هاشمی با حضور زنان در ورزشگاهها موافق بود
گفتوگو با مصطفی هاشمیطبا
تاریخ ایرانی: پس از درگذشت آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، پروندهای قطور از کارنامه او در حوزههای مختلف، پیش روی منتقدان است. اگر مبدا این کارنامه را از پیروزی انقلاب در نظر بگیریم، شاید هشت سال دولت سازندگی، اوج اقدامات اجرایی چهارمین رئیسجمهور ایران باشد. در این میان، «تاریخ ایرانی» برای بررسی کارنامه و عملکرد دولت سازندگی در حوزه ورزش، به سراغ رئیس سازمان تربیت بدنی در دولت دوم هاشمی رفسنجانی رفت. مصطفی هاشمیطبا که مدتی نیز ریاست کمیته ملی المپیک را بر عهده داشت، از جایگاه ورزش در منظومه فکری هاشمی و دستاوردهای دولت سازندگی در این زمینه گفت که در ادامه میخوانید.
***
از دولت آقای هاشمی شروع کنیم. چطور شد شما با آقای هاشمی آشنا و به ریاست سازمان تربیت بدنی منصوب شدید؟
من آقای هاشمی را قبل از انقلاب میشناختم. در دوره شورای انقلاب، من به عنوان نماینده جهاد سازندگی در شورای اقتصاد شرکت میکردم که آقای هاشمی هم آنجا بودند. مراودات زیادی به عنوان نماینده جهاد با ایشان داشتم. بعد از اینکه وزیر صنایع شدم، ایشان رئیس مجلس بودند و دائم مراوداتی داشتیم. بعد از آن، به سمت رئیس ستاد طرحهای مهم انقلاب منصوب شدم. مجددا و با توجه به اینکه آقای هاشمی رئیس مجلس بودند، بعضی از طرحها و لوایح پیشنهادی را با ایشان در میان میگذاشتیم. این روند ادامه داشت تا اینکه به ریاست مرکز توسعه صادرات منصوب شدم. در آن دوره، آقای هاشمی مرتبا به نمایشگاههای ما میآمدند. اواخر سال ۷۲ بود که ایشان من را احضار کردند و گفتند که میخواهیم تغییراتی در سازمان تربیت بدنی ایجاد کنیم و شما را برای این کار در نظر گرفتهایم. البته من یک دوره ریاست کمیته ملی المپیک را بر عهده داشتم. اصرار کردم که به سازمان تربیت بدنی نروم؛ چراکه میخواستم در مرکز توسعه صادرات، کار صادرات کشور را که اقداماتی در آن انجام داده بودیم، به سرانجام برسانم. ایشان به شوخی گفتند که هر هنری داشتی، انجام دادی، حالا بیا سازمان تربیت بدنی. به این ترتیب من وارد سازمان تربیت بدنی شدم.
چه مواردی را به خاطر دارید که میتوان از آن به عنوان دستاوردهای دولت آقای هاشمی در حوزه ورزش یاد کرد؟
اولین شورایی که قبل از مسئولیت من تشکیل نمیشد و بعد از آن هم متاسفانه تشکیل نشد، شورای تربیت بدنی بود که با عضویت شش وزیر و ریاست رئیسجمهور، آغاز به کار کرد. وقتی چنین شورایی فعالیت خود را آغاز میکند، همه مسئولین از جمله مسئولین سازمان تربیت بدنی، سعی میکنند که کارهای شسته و رفتهای انجام دهند؛ بنابراین، تشکیل این شورا، دستاوردی بزرگ بود که صورت پذیرفت و متاسفانه بعد از آن هم این شورا فعال نشد.
به چه دلیل؟
نمیدانم. شاید نخواستند یا روسای جمهور وقت موافقت نکردند و یا روسای سازمان تربیت بدنی چنین قصدی نداشتند. یکی دیگر از دستاوردها، طرح ساخت ۱۳۷۷ مکان ورزشی برای سراسر کشور بود که به آقای هاشمی پیشنهاد کردم. سازمان برنامه و بودجه میگفت اعتبار ندارد. ایشان اصرار من را که دیدند، موافقت کردند؛ اما گفتند که باید برای تامین بودجه آن فکری کنیم. در قوانینی که بعدا تنظیم کردیم، اعتبارات و عوارضی در نظر گرفته شد. بعد از آن هم با کمکهای مردمی توانستیم این طرح را به سرانجام برسانیم که دستاورد بزرگی در دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی بود.
یکی دیگر از دستاوردها، تشکیل فدراسیون همبستگی اسلامی زنان بود که نقش و تاثیر زیادی بر مسابقات زنان با ضوابط اسلامی داشت. متاسفانه این فدراسیون هم بعدا تعطیل شد که میتوانست تاثیر بینالمللی زیادی داشته باشد. ضمن اینکه ما هر زمان که میخواستیم، ورزشکاران را نزد آقای هاشمی میبردیم و هر زمان که درخواست میکردیم تا ایشان بیایند و در مجامع ورزشی به ورزشکاران جایزه دهند یا حضور داشته باشند، دریغ نمیکردند.
تاکید آقای هاشمی بر مقوله ورزش، پیرو سیاست ایشان برای سازندگی بعد از جنگ بود یا اساسا ورزش در منظومه فکری آقای هاشمی جایگاه خاصی داشت؟
اصلا نمیتوان گفت که آقای هاشمی ورزش را بر کشاورزی ترجیح میدادند یا صنعت را بر کشاورزی مقدم میدانستند. هر کدام از این پدیدهها را در بستر خود، موثر میدیدند. حتی موضوع مترو را که مسئلهای شهری بود و شاید هیچ ربطی هم به رئیس دولت نداشت و شهرداری باید این کار را میکرد؛ اما چون میدیدند موثر است، بر انجام آن اصرار میکردند و کار را پیش میبردند. نگاه آقای هاشمی، توسعهگرا بود. ورزش هم از این قاعده مستثنا نبود.
به ورزش زنان اشاره کردید. تاکید آقای هاشمی بر ورزش زنان از چه مسئلهای ریشه میگرفت؟ آیا ایشان تاکید داشتند که زنان باید از خانهها خارج شوند و در ورزش دخیل باشند؟
تاکید آقای هاشمی بر تاثیر ورزش بر سلامتی زنان بود؛ نه اینکه زنان از خانه خارج شوند. البته این یک بحث است که آیا زنان باید در داخل خانه به تربیت فرزندان همت بگمارند یا اینکه مثل مردان در جامعه حاضر شوند. در کشورهای اروپایی که در این خصوص پیشگام هستند، درصد مسئولیتهای زنان کمتر است؛ اما آقای هاشمی با اینکه زنان در خانه حبس شوند مخالف بودند. میگفتند هر کس توانایی دارد، از تواناییاش استفاده کنند.
موضوع حضور زنان در ورزشگاهها در دولت آقای هاشمی مطرح شده بود؟
من موافق بودم و آقای هاشمی هم مخالف نبودند؛ اما به یاد ندارم که ایشان اقدام یا اصرار خاصی کرده باشند. با این حال، هر بار که من این موضوع را مطرح میکردم، ایشان مخالفتی نداشتند. به نظرم موافق بودند.
اما این موافقت هم نتیجه ملموسی نداشت!
بله چون هر چیزی که رئیسجمهور با آن موافق باشد، لزوما عملی نمیشود.
توجه آقای هاشمی به ورزش زنان تا چه اندازه متاثر از نقش و توصیههای دختران ایشان بودند؟ چون خانمها فائزه و فاطمه هاشمی، هر کدام در یکی از فدراسیونهای ورزشی فعال بودند.
خانم فائزه هاشمی در فدراسیون همبستگی زنان اسلامی نقش اصلی را داشت و خانم فاطمه هاشمی، در فدراسیون بیماریهای خاص. البته حضور آنها بیتاثیر نبود؛ اما اینطور هم نبود که اگر احیانا فائزه هاشمی چنین کاری نمیکرد، آقای هاشمی هم بیتفاوت میماند. فائزه هاشمی در این قبیل کارها، پرشور، پرحرارت و بااراده است. طبیعی است که وقتی کسی، دخترانش در جهتی کار کنند که خودش هم در همان مسیر کار میکند، باعث همافزایی میشود.
آقای سعید فائقی، معاون شما در سازمان تربیت بدنی چندی پیش در مصاحبهای گفتند آقای هاشمی برای مسابقات زنان ارمنی برنامهای داشتند؛ با این استدلال که چون پوشش زنان ارامنه ممکن بود باعث محدودیت آنها در مجامع ورزشی شود، تاکید داشتند که از بودجه ریاستجمهوری، زنان ارمنی به ارمنستان فرستاده شوند و در مسابقات آنجا شرکت کنند. شما این موضوع را به خاطر دارید؟
با قسمت اول موافقم و با قسمت دوم، نه. در ایران هم مسابقات ارامنه برگزار میشد و بخشی از بودجه را هم آقای هاشمی تقبل کردند؛ اما نه به آن دلایل، چون ارامنه بودجه کافی نداشتند و میخواستند در مسابقات شرکت کنند، بودجه آنها را پرداخت کردند.
آیا مسئلهای بود که با آقای هاشمی مطرح کنید و ایشان مخالفت کنند؟ موضوعی که اگر انجام میشد، میتوانست یک پیشرفت قلمداد شود؟
عقاید و روشهای افراد متفاوت است. بله مواردی بوده که ما پیشنهاد کردیم و ایشان مخالفت کردند. میتوانم بگویم که در تمام موارد، نیت آقای هاشمی خوب بوده است؛ چون ایشان به آینده ایران و قدرتمند شدن کشور و رفاه و رشد مردم فکر میکردند و در آن تردیدی نیست. روشهایی که ایشان داشتند، ممکن است مورد پسند دیگران نباشد یا اساسا در بحثی تئوریک، آن روش غلط باشد. این برای کسی که تصمیمات مهمی میگیرد، کاملا طبیعی است؛ اما آقای هاشمی تقریبا همه تصمیمات را با شور و مشورت با متخصصان میگرفتند. این نکته بسیار مهمی است. حال ممکن است در جنگ یا سایر مسائل خاص، مجبور میشدند که تصمیماتی بگیرند اما جهت فکری و نیت ایشان، در همه موارد خوب بود.
شما موردی از اختلاف نظر با آقای هاشمی به صورت مشخص به یاد دارید؟
یک مورد خاصی بود که من خیلی با ایشان بحث کردم. من در آن موضوع مخالف بودم اما ایشان موافق بودند.
امکان دارد مطرح کنید چه موضوعی بود؟
خیر. از مسائل خاص است!
بعد از اتمام جنگ، دولت چه برنامهای برای توسعه ورزشی داشت؟ شما به احداث ۱۳۷۷ مکان ورزشی اشاره کردید. آیا جز این طرح، دولت برنامه دیگری نیز داشت؟
بله زمانی که دوره خدمت من تمام شد، رقم ۱۳۷۷ به ۲۵۰۰ رسید و حدود ۳۰۰۰ پروژه نیمهتمام نیز وجود داشت. البته بحث اینکه ما بتوانیم ورزش را عمومی کنیم، چندان موفق نبود چون این کار باید از مدارس آغاز میشد؛ اما فضا ایجاد شد.
فکر میکنید خلأ جایگاه آقای هاشمی در کشور چه اثراتی خواهد داشت؟
یقینا این خلأ وجود دارد؛ اما مسائل سیاسی قابل پیشبینی نیست. آقای هاشمی بعد از اینکه دوران ریاستجمهوریشان به اتمام رسید، بسیار مورد هجمه قرار گرفتند. آقای هاشمی حوصله و صبر فوقالعادهای داشتند؛ اما در بسیاری از موارد محافظهکاری را کنار میگذاشتند و موضوعی را که صحیح تشخیص میدادند، بیان میکردند. به همین جهت، جای خالی آقای هاشمی در زمینههای مختلف احساس خواهد شد.
چطور میشود این خلأ را پر کرد؟
مسائل سیاسی روندی طبیعی دارد. نمیتوان به صورت مصنوعی روندی را ایجاد کرد. نمیتوانیم هاشمی رفسنجانی بسازیم. باید کسانی باشند که بتوانند با شایستگیهای خود، مطرح شوند و این روند باید طبیعی باشد. نمیدانم چه کسی میتواند چنین نقشی داشته باشد. یک بار هم ندیدم آقای هاشمی عصبانی شوند. روزی در هیات دولت، یکی از وزرا با آقای هاشمی بدرفتاری کرد. حرف اهانتآمیزی نزد اما هرچه آقای هاشمی میگفت، او حرف دیگری میزد، به حدی که من عصبانی شدم و به آقای هاشمی گفتم گوش آن آقا را بپیچانید! آقای هاشمی سکوت کردند و گفتند بگذارید حرفش را بزند. حوصله و صبوری ایشان را در شخص دیگری ندیدم.
شما چندین سال با آقای هاشمی کار کردید. در طول این سالها، چه شاخصهای را در منش و روش ایشان بیش از هر نکته دیگری در خاطر دارید؟
اگر یک مورد را بخواهم بگویم، صبوری و حوصله آقای هاشمی است. ایشان در موارد مختلف، اگر کسی گزارشی ارائه میداد، با گزارش برخورد تفاهمی داشتند؛ یعنی سوال میکردند، اطلاعات میگرفتند و دلایل آن را میخواستند. این روش ایشان بود. به همین دلیل هم اطلاعات جامعی نسبت به مسائل مملکت داشتند. اصولا ما در مملکت، انسانهایی که در مواجهه با مسائل رویکردی مثبت داشته باشند، کم داریم. این رویکرد مثبت در موضوعات مختلف، موجب پیشرفت کشور میشود. یقینا آقای هاشمی اشتباه داشتند، کمااینکه همه اشتباه میکنند. هر کسی بخواهد از افراد مختلف اسطورهسازی و معصومسازی کند، به خطا رفته است. آقای هاشمی به اعتلای جمهوری اسلامی و نسل جوان کشور فکر میکرد و میخواست ایران جزو کشورهای سرآمد دنیا باشد. روش این کار را هم داشت، اینطور نبود که تنها شعار دهد.
نظر شما :