شهریور ۲۰ به روایت فرزند فروغی: مردم ایران امشب به من احتیاج دارند
میرزا ابوالحسنخان، یک عمر مردم ایران به ما احترام گذاشتند، مقام دادند، زندگی ما را تأمین کردند همه اینها را برای یک شب و آن امشب که به من احتیاج دارند بگویم نه؟
ادامه مطلبمیرزا ابوالحسنخان، یک عمر مردم ایران به ما احترام گذاشتند، مقام دادند، زندگی ما را تأمین کردند همه اینها را برای یک شب و آن امشب که به من احتیاج دارند بگویم نه؟
ادامه مطلباین مستند به ماجراهای اشغال ایران از سوی شوروی و انگلیس در جنگ جهانی دوم میپردازد. اتفاقی که با تلاشهای دیپلماتیک محمدعلی فروغی نخستوزیر وقت برای جلوگیری از فروپاشی کشور، منجر به تغییر سلطنت از رضا شاه به محمدرضا پهلوی شد. / کارگردان: سیداحسان عمادی/ تهیهکننده: حسام اسلامی/ محصول ۱۳۹۶
ادامه مطلبروایت عضو هیات ایرانی از تلاش ناکام برای ورود به کنفرانس صلح پاریس
ادامه مطلبفروغی در نطق خود به شاه جدید یادآور میشود که وارث شاهان بزرگی چون کوروش و انوشیروان شده است و تنها برای این تاج بر سر گذاشته که ایران را به دوره شکوه خود ببرد...فروغی وقتی در سال ۱۳۰۴ داشتن نامخانوادگی اجباری شد، فامیلی رضاخان را از «پالانی» به «پهلوی» تغییر داد که یادآور یکی از خطها و زبانهای باستانی ایران بود...فروغی و یارانش برای ایجاد روح ناسیونالیستی در میان ایرانیان به دنبال سلسلهای بودند که تمامیت ایران را فراتر از مرزهای امروزی برده بود که آن سلسله هخامنشیان بود.
ادامه مطلبویرایشهای فروغی از شاهکارهای ادب پارسی است...پس از هفتاد سال هنوز ارجاع به کلیات سعدی به تصحیح فروغی بیشتر از نسخههای دیگر است.
ادامه مطلبکتاب «حقوق اساسی (یعنی) آداب مشروطیت دول» فروغی شاید نخستین کتابی است که بعد از مرداد ۱۲۸۵ درباره قانون اساسی نوشته شده است...ذکاءالملک اول، پدر محمدعلی فروغی در مقدمه این کتاب تذکر میدهد که: «مطالب رساله به هیچ وجه با احکام و قوانین مطهره شریعت مخالفت و تناقضی ندارد.»...فروغی در زمانی از دو واژه آزادی و مساوات صحبت میکند که هردوی این واژهها از سوی منتقدین مشروطه مورد هجوم بود و از آزادی به عنوان «کلمه قبیحه» نام میبردند و چنان که شیخ فضلالله در حرمت مشروطه نوشته بود، حرام به شمار میآمد.
ادامه مطلبروشنفکران عصر پهلوی اول با شوق و فراغ بال به سمت رضاشاه رفتند و به او در ساختن نظام سیاسی جدید کمک کردند...علت اصلی همکاری فروغی این بود که میدید رضاشاه دارد کشور را به جلو میبرد...همکاری روشنفکرانی چون فروغی با رضاشاه برای ایجاد یک حکومت مدرن درست بوده است...چرا تمامی آدم حسابیهای این مملکت در یکصد سال گذشته را میگویند فراماسون بودهاند؟...بیایند یکی از اقدامات فروغی را به من نشان دهند و بگویند فروغیِ فراماسون این عمل را در راستای خیانت به ایران انجام داده است.
ادامه مطلبفروغی حکومت جمهوری را در آن زمان برای ایران مناسب نمیدانست، ولو آنکه خود او را در مقام رئیسجمهور در راس نظام میگذاشتند... فروغی از روی کار آوردن رضاشاه پشیمان شد...او به لحاظ خصلتهای روحی و شخصیتیاش همیشه طرفدار اعتدال و روشهای قانونی بود. در هیچ دورهای از زندگی سیاسی فروغی، تندروی دیده نمیشود...فروغی پیشبینی نکرده بود که قدرت بیمهار هرچند ممکن است برخی آرمانهایش را متحقق کند، اما ویرانگریهای آن ممکن است هرگونه آرمانخواهی را از ریشه بخشکاند.
ادامه مطلبفروغی در شناساندن اندیشههای عصر جدید، چه از نظر حقوقی و اجرایی و چه از دیدگاه نظری، بسیار مصمم و کوشا بود...فروغی را میتوان اصلاحطلب و در نیمه دوم حیاتش دولتمردی محافظهکار دانست...فروغی چون مصمم به بهبود و اصلاح امور بود، تحول ذهن و زبان را توامان از لوازم کار میدانست...فروغی تنها به معرفی تصنعی و ترجمه صوری اندیشه تجدد بسنده نمیکرد بلکه به اهمیت زبان و غنای آن التفات و اشراف داشت...کتاب «سیر حکمت در اروپا» نمونه بسیار خوبی از کوشش در پرداخت فارسی فلسفی در دوران جدید بود.
ادامه مطلباصل تمدن این است که ملت تربیت داشته باشد و بهترین علامت تربیت داشتن ملت این است که قانون را محترم بدارد...اگر بنیاد حکومت استبدادی بر ترس و بیم است، بنیاد حکومت ملی بر شرافت افراد ملت است...تنها کاری که انگلیس میتواند بکند آن است که ما ایرانیها را به جان هم انداخته پوست یکدیگر را بکنیم و هیچ کار نکنیم و متصل به او التماس کنیم که بیا فکری برای ما کن...سهم فروغی که در حکومت پهلوی اول دو دوره نخستوزیر و همچنین سفیر و وزیر بوده، لقب «زن ریشدار» است و خانهنشینی ۶ ساله.
ادامه مطلببیتدبیری و مخالفت رضا شاه کار را به اشغال و تغییر در سلطنت ایران کشاند...در آن موقعیت ویژه فروغی حفظ ساختار موجود و سلطنت را مهمترین وظیفه خود میدانست...فروغی از آن شخصیتهایی نبود که از این موقعیت ویژه در راستای رهایی ملت از استبداد و نظام سلطنتی استفاده نماید. او آدمی عافیتطلب و آرامشخواه بود. آن هم در زمانی که شرایط سیاسی و اجتماعی و بینالمللی بسیار مساعدتر از دوره سقوط قاجار برای استقرار یک نظام حکومتی مترقی به نظر میرسید.
ادامه مطلببیگانگان به دنبال فروپاشی سلطنت در ایران بودند...انگلیسیها و روسها در پی آن بودند که ایران را جمهوری کنند. فروغی گزینه انگلیسیها برای ریاستجمهوری بود. ساعد مراغهای را هم روسها میخواستند به ریاستجمهوری برسانند...هم فروغی و هم ساعد به پیشنهاد روس و انگلیس جواب رد دادند و هر دو به قانون اساسی مشروطه استناد کردند.
ادامه مطلب