سردار علایی: اگر پس از آزادسازی خرمشهر به نظر امام عمل میشد، جنگ خاتمه پیدا میکرد
سردار حسین علایی، اولین فرمانده نیروی دریای سپاه در دوران جنگ تاکید میکند که «با دیدن نتایج جنگ و اطلاعاتی که الآن در اختیار داریم به نظر میرسد، اگر پس از آزادسازی خرمشهر به نظر حضرت امام خمینی عمل میشد که دو بار در جلسه شورای عالی دفاع فرمودند که از مرز عبور نکنیم، به احتمال زیاد جنگ در همان مقطع خاتمه پیدا میکرد.»
«تاریخ ایرانی» گزیدهای از گفتوگوی تفصیلی او با پایگاه خبری «جماران» را انتخاب کرده که در ادامه میخوانید:
عراق از روزی که جنگ را شروع کرد در همه مقاطع فقط به دنبال آتشبس بود. صدام به دنبال پایان دادن جنگ بدون پیروزی و رسیدن به صلح پایدار نبود. هیچ موقع هم دنبال برگشت به معاهده ۱۹۷۵ نبود. لغو معاهده ۱۹۷۵ مطلبی بود که در تمام اظهارات و مواضع مقامات عراق و صدام حسین تکرار میشد. حتی بعد از اینکه آتشبس بین ایران و عراق بر اساس قطعنامه ۵۹۸ برقرار شد، در طول ۲ سال بعد از برقراری آتشبس، در تمام مذاکراتی که ایران از طریق سازمان ملل با عراق داشته است همیشه عراق میگفته که اول معاهده ۱۹۷۵ باید تغییر کند و حاضر به مذاکره و مصالحه در این باره نبود.
بعد از اینکه عراق در سال ۶۹ به کویت حمله کرد و در مذاکرات مکاتبهای با آقای هاشمی رفسنجانی قبول کرد که به معاهده ۱۹۷۵ برگردد، آنگاه اقدام به آزادی اسرا کرد و برگشت به نقاط مرزی را شروع کرد. یعنی بعد از برقراری آتشبس بین دو کشور هم بخشی از سرزمین ایران در اشغال ارتش عراق بود. مثل نفتشهر که از اول تا آخر و بعد از جنگ در دست عراق بود. عراق بعد از اینکه قبول کرد استراتژیاش شکست خورده و صدام حسین در نامه به آقای هاشمی نوشت که من معاهده ۱۹۷۵ را قبول دارم، آنگاه به مرز برگشت. پس آنچه بعد از آزادسازی خرمشهر اتفاق افتاد همین بود. صدام حسین فقط آتشبس را قبول داشت؛ نه برگشت به معاهده ۱۹۷۵ را.
صدام معاهده ۱۹۷۵ را قبول نداشت؛ ولی ایران هم با عراق مذاکره نکرد تا ببیند آیا میتواند او را وادار به پذیرش معاهده مرزی ۱۹۷۵ کند یا نه؟ همانطور که بعد از جنگ، ایران مذاکره کرد و او را وادار کرد تا معاهده ۱۹۷۵ را بپذیرد. شاید بعد از آزادسازی خرمشهر اگر دولت مذاکره میکرد و به نظر امام عمل میشد که نیروهای ایران از مرز عبور نکنند ولی جنگ ادامه پیدا کند: یعنی فشار روی صدام را ادامه میدادیم و بقیه سرزمینها را آزاد میکردیم اما از مرز عبور نمیکردیم و مذاکره هم میکردیم. شاید در آن مقطع هم صدام به این نتیجه میرسید که چارهای ندارد و باید معاهده ۱۹۷۵ را بپذیرد. شاید هم آتشبس را میپذیرفتیم ولی صدام دوباره مثل آخر جنگ به سرزمینهای ایران حمله میکرد.
با دیدن نتایج جنگ و اطلاعاتی که الآن در اختیار داریم به نظر میرسد، اگر پس از آزادسازی خرمشهر به نظر حضرت امام خمینی عمل میشد که دو بار در جلسه شورای عالی دفاع فرمودند که از مرز عبور نکنیم، به احتمال زیاد جنگ در همان مقطع خاتمه پیدا میکرد. ولی اینکه چه زمانی به معاهده ۱۹۷۵ برسیم بستگی به توان دیپلماتیک ایران و ارتباطات سیاسی ایران با سایر کشورهای جهان به ویژه قدرتهای بزرگ داشت.
در جنگ هیچ دولتی برای خودش محدودیت عدم عبور از مرز در شرایط اشغال خاک کشورش قائل نمیشود. عبور ارتش عراق از مرز به ایران هم مجوز داد که برای مقابله با وی از مرز عبور کنیم. بنابراین عبور از مرز در جریان جنگ، خلاف قوانین و مقررات بینالمللی برای کشور مدافع نیست. ولی ملاحظه امام خمینی خیلی هوشمندانه بود. در واقع امام با طرح دیدگاه عدم عبور از مرز به دنبال «دفع تجاوز»، «حفظ تمامیت ارضی» ایران و «شکست» رژیم صدام حسین در حمله به ایران بودهاند. امام دنبال کشورگشایی و چیزهای دیگر نبودهاند.
به نظر میرسد که اگر حکومت عراق معاهده ۱۹۷۵ را میپذیرفت جنگ تمام میشد. زیرا بر اساس آن معاهده مرزی باید قوای خود را از خاک ایران بیرون میکشید و اختلافات را از طریق مذاکره حل میکرد و به حسن همجواری احترام میگذاشت. در هر مقطعی از جنگ اگر صدام میگفت که من معاهده ۱۹۷۵ را پذیرفتهام، جنگ به سرعت تمام میشد.
البته بعد از عملیات رمضان آرام آرام دچار ۲ استراتژی نظامی شدیم. راهبردی که سپاه دنبال میکرد این بود که ما آنقدر از نظر نظامی قوی شویم و قدرت پیدا کنیم که بتوانیم ارتش عراق را شکست بدهیم؛ سپاه میگفت وقتی ارتش عراق در جبهه شکست خورد طبیعتاً حکومت عراق تسلیم خواستههای ایران میشود. اما یک استراتژی هم آقای هاشمی رفسنجانی دنبال میکرد. ایشان میگفت ما قادر نیستیم که استراتژی اول را انجام دهیم، زیرا اقتصاد کشور توان آن را ندارد؛ با دید واقعگرایی باید استراتژی ما این باشد که یک عملیات بزرگ سرنوشتساز انجام دهیم که با این عملیات ارتش و دولت عراق به این نتیجه برسند که در این جنگ، نه تنها پیروز نخواهند شد بلکه ممکن است شکست بخورند تا آنها بپذیرند که از راه سیاسی با ما وارد گفتوگو شوند و ما از موضع برتر با مراجع بینالمللی مذاکره کنیم و خواستهمان، که برگشت عراق به معاهده ۱۹۷۵ بود را به دشمن بقبولانیم.
نظر شما :