ولایتی: صدام پاسخ دهد چرا جنگ را آغاز کرد؟

گفت‌وگو با اشپیگل در شهریور ۶۷
۲۳ شهریور ۱۳۹۷ | ۲۱:۴۵ کد : ۶۴۴۹ گفتگو با تاریخ
گفت‌وگو با اشپیگل در شهریور ۶۷
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی

 

تاریخ ایرانی: مجله آلمانی اشپیگل در اواسط سپتامبر سال ۱۹۸۸ یعنی در ماه‌های نخست پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران و در خلال مذاکرات مستقیم میان ایران و عراق بر سر آتش‌بس، مصاحبه‌ای با علی‌اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران انجام داد. ولایتی در آن زمان در راس هیاتی بود که البته تحت نظارت سازمان ملل متحد، وظیفه انجام مذاکرات صلح در ژنو را بر عهده داشت. به گفته وزیر خارجه در آن زمان ۴۳ ساله ایران، مذاکرات به دلیل اختلاف‌ها بر سر خط مرزی اروند رود به نوعی قفل شده بود.

 

***

 

در جبهه‌ها آتش‌بس حاکم است اما در ژنو مذاکرات صلح میان ایران و عراق کاملاً به بن‌بست رسیده است. آیا این خطر که به زودی بار دیگر جنگ شروع شود وجود دارد؟

 

ما امیدواریم که این گفت‌وگوها به یک راه‌حل قطعی برای این مناقشه منجر شود. اما این نتیجه به حسن‌نیت طرف مقابل بستگی دارد. ما به هر حال خواهان صلح هستیم.

 

 

آیت‌الله خمینی به ایرانی‌ها هشدار داد که نباید خیال کنند جنگ به پایان رسیده است.

 

ایشان قصد داشتند که به ملتمان لزوم هوشیاری را گوشزد کنند. ما تازه در آغاز روند صلح قرار داریم. برقراری آتش‌بس هنوز نمی‌تواند به معنی پایان وضعیت جنگی باشد. امام خمینی فقط گفتند که اگر آتش‌بس نقض شد ما هم باید دست به سلاح ببریم.

 

 

آیا این حکایت از نگرانی ایشان در مورد خستگی ایرانی‌ها از جنگ ندارد؟

 

طبیعتاً ملت ما خواهان آغاز دوباره خصومت‌ها نیست. ما خواهان صلحی پایدار هستیم تا بتوانیم کشورمان را بازسازی کنیم. اما در عین حال خواهان یک صلح عادلانه و درست هستیم.

 

 

مذاکرات ژنو به خاطر اختلاف صد ساله بر سر خط مرزی شط‌العرب قفل شده است. عراق می‌خواهد این آبراهه را که تنها راه دسترسی‌اش به خلیج فارس است از لاشه کشتی‌ها پاکسازی کند تا بار دیگر امکان دسترسی به بندر بصره فراهم آید. علت مخالفت شما با این خواسته چیست؟

 

آنچه که شما شط‌العرب می‌نامید برای ما ایرانی‌ها اروند رود است. عراق کشوری است که تازه پس از جنگ جهانی اول به تاریخ راه پیدا کرد. چگونه امکان دارد که اختلاف بر سر اروند رود صد ساله باشد؟

 

 

چون ایرانی‌ها از قبل با ترک‌ها بر سر مرزکشی اختلاف داشتند و چون بصره بیش از هزار سال یکی از متروپل‌های بزرگ عربی برای تجارت دریایی بود.

 

امپراتوری عثمانی در اروپای جنوبی هم جنگ‌های مرزی زیادی داشت. درگیری بر سر بین‌النهرین یعنی منطقه‌ای میان فرات و دجله که امروز با نام عراق از آن یاد می‌شود، از جمله مهم‌ترین بخش‌های تاریخ ما به حساب می‌آید. در غالب آن دوران بین‌النهرین و یا حداقل بخش‌هایی از آن به ایران تعلق داشت. امروزه نیز شما می‌توانید ویرانه کاخ‌هایی را در بغداد ببینید که قبل از دوران اسلامی و توسط سلسله پادشاهی ایرانی ساسانیان بنا شده بودند. اگر عراقی‌ها بخواهند کتاب‌های تاریخ را باز کنند، ما هم با کمال میل حاضریم در این چالش شرکت کنیم.

 

 

عراقی‌ها به این حق تاریخی خود اشاره دارند که سراسر آبراه شط‌العرب تحت حاکمیت آن‌ها قرار داشته و به این ترتیب مرزهای ایران باید در ساحل سمت چپ کشیده شود. ایران بر خلاف آن به قراردادی استناد می‌کند که شاه در سال ۱۹۷۵ در الجزایر با عراق منعقد کرد و طی آن این مرز به وسط مسیر کشتی‌رانی انتقال یافت. بدین ترتیب آیا صلح احتمالاً با شکست مواجه می‌شود؟

 

موضع ما تغییرناپذیر است: مرز همان «تالوگ» است یعنی خط فرضی که از عمیق‌ترین قسمت [قابل کشتیرانی] رودخانه می‌گذرد. در این مورد در قرارداد الجزایر توافق شده است. شخص صدام حسین این قرارداد را امضا کرد.

 

 

آن‌طور که کمی بعد گفت این امضا تحت فشارهای نظامی صورت گرفت زیرا شاه در آن زمان از کردهای شورشی حمایت می‌کرد. صدام حسین چند روز پیش از آغاز جنگ خلیج [فارس] در برابر نمایندگان پارلمان عراق آن قرارداد را باطل اعلام کرد.

 

آن قرارداد معتبر است و فسخ یکجانبه آن مجاز نیست. من قبل از آغاز آتش‌بس در این مورد از خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد در نیویورک سوال کردم. او نیز صراحتاً به من اطمینان داد که سازمان ملل اعتبار آن قرارداد را به رسمیت می‌شناسد.

 

 

شاید از نظر حقوقی حق با شما باشد اما رژیم بغداد عقیده دارد که در رویارویی نظامی با ایران پیروز شده است.

 

عراقی‌ها احساس می‌کنند که از نظر نظامی در موقعیت برتری قرار دارند اما این یک احساس فریب‌دهنده است. آن‌ها هشت سال پیش هم خیال می‌کردند که طی دو تا سه هفته در جنگ پیروز می‌شوند. حالا هم همان اشتباه را مرتکب می‌شوند. ملت ما هیچ تغییری نکرده و مصمم است که از منافع ملی خود دفاع کند. خط مرزی چه در خشکی و چه در آب برای ما در حکم خط قرمز است. در این مورد هیچ سازش و معامله‌ای وجود ندارد.

 

 

اگر آن‌گونه که شما ادعا می‌کنید اخلاق جنگی ایرانی تا این اندازه پاک و بی‌عیب است پس چرا در هفته‌های پیش از آتش‌بس بسیاری از شکست‌هایتان را پنهان کردید؟

 

جنگ معیارهای قانونی خودش را دارد. در یک مناقشه تا این اندازه طولانی همواره پستی و بلندی‌هایی وجود دارد. ما در نبرد آخر در کرمانشاه تصمیم گرفتیم و مهاجمان را بیرون راندیم.

 

 

از آن جایی که مالکیت آبراه شط‌العرب به نمادی از پیروزی در این جنگ بدل شده است، آیا امکان دارد که درگیری بر سر آن اجتناب‌ناپذیر باشد؟

 

مشکل اصلی این است که صدام حسین می‌خواهد به ملتش نشان دهد که پیروز شده است. چرا ما باید به این دلیل هزینه بدهیم؟ او باید پس از هشت سال جنگ به ملتش حساب پس بدهد و بگوید که اصلاً به چه علت این طولانی‌ترین و وحشتناک‌ترین جنگ تاریخ معاصر را آغاز کرد و چه نصیبش شد؟ اگر صدام تسلط بر شط‌العرب را نشانه پیروزی خود می‌داند دچار خیال باطل شده است.

 

 

هنگامی که دولت شما با آتش‌بس موافقت کرد، [آیت‌الله] خمینی از آن به عنوان عملی مرگبارتر از نوشیدن زهر یاد کرد. در واقع از اهداف اولیه جنگ بسیار دور شده‌اید یعنی سقوط دولت بغداد، مجازات صدام حسین و تغییر مناسبات قدرت در خلیج فارس. هیچیک از این اهداف محقق نشد.

 

بی‌تردید برای ما بسیار دشوار است که مذاکره با رژیمی را قبول کنیم که جنگی ویرانگر را به ما تحمیل کرد. طبیعتاً این امید را داریم که جامعه بین‌الملل صدام حسین را مجازات کند. در هر جنگی لحظات دشوار وجود دارد.

 

 

صنعت نفت بر اثر بمباران‌ها ویران شده، صدها هزار کشته اما بدون پیروزی. آیا ملت ایران از دولت خود هم در مورد دلیل و مفهوم این تعداد بالای قربانی سوال نمی‌کند؟

 

ملت ما بسیار صبور و باتجربه است. تاریخ تمدن ما آکنده از بسیار جنگ‌ها و تهاجم‌هاست. مردم ما می‌دانند که چگونه با چنین وضعیتی کنار بیایند.

 

 

مهم‌ترین اولویت ایران بعد از جنگ کدام است، بازسازی اقتصادی یا تجهیز نیروهای مسلح؟

 

نمی‌توان این دو را از هم جدا کرد. جمهوری فدرال آلمان هم پس از جنگ با بازسازی اقتصادی شروع کرد و خیلی زود یک ارتش جدید تشکیل داد. این به معنی آن نیست که یک جنگ جدید شروع شود. ما تنها می‌خواهیم با اطمینان از حاکمیت، انقلاب و کرامت ملی خود دفاع کنیم.

 

 

کشور شما برای بازسازی به کمک‌های خارجی نیاز دارد. آیا قصد دارید که در آینده با قدرت بیشتر دروازه‌های خود را برای غرب بگشایید و شاید حتی به عادی‌سازی روابط با آمریکا هم بپردازید؟

 

این دوره دشواری است. ایالات متحده از همان آغاز کار علیه انقلاب اسلامی اقدام کرد. نقطه اوج اخیر این خصومت ساقط کردن هواپیمای مسافربری ما بر فراز خلیج فارس بود. به دلایل کاملاً متقن و قابل اثبات گناه این مساله متوجه آمریکایی‌هاست اما آن‌ها حاضر به عذرخواهی هم نشدند. آیا عذرخواهی بابت به قتل رساندن تقریباً ۳۰۰ غیرنظامی تا این اندازه دشوار است؟ و شما توقع دارید که ما به سوی آمریکایی‌ها برویم؟

 

 

ترس و هراس کشورهای غربی و همین‌طور همسایگان عرب ایران ریشه در اقدامات تهاجمی شما برای صدور انقلاب اسلامی در آن سوی مرزهای ایران دارد. آیا حاضرید که در آینده از این کار چشم‌پوشی کنید؟

 

ما همچنان به صدور انقلاب خود ادامه خواهیم داد البته از جنبه فرهنگی. کشورهای غربی هم همین کار را می‌کنند. آن‌ها هم فرهنگ و اندیشه و ارزش‌های خود را به کمک رسانه‌های گروهی و دانشگاه‌هایی که دانشجویان خارجی در آن به تحصیل مشغولند، صادر می‌کنند. به عنوان مثال غربی‌ها همواره در امور کشورهای دیگر [به بهانه] رعایت حقوق بشر دخالت می‌کنند...

 

 

به نظر شما این تلاشی در جهت یک امر دیکته شده فرهنگی است؟

 

شما باور دارید که حقوق بشر تجسم ارزش‌های مطلق است؟ و یا بیش از هر چیز بیانگر یک دیدگاه و یک قضاوت مشخص است؟ هر فرهنگی خواهان صدور ارزش‌های خود البته به صورت مسالمت‌جویانه و صلح‌آمیز است. ما هم با انقلاب اسلامی خود کار دیگری نمی‌کنیم.

 

 

منبع: اشپیگل، شماره ۳۸، سال ۱۹۸۸ [۲۸ شهریور ۱۳۶۷]

کلید واژه ها: ولایتی قطعنامه 598 جنگ تحمیلی


نظر شما :