یزدی بهترین جانشین بازرگان بود
گفتوگو با ابوالفضل بازرگان
تاریخ ایرانی: برادرزاده دبیرکل سابق نهضت آزادی میگوید جانشین فقید او راهش را ادامه داد و روش متفاوتی در پیش نگرفت. ابوالفضل بازرگان ویژگی ابراهیم یزدی را ارتباط نزدیکتر او با جوانان میداند که نه برآمده از اختلاف نظر با مهندس بازرگان که به اقتضای شرایط سنی آن دو بود. برادرزاده مهدی بازرگان و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی در گفتوگو با «تاریخ ایرانی»، میراث یزدی را برای سیاستورزان نهضتی و غیرنهضتی همان میراث بازمانده از پایهگذاران این حزب یعنی رعایت اخلاق و تقوای سیاسی، اصلاحطلبی، میانهروی و تلاش برای گسترش گفتمان آن در جامعه میداند.
***
شیوه و منش تشکیلاتی و سیاسی دکتر ابراهیم یزدی چه تفاوتی با مهندس بازرگان داشت؟
با توجه به تفاوتهایی که از نظر سن، رشته تحصیلی، مدت و شیوه سیاستورزی و محیط فعالیت این دو شخصیت از سال ۱۳۳۹ تا بهمن ۱۳۵۷ وجود داشت، به طور طبیعی تفاوتهایی در شیوه و منش تشکیلاتی و سیاسی میان آن دو بزرگوار قابل انتظار بود؛ ولی به علت اعتقاد و پایبندی هر دو شخصیت به اصول مشترک عقیدتی، اخلاقی و مدیریتی، این تفاوتها منجر به بروز اختلافات اساسی نمیشد و یزدی، همانند شهید مصطفی چمران، همواره خود را شاگرد و پیرو راه بازرگان میدانست و روش اساسا متفاوتی با روش بازرگان در پیش نگرفت. البته، بنا بر آموزههای انسانساز قرآن مجید، سنت پیامبر گرامی اسلام(ص) و سیره امام علی(ع)، نه بازرگان انتظار پذیرش و پیروی بیچونوچرا و بدون تفکر و خردورزی، اندیشه و گفتار و رفتارش را از یزدی و دیگران داشت و نه یزدی در بیان مواضع و نظراتش از صراحت و شفافیت، در عین احترام و فروتنی، فروگذاری میکرد. بازرگان نیز، فارغ از ارشدیت سنی و موقعیت سازمانی و اجتماعیاش، همواره شنوای نظرات انتقادی و اصلاحی دیگران و اهل تعامل سازنده بود. البته یزدی به لحاظ تشکیلاتی میتوانست ارتباط نزدیکتری با جوانان برقرار کند و بیشتر باعث گسترش کمی حزب در میان نسل جوان شود.
نهضت آزادی در دوران دکتر یزدی چه افتوخیزهایی نسبت به دوران پیش از آن داشت؟
جایگزینی شخصیت فرهمند (کاریزماتیک) و محبوبی مانند بازرگان برای هر سیاستورزی دشوار مینمود و دبیرکل پس از او میتوانست نهضت را از نظر اداره و اثرگذاری بر جامعه با مشکل روبهرو کند؛ ولی با توجه به ویژگیهای برجسته یزدی و پیروی او از الگوهایی که پیشگامان نهضت آزادی، به ویژه بازرگان، به یادگار گذارده بودند، او توانست انسجام فکری و تشکیلاتی نهضت آزادی را حفظ کند و خود نیز به چهرهای محبوب در میان گردانندگان، اعضای نهضت آزادی و قشر جوان و دانشگاهی کشور تبدیل شود. البته با توجه به تغییرات و نوسانات سیاسی و اجتماعی، افتوخیزهایی در دوره مدیریت یزدی پیش آمد ولی چندان چشمگیر و دگرگونکننده نبود.
یزدی چه میزان توانست گفتمان نهضت آزادی را در سطح جامعه نشر دهد؟
با توجه به تاکیدی که همواره در نهضت آزادی بر ضرورت کار جمعی وجود داشته است، یزدی نیز تعامل اثربخشی با سیاستورزان دیگر و نسل جوان جامعه داشت و موفقیت ارزشمندی در تداوم گفتمان نهضت آزادی و انتشار آن در سطح جامعه به دست آورد، به گونهای که به رغم همه محدودیتها و ممنوعیتهای تحمیلشده بر نهضت آزادی، گفتمان نهضت به تدریج به گفتمان غالب در فضای سیاسی ایران تبدیل شد و امروزه این گفتمان در زبان بسیاری از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان جاری است. به بیان دیگر، نهضت آزادی توانسته است با وجود محدودیت سازمانی و محروم بودن از امکان فعالیت آزاد سیاسی نقش و رسالتش را در آگاهیبخشی، گفتمانسازی و الگوگذاری به خوبی ایفا کند.
نهضت آزادی چه نظری درباره کاندیداتوری یزدی در دو انتخابات ریاستجمهوری ۷۶ و ۸۴ داشت؟
در هر دو دوره انتخابات در سالهای ۷۶ و ۸۴، نهضت آزادی دکتر یزدی را مناسبترین نامزد ریاستجمهوری میدانست؛ ولی با ردصلاحیت او از سوی شورای نگهبان قانون اساسی، نهضت آزادی گزینه ارجح از میان نامزدهای تایید صلاحیت شده را به عنوان نامزد مورد حمایتش اعلام کرد. در دور اول انتخابات سال ۸۴، نهضت آزادی از آقای دکتر معین حمایت کرد و در دور دوم که رقابت میان آقایان هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد بود، آقای هاشمی را به عنوان نامزد ارجح مورد حمایت قرار داد.
میراث یزدی برای سیاستورزان ایرانی نهضتی و غیرنهضتی چه میتواند باشد؟
میراث یزدی برای سیاستورزان نهضتی و غیرنهضتی در واقع همان میراث بازمانده از پایهگذاران نهضت آزادی (سحابی، بازرگان و طالقانی) یعنی رعایت اخلاق و تقوای سیاسی، اصلاحطلبی، میانهروی، رواداری (مدارا)، ثبات عقیده و روش، صبر در برابر مشکلات و فشارها و تلاش برای گسترش گفتمان نهضت آزادی در جامعه است.
چقدر نهضت آزادی در دوره یزدی به جریانات سیاسی درون حاکمیت نزدیکتر و از نظر گفتمانی به اصلاحطلبان شبیهتر شد؟
همانند دوره دبیرکلی بازرگان، نهضت آزادی در دوره یزدی نیز کوشش کرد ضمن حفظ مواضع و گفتمان اصولیاش، با جریانهای درون حاکمیت تعامل و گفتوگو داشته باشد ولی معمولا با مقاومت و عدم استقبال آنها روبهرو میشد و به نظر میرسید آنها خود را ناچار میبینند که مرزبندی مشخصی با نهضت داشته و خطوط قرمزی را رعایت کنند. با وجود این، میتوان با اطمینان ادعا کرد که اصلاحطلبان به تدریج گفتمان نهضت آزادی را پذیرفته و به آن نزدیکتر شدهاند و این گرایش مبارک را میتوان دستاورد بزرگ صبر و تلاش مسئولان نهضت آزادی به شمار آورد.
نظر شما :