روزنامه کیهان
گفتوگوی تاریخ ایرانی با محمود عسکریه (۱): ویزیتور یا تحصیلدار کیهان نبودم
از ابتدای جوانی تا امروز، به هیچ حزب و دسته و محفلی نپیوستهام...مامور جایی در جایی و بالاخره «دوجانبه» نبودم...توفیق یافتم مشاغل و مسوولیتهای مختلفی را در هر سه بخش اداری، فنی و تحریریه کیهان تجربه کنم؛ از سرایداری بگیرید تا سردبیری!... عکسی از من در جشن سندیکای کارکنان مطبوعات را به همه دادند تا بدانند که بیدینم!...خاتمی دستی به شانهام زد و فرمود برو به کارت بچسب که کیهان به امثال تو نیاز دارد...رفقای مارکسیست درباره من میگفتند «از شمال شهر میاد، بچه سرمایهداره!»!
ادامه مطلبگفتوگوی تاریخ ایرانی با محمود عسکریه، دبیر انجمن اسلامی کیهان (۲):میخواستیم کیهان را به صاحبان انقلاب تحویل دهیم
انجمن اسلامی کیهان مسوول تصفیه روزنامهنگاران نبود...آمدن مهدیان به کیهان برای من معماست.
ادامه مطلبنگاهی به عزل ناگهانی ابراهیم یزدی از سرپرستی کیهان/ سرمقالههایی که ناتمام ماند
حزبالله به معنای حاکمیت یک سازمان سیاسی مشخص و معینی، با تعدادی از اعضای معین و جدا از سایر افراد جامعه نیست. حزبالله به معنای حاکمیت فکر و اندیشهٔ توحیدی است...تنها راه رشد اسلامی جامعه، ایجاد جامعهٔ باز است، نه جامعهٔ بسته و زیر سلطه...پذیرش حاکمیت الله هرگز به معنای «دیکتاتوری و استبداد»، از هر نوع پرولتاریایی آن یا نوع مستضعفان و یا صلحا نیست...به کار بردن کلماتی از قبیل «لیبرالیسم، بورژوازی ملی، و سازشکار» اینها همه محصول تفکر مارکسیستی است.
ادامه مطلبروزنامهنگاری منتقد خصلت مکتب کیهان است
رحمان هاتفی گفت روزنامهنگار موفقی میشوی...بخاطر تیتر «نامردهای ریاست جمهوری» بازداشت شدم.
ادامه مطلبگفتوگوی تاریخ ایرانی با محمد مهاجری: کیهان گهگاه به اطلاعات محرمانه دسترسی داشت
کیهان در برابر هفده، هجده روزنامه اصلاحطلب ایستاد و هر وقت که اراده میکرد به راحتی میتوانست به تنهایی به اصطلاح همه آنان را «لوله» کند...در روزنامه «صبح امروز» اخباری منتشر میشد که کاملا امنیتی و محرمانه بود، در حالی که کیهان دسترسی به این اطلاعات برای انتشار نداشت...ایراد به خبرنویسی کیهان را وارد میدانم...آقای شریعتمداری و آقای سعید امامی به شدت با هم مشکل داشتند...از دو سه روز مانده به دوم خرداد دریافته بودیم که آقای خاتمی برنده انتخابات است...شریعتمداری دایرةالمعارف جوک و لطیفه است.
ادامه مطلبدوره خاتمی از بهترین مقاطع کیهان بعد از انقلاب بود
پس از تصفیه همکارانمان دست به اعتصاب زدیم...زنگ میزدم به دفتر حزب توده یا دفتر چریکهای فدایی اکثریت یا مجاهدین خلق و نظراتشان را میگرفتم...زمانی که سفارت امریکا تسخیر شد صفحه ۵ کیهان سه ماه اختصاص پیدا کرد به اینکه «امپریالیسم چیست؟»...۱۱ سال هیچ اسمی از من در کیهان نبود...شریعتمداری وقتی آمد یک اطلاعیه داد که هر کسی بخواهد میتواند با دو ماه خدمت بازخرید شود که خیلیها رفتند...گفتند توبهنامه بنویسید و تلویحا بگویید غلط کردم...بازگشت من به کیهان اشتباه بزرگی بود.
ادامه مطلبمینو بدیعی در گفتوگو با تاریخ ایرانی(۱): در دوره بختیار هر چه میخواستیم مینوشتیم
به سرویس گزارش روزنامه کیهان میگفتند سرویس پرولتاریا...سرویس سیاسی سرویس یقه سفیدان روزنامه بود...در کیهان همه چپی بودند...از اول مهر ۵۷ تا ۱۳ آبان من هر روز جلوی دانشگاه تهران بودم و کارم تهیه خبر از تظاهرات دانشجویان بود...بعد از اعتصاب مطبوعات ما با اتفاق خوبی روبرو شدیم و آن تعیین شورای سردبیری انتخابی توسط اعضای روزنامه بود ...هوشنگ اسدی گفت تیتری زدیم که اندازه کف دست من است...کیهان برای نخستین بار عنوان امام را به کار برد.
ادامه مطلبتاریخ معاصر ایران به روایت روزنامه کیهان-۲
کیهان روزهای تلخ و شیرین و رخدادهای مهم پس از انقلاب را چگونه ثبت کرد؟ از اشغال سفارت آمریکا تا پایان اشغال خرمشهر، از شهادت مسوولان جمهوری اسلامی تا انتخاب مسوولان جدید و... هر یک تصاویری ماندگار در صفحات نخست روزنامه کیهان برجای گذاشته که نگاهی به آنها مروری است بر تحولات تاریخ معاصر ایران.
ادامه مطلبتاریخ معاصر ایران به روایت روزنامه کیهان-۱
کیهان روزهای به یادماندنی تاریخ معاصر ایران را چگونه ثبت کرد؟ از استعفای مصدق در تیر ۳۱ تا کودتا علیه وی در مرداد ۳۲، از زمامداری علی امینی تا قیام ۱۵ خرداد و انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، همه را در آینه صفحات نخست کیهان میشود دید و مرور کرد.
ادامه مطلبمحمد بلوری در گفتوگو با تاریخ ایرانی: گفتم تا سانسور هست روزنامه چاپ نمیکنم
گفتند تو با گذاشتن عکس گل سرخ، گلسرخی را تداعی کردی... بخاطر نوشتن گزارشی درباره گوگوش بازداشت شدم... سانسور به این شکل بود که هر انتقادی داری بگو اما راجع به شاه ننویس. از هر چه بود میتوانستی انتقاد کنی، از نخستوزیر گرفته تا وکلای مجلس. یک آزادی نسبی بود، اما ساواک اعمال سانسور هم میکرد...درباره چریکهای فدایی خلق ما مینوشتیم «مردان مسلح» ساواک دستور داده بود که بنویسید «خرابکار».....بازرگان طعنه زد که نطق من را هم سانسور میکنند.
ادامه مطلبتسخیر کیهان به روایت مهدی سحابی/ چگونه ۲۰ روزنامهنگار را تصفیه کردند؟
در زمانی که روزنامه کیهان در ۸ صفحه منتشر میشد، بارها از زبان معترضان شنیده میشد که هر دوازده صفحه کیهان در دست کمونیستهاست!...در زمینه گرایشهای سیاسی روزنامهنگاران کیهان و بازتاب این گرایش در صفحات روزنامه مکان خاصی را باید به طرفداران حزب توده داد...روزنامهنگاران اخراجی که بعدها به گروه بیست نفر معروف شد، از دو عضو شورای سردبیری، دو روزنامهنگار با بیش از ۱۵ سال سابقه، ۷ روزنامهنگار با سوابقی بین ۶ تا ۱۰ سال و ۹ روزنامهنگار با سوابقی میان یک تا ۳ سال تشکیل میشد.
ادامه مطلبمحمد دهقانی آرانی در گفتوگو با تاریخ ایرانی: شاه گفت یک عده کمونیست در کیهان جمع شدهاند
کار در بارفروشی را رها کردم و رفتم کیهان خبرنگار شدم... در دوره نخستوزیری امینی رابطه دولت با کیهان خیلی خوب نبود و یک دفعه آگهیهای دولتی قطع شد، در حالی که یکی از عمدهترین منابع درآمدی ما بود... در اوایل دهه ۵۰ برخی اسامی و کلماتی مثل سازمانهای آزادیبخش، گل سرخ، استکبار و امپریالیسم امکان چاپ در روزنامه را نداشت...سمسارزاده وابسته به دربار و شاه نبود...رحمان هاتفی گفت وقتی بر میگردم که بقیه هم برگردند...۵ روز بعد از آمدن شریعتمداری پس از ۳۴ سال تقاضای بازخرید کردم.
ادامه مطلبربع قرن کیهاننشینی در گفتوگوی تاریخ ایرانی با فریدون صدیقی: خون من لای جرز دیوارهای کیهان در جریان است
۶ ماه به فرقانی صندلی برای نشستن نداده بودند...کیهان پیش از انقلاب توانسته بود نخبگان را در تحریریه خود جمع کند...شاهچراغی فهم بسیار بالایی در روزنامهنگاری داشت...۴ بار به صورت کتبی درخواست استعفایم را به آقای صفارهرندی دادم، او به دست آقای شریعتمداری میرساند و هر بار جواب رد به آن میدادند...کیهان همچنان تیترهای جذابی دارد و جریانساز است...همکاری با آقای خاتمی جالب و جذاب بود...سانسور پیش از انقلاب در نبودن و ندادن اطلاعات بود...در دوره جنگ موضوع بر فرم غلبه داشت.
ادامه مطلباختلافات من با خاتمی بر سر مقاله مهاجرانی اوج گرفت
از طرف آقای ابراهیم اصغرزاده به من پیشنهاد همکاری با دفتر نمایندگی کیهان در قم شد که پذیرفتم و در اواسط سال ۶۵ کار را شروع کردم...پس از یک سال حضور در سرویس مقالات با حکم آقای اصغری و موافقت آقای خاتمی عضو سردبیری روزنامه کیهان شدم...به دستور رهبری مدیر مسئول کیهان شدم...کیهان هیچگاه خنثی و بیخاصیت نبود...خدا خدا میکردم که کیهان را ترک کنم...کیهان هیچگاه از صبغه انتقادی و حلاجی کردن صریح و بیملاحظه امور کشور عاری و خالی نبود...مساله تهاجم فرهنگی یکی از محورهای مهم کاری کیهان بود.
ادامه مطلبکالبدشناسی تاریخی کیهان/ روزگار یک روزنامه
اساس انتشار کیهان را «حفظ وحدت ملی» و مقابله با مخاطراتی تشکیل میداد که در آن زمان کشور را مورد هجمه قرار داده بود...محل جدید کیهان روی مخروبههای یک کلیسا و یک مدرسه ارامنه، روبروی محل قدیمتر این روزنامه ساخته شد....در دی ماه سال ۱۳۵۳، در موسسه کیهان ۱۲۰۰ نفر کار میکردند که از این تعداد ۷۰۰ نفر کارگر، ۴۰۰ کارمند و حدود ۱۰۰ نفر نویسنده، خبرنگار و مترجم بودند... تیراژ کیهان در سال ۱۳۵۳ به حدود ۲۰۰ هزار نسخه رسید که یک سوم آن در تهران فروخته میشد که این تیراژ در سال ۱۳۵۵ به ۳۰۰ هزار نسخه رسید.
ادامه مطلبروزی که عکس امام خمینی در کیهان چاپ شد
از آغاز انتشار کیهان ما هم تندرو بودیم و هم چپرو، اما کدام چپ؟ چپ ملی، نه چپ وابسته... شاهنشاه فرمودند: «ما از دست کیهان و شما چه باید بکنیم؟ مسئولین مملکتی را که میبینم، از نخستوزیر گرفته تا مقامات امنیتی و وزراء و استانداران، همه از شما شکایت دارند که خبرهای آنها را چاپ نمیکنید.»...شاید به دلیل اشارۀ مقامات امنیتی بود که کیهان از ابتدا خبرهای مربوط به آیتالله خمینی را بدون عکس چاپ میکرد. با روزنامه اطلاعات قرار گذاشتیم که هر وقت بخواهیم عکس را چاپ کنیم با هم این کار را بکنیم.
ادامه مطلبگفتوگوی اختصاصی تاریخ ایرانی با سید محمد خاتمی: حکم سرپرستی کیهان را از رادیو شنیدم
گفتم شعار «مرگ بر خاتمی» را پاک نکنید...کیهان امروز نسبتی با کیهانی که امام میخواست، ندارد...کیهان فرهنگی فرصت و روزنه مهمی بود که در عرصه اندیشه و فکر و تبادل نظر گشوده شد...آقای اصغری را به عنوان مدیرمسئول معرفی کردم ولی از جاهای دیگر فشار آمد که آقای نصیری باشد...شاید توسط قلم من هم به عزیزان و بزرگانی در این مملکت جفا شده باشد. به هر حال هر کس در زندگیاش از این اشتباهات و مشکلات وجود دارد...یکی از جاهایی که بسیاری از چپها تزریق میشدند همین کیهان بود.
ادامه مطلب