مطالب مرتبط با کلید واژه

کامران عدل


با وساطت فردوست آزاد شدم

با وساطت فردوست آزاد شدم

ساواکی‌ها برای من پرونده‌سازی می‌کردند...پول دادند تا عکس‌هایم از انقلاب را چاپ نکنم.... موسوی گفت من را آزاد کنند... خانۀ عموی من آن زمان دفتر میرحسین بود. زمانی که پروژه مسجد سلمان فارسی را عکاسی می‌کردم، یک بار او را دیدم. آنجا به من گفت: «چرا خانه عمویت را عکاسی نمی‌کنی؟»...قطبی از دم در داد زد: «آقای عدل آب من با شما در یک جو نمی‌رود، پارتی‌تان هم که کلفت است.»...من «عکاسی معماری اجتماعی» کردم، یعنی در عکاسی از بنا‌ها دقت داشتم تا زندگی آدم‌ها را نشان دهم.

ادامه مطلب
ظاهر من برای فرح پهلوی عجیب بود

ظاهر من برای فرح پهلوی عجیب بود

تلویزیون نامه‌ای برای من فرستاد و برای همکاری دعوت کرد....اولین سری عکس‌های معماری من از مسجد جامع عباسی است... برای اولین بار بود فرح عکاس غیرفرنگی می‌دید... علی پهلوی از لحاظ ظاهر و همچنین قیافه شباهت‌های بسیاری به من داشت. ما هردویمان در چارچوب‌های آن زمان آدم‌های عجیب و غریبی به حساب می‌آمدیم. علی بعد‌ها انقلابی شد و اسم فامیلش را اسلامی گذاشت... خیلی‌ها از جمله برادر من - شهریار- به جشن هنر شیراز ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند که این سیستم بورژوازی است.

ادامه مطلب
عکاس و مطرب را در یک حد می‌دانستند

عکاس و مطرب را در یک حد می‌دانستند

پروفسور عدل، مصدق را بسیار دوست داشت و جان مصدق را هم او نجات داد، چون جرم مصدق اقدام علیه سلطنت بود...نوه دکتر مصدق یکی از عکاسان نسل اول است...معلمانم توده‌ای بودند و به انواع و اقسام بهانه‌ها کتک می‌خوردم...در ۱۲ سالگی از حرم حضرت معصومه عکس گرفتم...وقتی خواستم عکاس شوم، مادرم به شدت مخالفت می‌کرد. پروفسور یحیی عدل پادرمیانی و مادرم را راضی کرد...استودیوی ما در بهترین جای شانزه‌لیزه پاریس بود و تمام بوتیک‌های بزرگ و خیاط‌های بزرگ فرانسوی در‌‌ همان جا بودند.

ادامه مطلب
غارت خانه مصدق در ۲۸ مرداد را دیدم

غارت خانه مصدق در ۲۸ مرداد را دیدم

پیش از ورود پدرم به ایران دانشکده کشاورزی وجود داشت، ‌اما او آن را گسترش داد، استادان فرانسوی را به ایران دعوت کرد و دانشکده کشاورزی کرج را راه‌اندازی کردند...پدرم ‌تعدادی از مهم‌ترین سدهایی که هم اکنون در کشور وجود دارد را ساخت که از جمله آن می‌توان به سد کرج، دز و کوهرنگ اشاره کرد...محمدرضا شاه بعد از مدتی متوجه اشتباه بودن طرح اصلاحات ارضی می‌شود و از پدرم می‌خواهد به تهران بازگردد...اموال خانواده ما پس از انقلاب مصادره نشد...در ۱۲ سالگی آرزو کردم که عکاس شوم.

ادامه مطلب