!
محسن هاشمی همچنین در پاسخ به نامه مهدی کروبی به اعضای مجلس خبرگان رهبری در شهریورماه گذشته و انتساب برخی مطالب به آیتالله هاشمی رفسنجانی، در نامهای به رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی، توضیحاتی ارائه کرد که این نامه هفته گذشته از طریق فرزند کروبی دریافت و با صلاحدید خانواده کروبی، منتشر شد.
به گزارش «انتخاب»، در متن این نامه آمده است:
«بسمه تعالی
حضور محترم حجتالاسلاموالمسلمین کروبی
سلام علیکم
احتراما، با مطالعه مرقومه اخیر حضرتعالی به مجلس خبرگان که در بخشهایی از آن نیز به آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاراتی شده بود، به عنوان وصی برای ادای حق ایشان جهت استحضار جنابعالی نکاتی را عرض کنیم. و البته با توجه به ارادت قلبی بنده به شما که در اواخر رژیم گذشته سالهای ۵۵ و ۵۶ در درس دینی دبیرستان از شما تلمذ میکردم، بسیار مطلوبتر بود که در این شرایط حصر و محدودیت قرار نداشتید تا امکان دیدار و گفتوگوی حضوری فراهم میشد.
خوب میدانم که مخاطب نامه، مجلس خبرگان رهبری است و بنده در مقام پاسخگویی یا قضاوت و پاسخگویی در مورد محتوای کلی نامه نیستم و تنها به دلیل تکرار چندباره نام و نسبتهایی به آیتالله هاشمی رفسنجانی و با توجه به رحلت ایشان، خویش را موظف بر اساس مستندات در اختیار میدانم.
نخست در مورد شورای رهبری، همانگونه که در خاطرات ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ایشان به وضوح و به دقت آمده است و پیوست نامه تقدیم میکنم، آیات هاشمی رفسنجانی و خامنهای هم در جلسات قبل و هم در جلسه مجلس خبرگان با جدیت و صراحت از شورای رهبری دفاع کردهاند اما بر اساس رأی مجلس خبرگان، شورای رهبری رأی نیاورد و رهبری فردی به تصویب رسیده است. پرسش اینجاست که انتظار داشته و داریم که واقعا آیتالله هاشمی رفسنجانی در زمانی که مجلس خبرگان بر خلاف نظر ایشان به شورای رهبری رأی دادهاند، چه کند؟!
دوم؛ در موضوع مدتدار شدن دوران رهبری بنا به مشروح مذاکرات (پیوست) بعد از طرح موضوع و پیشنهاد کمیسیون مربوطه که توقیت یعنی مدتدار شدن دوران رهبری برای رهبری فرد غیرمرجع باشد، آیتالله هاشمی رفسنجانی بر خلاف مرقومه جنابعالی پیشنهاد توقیت برای مرجع تقلید را هم مطرح مینمایند. موضوع در جلسه صبح و عصر با بحث زیاد مطرح و بعد از قرائت نامهای از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیتالله هاشمی رفسنجانی با عنوان کردن اینکه چون در جلسه صبح، حذف مدتدار بودن رهبری رأی نیاورده است، لذا نمیتوان آن را مجددا به رأی گذاشت، نسبت به کلیت اصل ۱۰۷ قانون اساسی با شرط مدتدار بودن دوره رهبری، رأیگیری میشود که رأی نمیآورد و پس از آن ناگزیر پیشنهادات مختلف نمایندگان به رأی گذاشته میشود اما هیچ یک واجد رأی اکثریت نمیشود. ولی در نهایت حذف مدتدار بودن به رأی گذاشته میشود و به تصویب میرسد. عملکرد آیتالله هاشمی به عنوان نایبرئیس و با حضور آیتالله مشکینی به عنوان رئیس، رویه اصولی و درستی بوده است.
و در نهایت در رابطه با رد صلاحیتها در انتخابات سال ۱۳۷۱ نیز بخشی از پیگیریهای آیتالله هاشمی رفسنجانی که در خاطرات ایشان ذکر گردیده و به پیوست آوردهام، به خوبی نشان میدهد که ایشان در چارچوب وظایف و اختیارات رئیسجمهور موضوع را پیگیری جدی نمودهاند. در خاتمه، سلامتی، عافیت و توفیقات الهی را برای جنابعالی آرزومندم.
محسن هاشمی رفسنجانی
١٤ شهریور ١٣٩٧»
فرزند کروبی نیز دیروز در نامهای به محسن هاشمی پاسخ داد. به گزارش «انصافنیوز» محمدحسین کروبی نوشته است:
«بسمه تعالی
برادر گرامی جناب آقای محسن هاشمی رفسنجانی
با سلام
پیرو نامه مرقومه شما به آقای کروبی و با توجه به محدودیتهای موجود و نیاز افکار عمومی به آگاهی بیشتر پیرامون موضوع رخدادهای مربوط به انتخاب رهبری پس از رحلت امام خمینی؛ لازم دیدم نکاتی را بیان نمایم.
در ابتدا از شما تشکر میکنم که برخلاف همشیره محترم، پاسخی به دور از عصبانیت و توهین ارائه کردید.
همانطور که میدانید چهرههای سیاسی در طی حیات سیاسی خود، تصمیماتی میگیرند که آن تصمیمات، یک ملت را به اوج عزت و یا چاه ذلت فرو میبرد. هر چه مقام فرد بالاتر باشد، شدت و حدت آن عزت و ذلت بزرگتر و بنیادیتر است؛ لذا طبیعی است که صاحبان نظر و اندیشه، این تصمیمات را به بوته آزمایش گذاشته و نقد کنند و حتی آن را به چالش بگذارند.
اما پیرامون سخنان آقای کروبی در نامه خود به اعضای مجلس خبرگان؛
١- در آن شبی که در نامه روایت شده، آقایان هاشمی رفسنجانی، خامنهای، موسوی اردبیلی، موسوی خوئینی، امامی کاشانی، جنتی، مومن و چندی دیگر از اعضای خبرگان حضور داشتند و آنطور که پدرم نقل کردند، کوچکترین بحثی درباره رهبری فردی نبوده و همه درباره شورای رهبری سخن میگفتند و اعلام نظر داشتند. اما روز بعد در مجلس خبرگان، آقای هاشمی با ذکر خاطرهای تحریف شده و ناقص از امام، موضوع شورای رهبری را به کناری نهاده و با هماهنگی برخی اعضای خبرگان رهبری، بحث رهبری فردی را مطرح و نهایی میکنند.
٢- در موضوع محدودیت دوران ۱۰ ساله برای رهبری نیز، پس از اینکه این موضوع در دوران حیات امام، تصویب شده بود، به یکباره بعد از رحلت ایشان جامعه مدرسین قم نامهای نوشتند و خواهان لغو این ۱۰ سال شدند. آقای هاشمی هم لغو آن را به رای گذاشتند و با شمارش سطحی آراء، عنوان نمودند که لغو آن رای آورده است. همانطور که در نامه آمده، پدر حضورا نزد آقای هاشمی میرود و میگوید که «این موضوع رای نیاورد و شما باید یکبار دیگر رایگیری کنید.» حتی یکی از اعضای بازنگری قانون اساسی به خودم گفت که اگر آقای کروبی شفاهی به آقای هاشمی گفتند، من کتبا اسامی ۱۱ تن از ۲۱ تنی که به موضوع رای ندادند را برای ایشان نوشتم و گفتم که ما رای ندادیم به لغو مصوبه گذشته و شما چطور شمارش و اعلام کردید که لغو این ۱۰ سال رای آورده است؟ ولی متاسفانه آقای هاشمی حتی به این نامه هم اعتنایی نمیکند.
٣- اما اینکه تاکید کردید که آقای هاشمی برای رد صلاحیتها در سال ۱۳۷۱ اقدام کردند؛ رد صلاحیتها بعد از رحلت امام و درست از زمانی شروع شد که آقای هاشمی رئیسجمهور شدند. آقای هاشمی در آن دوران به خاطر موقیتی که پس از ارتحال امام برایشان ایجاد شد و تا پایان مجلس سوم ادامه داشت، موقعیت ویژهای در حاکمیت پیدا کرده بودند و رد صلاحیتها بدون هماهنگی با ایشان نمیتوانست انجام شود.
اولین رد صلاحیتها از دومین دوره مجلس خبرگان شروع شد که در آن پدرم و برخی دیگر از اشخاص که پیشتر در آن مجلس حضور داشتند رد صلاحیت شدند و این موضوع رد صلاحیت به مجلس چهارم نیز کشیده شد که در آن بیش از ۴۰ نفر از نمایندگان مجلس سوم و بسیاری دیگر رد صلاحیت شدند.
در آن دوران، آقای محمد هاشمی عموی حضرتعالی، رئیس وقت سازمان صداوسیما؛ به مدت یک ماه با استفاده از تمام شبکههای آن سازمان از یسار و یمین در راستای سیاست رد صلاحیتکنندگان، بمباران تبلیغاتی میکرد که به فتنهگران رأی ندهید، و نتیجه آن شد که پدرم و بسیاری دیگر از نیروهای وفادار به کشور و انقلاب از سپهر سیاسی کشور در آن دوره حذف شدند. این رد صلاحیتها یک بدعت خطرناک و زشت بود که در جمهوری اسلامی پدید آمد و در انتها نیز دامان خود آقای هاشمی و فرزندان ایشان را نیز گرفت. محمدحسین کروبی»
نظر شما :