شجونی
روز اعدام صدام؛ دیکتاتوری که از کشتن لذت میبرد
با گفتاری از هاشم صباغیان، مرتضی طلایی، جعفر شجونی، عبدالجبار کاکایی و سعید ابوطالب
ادامه مطلبجعفر شجونی در گفتوگو با تاریخ ایرانی: هنوز به بازرگان ارادت دارم
بازرگان را مرد مبارزی میدانستم و میدانم... در زندان چیزی جز خوبی از مهندس بازرگان و دیگر اعضای نهضت آزادی ندیدم...آن زمان شاخص مبارزات سیاسی - انقلابی در دانشگاهها بازرگان بود، فضای جامعه او را به عنوان نخستوزیر میپذیرفت...بازرگان آمریکایی نبود ولی ضعف داشت...نمیشود به بازرگان با آن ریش سفید و یک عمر مبارزه، لفظ خیانت را چسباند. ممکن است آدمهای داغ مثل مرحوم خلخالی این حرفها را بزنند کمااینکه زدند اما من این را نمیگویم. این افراد اهل قرآن و نماز و مسجد بودند.
ادامه مطلبگفتوگوی تاریخ ایرانی با جعفر شجونی: مغز رئیس زندان سیاسی قصر را گربه خورد
با رهبران نهضت آزادی در زندان کنار میآمدیم...قدرت ما از زندانبانها بیشتر بود...نوشتههای شش هزار زندانی را با کامیون بردند و آتش زدند...همیشه رختخوابم در زندان پهن بود. تا بیرون میرفتم، دکتر سحابی آن را جمع میکرد...سال ۵۳ سرهنگ زمانی که رئیس زندانیان سیاسی قصر بود، از بلندگوی زندان اعلام کرد که از فردا صبح کسی حق ندارد نماز بخواند...گفتم این حجتی کرمانی را آنقدر بزن تا بمیرد. من جاسوسی نمیکنم...خلخالی در پشتبام مدرسه علوی، حکم اعدام سرهنگ زمانی را صادر کرد.
ادامه مطلب