سخنرانی شهید چمران درباره ابراهیم یزدی و قطبزاده
آیا دکتر یزدی دست شاه را بوسید؟/ کسانی که اهل مبارزه حقیقی بودند از مبارزات انقلابی زیرزمینی دکتر یزدی اطلاع کافی داشتند.
ادامه مطلبآیا دکتر یزدی دست شاه را بوسید؟/ کسانی که اهل مبارزه حقیقی بودند از مبارزات انقلابی زیرزمینی دکتر یزدی اطلاع کافی داشتند.
ادامه مطلبسیدمحمود دعایی در نوفللوشاتو در دوره اقامت امام خمینی. در فیلم آرشیو خبرگزاری آسوشیتدپرس، او در کنار سیدمحمد خاتمی ایستاده و صادق قطبزاده با آنها گفتوگو میکند.
ادامه مطلبقطبزاده از نیت عراق برای تجاوز به ایران مطلع بود/ قطبزاده چرا باید امام را میکشت؟/ اجازه ندادند روی قبر قطبزاده سنگ بگذارند
ادامه مطلبقطبزاده میگفت تودهایها با شعار اسلام به سفارت آمریکا ریختهاند/ امام در جریان مذاکره قطبزاده با مشاور کارتر بود.
ادامه مطلباولین کسی که به ملاقات امام در ترکیه رفت قطبزاده بود/ قرار بود امام از فرانسه به الجزایر برود/ امام به خانه قطبزاده رفت
ادامه مطلبقطبزاده به امام گفت انقلاب فرزندانش را میخورد/ تلویزیون در قبضه قطبزاده نبود/ هر روز نامههای عاشقانه به تلویزیون میرسید
ادامه مطلبپاسخ وزیر خارجه اسبق به درخواست افشای گفتوگوهای دیپلماتیک
ادامه مطلبسفرا برای پادرمیانی جهت آزادی گروگانها میآمدند و میرفتند و چون غالباً اروپایی بودند، من طبق روال اداری پای ثابت بسیاری از آن دیدارها و عهدهدار تهیه گزارشهایش بودم...کن تیلور، سفیر کانادا با حالتی خونسرد روبروی من نشسته بود. کمتر از یک هفته بعد آگاه شدیم که در همان روز مذاکره، شش دیپلمات آمریکایی که در روز گروگانگیری در سفارت نبودند و به او پناه برده بودند، هنوز میهمانش بودند... سفیری آمده بود اتمام حجت کند که یا گروگانها را آزاد کنید و یا یک تحریم اقتصادی عمومی را پذیرا باشید!
ادامه مطلبما به شدت نگران این بودیم که نکند دولت آمریکا آماده شده با حکومت ایران معاملهای بکند...دولت موقت ۳۶ ساعت بعد از تسخیر سفارت استعفا داد...مشاور اقتصادی ما میگفت بنیصدر روشنفکری گیج و گول است...قطبزاده گفت ما آزادیم فقط از ساختمان وزارت امور خارجه برویم. نمیتوانست امنیت ما را تضمین کند...قطبزاده به این نتیجه رسید که قضیهٔ گروگانها سد راه انقلاب است و باید تمامش کرد...قطبزاده دل و جرات به خرج داد. متأسفم که نهایتا اعدام شد.
ادامه مطلبمسدود کردن داراییها به چشم ایرانیها نمونهٔ دیگری از رفتار خصمانه علیه آنها بود و نهایتا مانعی سر راه آزادی گروگانها شد...خانمی به ما تلفن کرد و گفت دوست دختر روس قطبزاده در زمان دانشگاه رفتن او بوده و شاید بتواند باهاش تماس بگیرد...چون دستمان به مقامهای صاحب قدرت ایران نمیرسید برای هر کسی که به سرمان میزد شاید نفوذ و تأثیری داشته باشد، پیغام میفرستادیم... قطبزاده تضمینی نداد. ما بیهیچ دستاورد تازهای برگشتیم... میدانستیم اگر روابط را قطع کنیم، برقراری مجددش ممکن است تا ابد طول بکشد.
ادامه مطلب